دروغی بزرگ به نام رژه بزرگ

اخیراً تلوزیون مجاهدین، برنامه ای به نام “روز موعود، رژه بزرگ” پخش کرد. منظور از این برنامه و عنوان رژه بزرگ، رژه ای بود که در 26 مهرماه سال 1370 در اشرف برگزار شد. اینکه بعد از 4 دهه، سازمان دوباره به یاد این رژه افتاده است البته دلایل مختلفی دارد. یکی از این دلایل […]

اخیراً تلوزیون مجاهدین، برنامه ای به نام “روز موعود، رژه بزرگ” پخش کرد. منظور از این برنامه و عنوان رژه بزرگ، رژه ای بود که در 26 مهرماه سال 1370 در اشرف برگزار شد.
اینکه بعد از 4 دهه، سازمان دوباره به یاد این رژه افتاده است البته دلایل مختلفی دارد. یکی از این دلایل روحیه دادن به نیروهای تشکیلات است تا همچنان خود را نیروهای نظامی بدانند که دوباره روزی سلاح به دست خواهند گرفت و این روزهای شکست تمام خواهند شد!
نکته جالب این که در همان سال 1370 که رجوی این رژه سراسر دروغ و تناقض را تدارک دید هم، دلیلی به جز جلوگیری از ریزش نیرو نداشت.

به عنوان کسی که در این رژه حضور داشتم، می خواهم به گوشه هایی از فریبکاری رجوی در این روز اشاره کنم و تشریح کنم که چگونه سازمان با فریبکاری سعی کرد آمار نفراتش را نزد خبرنگاران بالا ببرد. گرچه با تمام این اوصاف برگزاری این رژه هم مشکلی از هزاران درد سازمان کم نکرد.

رژه سازمان سه سال بعد از شکست در عملیات فروغ جاویدان یعنی در 26 مهر 1370 انجام گرفت. رجوی برای لاپوشانی شکست مفتضحانه در عملیات فروغ جاویدان و به دلیل ریزش نیروی شدیدی که در حال وقوع بود، ابتدا در سال 68 بحث انقلاب مریم را پیش کشید و تحت لوای انقلاب ایدئولوژیک نیروها را به سمت طلاق اجباری سوق داد. این مسئله به شدت روان نیروها را درگیر خودش کرد. از طرف دیگر نیروها متوجه شده بودند دیگر خبری از عملیات هایی مانند فروغ جاویدان نیست به همین خاطر رجوی سعی نمود با راه اندازی رژه این انگیزه را در دل نیروهایش زنده کند اینکه در زمان مناسب سرنگونی و عملیاتی به نام فروغ جاویدان دو انجام خواهد گرفت.

همه باید برای آماده سازی این رژه فعالیت می کردند. همه نیروها در بخش های مختلف به بیگاری گرفته شدند. تا اینکه در روز موعد همه نیروها با ادوات نظامی مختلف باید از جلوی رجوی رژه می رفتند.

من ابتدا به عنوان نفر همراه ماشین کاتیوشا از جلوی رجوی رژه رفتم و فکر می کردم که دیگر کار تمام است ولی به محض اینکه به پایان خط رسیدم متوجه شدم خودرویی در نظر گرفتند که باید همه نفرات دوباره به میدان منشور یعنی جایی که رژه از آنجا شروع می شد برگردند تا دوباره با سازماندهی جدیدی از جلوی رهبری رژه بروند و این بار من با خودرو آمبولانس رژه رفتم و باز به محل اول برگشته و برای بار سوم به عنوان نفر همراه خودروی آیفا رژه رفتم یعنی سه بار از جلوی رجوی رژه رفتم و این فقط در مورد من صادق نبود. همه نیروها این ریل را دو یا سه بار تکرار نمودند و بعد شاهد بودیم خبرنگارانی که از پشت صحنه نفرات رژه خبر نداشتند در اخباری عنوان داشتند نیروهای سازمان در عراق سی هزار نفر می باشد شاید از دید خبرنگاران این حجم رژه و ادوات نظامی این مقدار نیرو لازم باشد ولی از اینکه هر نفر چند بار رژه رفته خبر نداشتند و این یکی از حقه بازی های کثیف رجوی در آن رژه بود.

اگر اکنون بعد از سی و چهار سال فیل شان یاد هندوستان کرده جای تعجب ندارد چون سازمان دل نیروهایش را با رژه و فیلم های مانور و رزمی خوش کرده است. متاسفانه نیروهای وارفته از بس در منجلاب مغزشویی رجوی فرو رفتند حتی قادر نیستند از خودشان سئوال کنند چندین بار برای قدرت نمایی پوشالی رجوی از جلوی وی رژه رفتند و چنان با آب و تاب از آن زمان دم می زنند که انگار چیزی به نام رژه وجود دارد و باید در فیلم ها به دنبال آن بگردند. رژه سال 1370 یکی از حقه های کثیف رجوی برای فریبکاری و بیگاری کشیدن از نیروها بود.

هادی شبانی