پیام مکیه سعیدی به فرزندش لفته شهیدی در کمپ مانز مجاهدین

لفته شهیدی از اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق است که در اوایل انقلاب بهمن 57 برای ادامه تحصیل به کشور هندوستان می رود اما درآنجا فریب شعر و شعارهای مجاهدین را خورده و جذب می شود. وی حدودا سال 64 به عراق اعزام و در یگان های تشکیلات مجاهدین سازماندهی می شود. لفته در […]

لفته شهیدی از اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق است که در اوایل انقلاب بهمن 57 برای ادامه تحصیل به کشور هندوستان می رود اما درآنجا فریب شعر و شعارهای مجاهدین را خورده و جذب می شود.
وی حدودا سال 64 به عراق اعزام و در یگان های تشکیلات مجاهدین سازماندهی می شود.
لفته در دوران جنگ تحمیلی چند بار با خانواده اش ارتباط می گیرد اما بعد از جنگ هرگز با خانواده اش ارتباط برقرارنکرد.
مادر سالخورده و دردمند لفته هنوز چشم به راه است تا حداقل صدایی از فرزندش بشنود.
او که به زبان عربی صحبت می کند، در دیدار اخیرش با اعضای انجمن نجات خوزستان درخواست نمود تا به هر طریقی که می توانند صدایش را به گوش پسرش برسانند.

وی بعد از این به زبان عربی با فرزندش درد دل کرد که ترجمه آن به شرح زیر است:

لفته مادر عزیزم
خیلی دلم برات تنگ شده با خودت نمی گویی مادرم پیر شده و ممکنه دیگه او را نبینم؟ عزیزم قربانت برم برگرد نترس به تو عفو داده اند و در امان هستی.
من دیگر ناتوان شدم. می خواهم روزهای آخر عمرم تو را ببینم. لفته عزیزم به فکر من باش برگرد. نترس تو هیچ مشکلی نداری و اگر برگردی درامنیت خواهی بود.
عزیزم برگرد قربانت برم