این روزها بسیاری از فعالان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از بهرهبرداری هایی که میتوان از نسل موسوم به نسل Z کرد، سخن میگویند. این گروه اجتماعی چه به عنوان نیروی محرکه اقتصادی و کسب و کار و چه به عنوان نیروی سیاسی برای ایجاد تغییر مورد توجه است. اما اینکه مسعود و مریم رجوی به […]
این روزها بسیاری از فعالان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از بهرهبرداری هایی که میتوان از نسل موسوم به نسل Z کرد، سخن میگویند. این گروه اجتماعی چه به عنوان نیروی محرکه اقتصادی و کسب و کار و چه به عنوان نیروی سیاسی برای ایجاد تغییر مورد توجه است. اما اینکه مسعود و مریم رجوی به عنوان سران یک تشکیلاتی که در حال حاضر میانگین سنی اعضایش بالای 50 سال است، میکوشند که خود را به نسل زد نزدیک کنند، قابل بحث و بررسی است.
جامعهشناسان، متولدین دورههای مختلف را بر اساس تغییرات اساسی در سبک زندگی به گروههای مختلفی دستهبندی میکنند. آنها نام متولدین ۱۹۸۱ – ۱۹۶۴ را “نسل X”، متولدین ۱۹۹۷ – ۱۹۸۲ را “نسل Y” یا هزارهایها، و متولدین ۱۹۹۷ – ۲۰۱۰ را “نسل Z” یا نسل اینترنت نامگذاری کردهاند. بر اساس این تقسیمبندی متولدین ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۹ در ایران جزو نسل Z قرار میگیرند که به دهه هشتادی مشهور شدهاند.
پژوهشها نشان میدهند که نسل Z متعهد به آزادی شخصی است. رفتارهای آنان در تقسیمبندیهای کلاسیک، جزو دستهبندی لیبرال قرار میگیرد. مسعود رجوی میتواند در پیامهایش از عالم غیب، نسل Z را “هسته مرکزی قیامهای آینده” بخواند و مریم رجوی میتواند در شوهای تبلیغاتیاش، شماری از کودکان بازمانده از والدین مجاهد را در کنار خود ردیف کند و به حمایت نسل جوان ایران (!) مباهات کند.
لازم است که سران مجاهدین خلق پیش از لقلقه زبان کردن برخی مفاهیم و واژهها، کمی بیشتر درباره آن بدانند. مسعود رجوی به عنوان خالق کیش شخصیتی رجوی باید بفهمد که اگرچه به نظر میآید که نسل Zها خودخواه هستند و خود را بر دیگری ارجح میدانند اما قدرت تحمل و پذیرش عقاید، نژادها، سطح اجتماعی، جنسیتها و سلایق متفاوت و مخالف در این نسل نسبت به نسلهای قبلی بیشتر است. به حدی که برخی جامعهشناسان آنها را نسل در عین خردگرایی، پلورالیست یا کثرت باور میخوانند. درحالی که تحمل آراء دیگران یکی از حلقههای گمشده مناسبات سازمان مسعود است.
سران مجاهدین خلق توجه کنند که پژوهشهای معتبر درباره ویژگیهای متولدین این نسل در کشورهای گوناگون نشان میدهد که این نسل اشتهای زیادی برای سردرآوردن از اوضاع و نیروهای پشت پرده وقایع دارد و گفتمان رسانهای را به راحتی نمیپذیرد. بنابراین اینکه مریم رجوی با خیل عظیمی از زنان اشرفی با حجاب اجباری به انجام مناسک اجباری بپردازد به سادگی تصویری از پشت پرده واقعی گردهمایی با جوانان به دست مخاطب هوشیار جوان میدهد.
بر خلاف ماهیت وجودی مجاهدین خلق که هرگز در آن گفتگو جایی ندارد و اعضای آن برای کوچکترین اظهار نظر مخالف یا تفکر شخصی، سرکوب میشوند، نسل Zها احساسات خود را به راحتی بروز میدهند، و به گفتگو برای حل تعارضها و بهبود دنیا اعتقاد دارند. اعضای این نسل معتقدند تغییر با گفتوگو حاصل میشود. اهداف و انگیزههای مشترک برای انجام کارهای بزرگ و جدید آنها را گرد هم می آورد و بر اساس دادههایی که از شبکههای ارتباطی خود جمع میکنند، تحلیل میکنند و تصمیم میگیرند.
برخلاف مناسبات درونی مجاهدین خلق که مبتنی بر خود انتقادی مستمر و خودسانسوری شدید است، خودسانسوری در نسل Z کمتر دیده میشود و آن ها خواستههایشان را بدون رودربایستی و محافظهکاری مطرح میکنند و عقاید و نظرات خود را درباره اعضای خانواده، همکلاسیها، همکاران، دوستان و مدیران و حاکمیت با بیپروایی بیشتری بیان میکنند.
به دلیل سوابق تاریخی سازمان مجاهدین خلق به ویژه پس از حکمرانی مسعود و مریم رجوی بر این تشکیلات، احتمال اینکه این دو شخص بتوانند بر نسل Z نفوذ کنند، بسیار کم است. سازمان مجاهدین خلق بیش از هر چیز به عنوان یک تشکیلات مخرب شناخته میشود که دارای سوابق تروریستی است و در طول جنگ ایران و عراق با صدام حسین همکاری کرده است. همین سوابق مجرمانه، این تشکیلات را از حمایت اکثریت مردم ایران از جمله نسلهای جوانتر محروم کرده است.
ایدئولوژی سختگیرانه مجاهدین خلق، دیکتاتوری درون سازمانی، اجبارهای بیشمار در زندگی فردی، آنها را از خواسته های نسلی که به دنبال آزادی انتخاب، آزادی بیان و ارزشهای دمکراتیک است، منفک کرده است. نسل Z ایران مانند دیگر همتایانشان در سراسر جهان، با تاکید زیاد بر حقوق فردی، دسترسی آزاد به اطلاعات و تمایل به ایجاد تغییرات بر مبنای اصول دمکراتیک مدرن شناخته میشود. رفتارهای گذشته و اکنون مجاهدین خلق از جمله ساختار درونی فرقهای و استبدادی آن، همکاری تاریخیشان با قدرتهای خارجی دشمن ایران مانند صدام و اسرائیل، برای نسل Z ضد ارزش محسوب میشوند.
بدین ترتیب، مسعود و مریم رجوی فاقد توانایی لازم برای جلب حمایت نسلی که دارای تفکر انتقادی و معتقد به آزادیهای فردی است، هستند. سران مجاهدین خلق با گذشته مشکل ساز تشکیلاتشان در برابر خردگرایی نسل Z حرفی برای گفتن ندارند. این نسل به ایدئولوژی نخنمای برساخته مسعود رجوی، که موهوم ترین محتوا را دارد، اجازه ظهور نمیدهد.
مزدا پارسی

