روز سه شنبه سیزدهم آبان ماه ۱۴۰۴ برای دومین بار در هفته گذشته خانواده مفقودالاثر هوشنگ پورابراهیم که در دهه شصت به دست گشت های مرزی مجاهدین خلق به اسارت در آمده بود، با مسئول انجمن نجات گیلان دیدار کردند و برای تعیین تکلیف وضعیت نامشخص عزیزشان استمداد طلبیدند. خانم صغری پورابراهیم که این بار […]
روز سه شنبه سیزدهم آبان ماه ۱۴۰۴ برای دومین بار در هفته گذشته خانواده مفقودالاثر هوشنگ پورابراهیم که در دهه شصت به دست گشت های مرزی مجاهدین خلق به اسارت در آمده بود، با مسئول انجمن نجات گیلان دیدار کردند و برای تعیین تکلیف وضعیت نامشخص عزیزشان استمداد طلبیدند.
خانم صغری پورابراهیم که این بار به اتفاق برادر زاده همسر خود آقا فرهاد به دیدار مسئول انجمن نجات آمده بود گفت:
“سوای از دیدارهای قبلی همین چند روز گذشته بود که طی دیداری با شما به منظور پیگیری وضعیت نامشخص و بلاتکلیف برادرم در صفوف تشکیلات رجوی صحبت کردم و استمداد طلبیدم.”

خانواده هوشنگ پورابراهیم
خانم صغری پور ابراهیم آسیب دیده از ظلم و جور رجوی با صدای درد آلودی افزود:
“پدرم در چشم انتظاری و خسته از پیگیریهایش در خصوص اطلاع از وضعیت نامشخص هوشنگ دق کرد و ما را تنها گذاشت. الان هم مادر سالمند و مریض احوالم چشم به راه دلبندش است و بیتابی میکند…” (توام با گریه)
آقا فرهاد که از شدت ناراحتی زن عموی خود بسیار متاثر شده بود گفت:
“به هرحال نمیشود که فرقه رجوی موسوم به اسم نامسمای مجاهدین خلق بابت جنایات و خیانت هایش به هیچکس پاسخگو نباشد و همچنان به خیانتهایش علیه اعضای نگون بخت و خانواده های چشم براه آنان و همچنین به ملت ایران ناجوانمردانه ادامه دهد و ما برای رسیدن به هدف خود در پیدا کردن خبر موثقی از هوشنگ پورابراهیم به کمیته دفاع از ناپدید شدگان اجباری که زیرمجموعه سازمان ملل متحد هست نامه خواهیم نوشت و استمداد خواهیم طلبید که در این خصوص کمک کار باشند.”

خانواده هوشنگ پورابراهیم در دیدار با مسئول انجمن نجات گیلان
خانم صغری پور ابراهیم در خاتمه دیدار خود با مسئول انجمن نجات گفت:
” آقای پوراحمد اول خدا و بعد شما که در خصوص مشکل مان خیلی کمک مان کردید و باز هم تمنا داریم تا نیل به مقصود در کنارمان باشید که البته هستید.”
دقتکار
