در تمام سالهای صدارت مریم رجوی بر تشکیلات مجاهدین خلق، حضور عمومی و تعاملات او با رسانهها تا حد زیادی کنترلشده و محدود بوده است. او عمدتاً بر ارائه روایتی از مجاهدین خلق به عنوان یک اپوزیسیون دموکراسی خواه علیه حکومت ایران متمرکز بوده است. هیچ سابقه یا گزارش معتبری در دسترس عموم نیست که […]
در تمام سالهای صدارت مریم رجوی بر تشکیلات مجاهدین خلق، حضور عمومی و تعاملات او با رسانهها تا حد زیادی کنترلشده و محدود بوده است. او عمدتاً بر ارائه روایتی از مجاهدین خلق به عنوان یک اپوزیسیون دموکراسی خواه علیه حکومت ایران متمرکز بوده است.
هیچ سابقه یا گزارش معتبری در دسترس عموم نیست که نشان دهد مریم رجوی در یک مناظره رسمی و بدون متن از پیش نوشته شده، با حضور دیدگاه مخالف شرکت کرده باشد یا مصاحبهای چالشبرانگیز و عمیق با روزنامهنگاران مستقل انجام داده باشد که در آن در مورد جنبههای بحثبرانگیز فعالیتهای سازمانش در چهار دهه گذشته تحت فشار قرار گرفته باشد یا به چالش کشیده شده باشد.
فعالیتهای رسانهای او معمولاً شامل بیانیههای آماده، سخنرانی در تجمعات و مصاحبه با رسانههای خبری یا روزنامهنگاران همسو است که در آنها سؤالات اغلب از قبل بررسی یا با ژست دموکراتیک مجاهدین خلق همسو میشوند. همه مصاحبهکنندگان از دستور کار خاص مجاهدین خلق پیروی میکنند.
عدم وجود چنین تعاملاتی اغلب به عوامل مختلفی نسبت داده میشود. یکی از دلایل اصلی ذکر شده توسط منتقدان، ناظران و شاهدان، ساختار بسیار مستبد و اقتدارگرای مجاهدین خلق است که مانع از واکاوی، بررسی و مخالفت مستقل میشود. مجاهدین خلق با اتهامات متعددی در مورد رفتارهای فرقهمانند، نقض حقوق بشر علیه اعضای خود در پایگاههایش و فقدان دموکراسی داخلی مواجه بوده است که مصاحبهها یا مناظرات چالشبرانگیز میتواند آنها را افشا کند.
علاوه بر این، سابقه اعمال خشونتآمیز مجاهدین خلق و حضور آن در فهرست سازمانهای تروریستی برخی کشورها (هرچند بعداً توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا از فهرست خارج شد) منجر به رویکردی محتاطانه در روابط عمومی شده است که این تشکیلات پیامرسانی کنترلشده را بر گفتگوی آزاد اولویت میدهد.
استراتژی مجاهدین خلق بر حفظ یک تصویر عمومی منسجم، دشمنی با حکومت ایران و به اصطلاح چشمانداز آن برای یک ایران دموکراتیک، متمرکز است. از این رو سران تشکیلات از موقعیتهایی که میتواند منجر به بررسی انتقادی گذشته یا سازوکارهای داخلی آن مانند رویکرد فرقه ای و حاکمیت استبدادی مریم رجوی و همسر ناپدید شدهاش مسعود رجوی شود، اجتناب میکنند.
تحلیلگران معتقدند که ساختار سلسله مراتبی و اقتدارگرایانه مجاهدین خلق، با حکمرانی رجویها در رأس آن، با شفافیت و پاسخگویی مورد انتظار از یک رهبری دموکراتیک ناسازگار است. تاریخچه مستند پاکسازیهای داخلی، انزوای اعضا و کنترل شدید ایدئولوژیک، سکوب مخالفین در تشکیلات مجاهدین خلق، دلایلی هستند که چارچوب بحث آزاد، برای روایت آنها دردسرساز خواهد بود.
با توجه به اجتناب مداوم مریم رجوی از واکاویهای رسانهای چالشبرانگیز و اسناد مجود درباره ماهیت غیردمکراتیک تشکیلات او، علیرغم تبلیغات زیاد بر طرح ده مادهای کذایی او برای آینده ایران، دشوار است که او را رهبر دموکراتیک یک سازمان دموکراتیک بدانیم.
مزدا پارسی

