تبریک به آقای علی برزگر بمناسبت بازگشت به کانون پر مهرخانواده
انجمن نجات گیلان بار دیگر شاهد بازگشت یکی دیگر از جدا شدگان از سازمان مجاهدین بنام آقای علی برزگر بوده و افتخار داشته است که طی مراسمی دریک جمع محدود خانوادگی وی را که بالغ بر بیست سال اسارت را درتشکیلات فریبنده رجوی تجربه کرده بود، به خانواده رنجدیده و چشم انتظارش تحویل بدهد.انجمن نجات گیلان بازگشت آقای علی برزگر به وطن وحوزه خانه و خانواده را به ایشان و خصوصا به خانواده محترم برزگر تبریک و تهنیت عرض می نماید
بازگشت آقای علی برزگر به کانون پر مهرخانواده
انجمن نجات گیلان بار دیگر شاهد بازگشت یکی دیگر از جدا شدگان از سازمان مجاهدین بنام آقای علی برزگر بوده و افتخار داشته است که طی مراسمی دریک جمع محدود خانوادگی وی را که بالغ بر بیست سال اسارت را درتشکیلات فریبنده رجوی تجربه کرده بود، به خانواده رنجدیده و چشم انتظارش تحویل بدهد.
اعلام انزجار خانواده رفیعی از فرقه رجوی
ما اعضاء خانواده حجت رفیعی سروری که دراسارتگاه کمپ اشرف درخاک عراق به گروگان گرفته شده است بدینوسیله انزجار قلبی خود را نسبت به فرقه ضدانسانی رجوی که با فریب و نیرنگ و تزویرعزیزانمان را به تسخیرخود درآورده و از آنها استفاده ابزاری می نماید اعلام می داریم وبا دلی پرخون وچشمی گریان درسالهای اسارت عزیزدربندمان آمادگی خود را جهت آزادی تمامی این عزیزان فریب خورده اعلام میداریم وبرای حصول این امرانسانی بی صبرانه لحظه شماری می کنیم و از تمامی مجامع حقوق بشری عاجزانه تقاضای استمداد داریم.
دیدار صمیمانه انجمن نجات گیلان با خانواده جمشید کارگر
خانم نرم دست لطفی که بسیارنگران وپریشان حال بود دراین دیدار صمیمانه به مسئولین انجمن نجات گیلان گفت:” فرزندم برای ادامه تحصیل که به قبل ازانقلاب برمیگردد به کشورآلمان میرود و درآنجا به تور رجوی می افتد و سپس به کشورناامن عراق منتقل میشود. شما باید به من راهنمایی کنید که چگونه میتوانم به دیدارفرزندم بروم و بتوانم ازآن جهنم وی را نجات دهم”
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت ششم
این تاخیرچندین ساله دربازگشتم توام با موانعی بوده است که به قطع ویقین عزیزان شما نیزکماکان با آن دست و پنجه نرم میکنند ومتاسفانه نتوانستند که برآنها غلبه کرده وازآن مناسبات مرگبارکنده شوند. دلیل اول بواسطه مغزشویی که شده بودم برغم عدم تطابق با سازمان درعین حال تمایل نداشتم ضمن جدایی به ایران برگردم چونکه ترس داشتم که مورد مواخذه قراربگیرم وواضح تربگویم ترس داشتم که شکنجه واعدام بشوم چون همین تصویرازایران را سازمان ماهرانه به من القاء کرده بود ومن باورم شده بود
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت پنجم
بخش دیگراز ناراضیان کسانی بودند که دردرون مناسبات اعلام جدایی کردند وخواستارآن شدند که سازمان آنها را تحویل عراقی ها بدهد این طیف ازعناصر ناراضی هرچند با اذیت وآزار و سنگ اندازیهای سازمان مواجه خواهند بود ولیکن اگرسراعلام موضع خودشان مقاومت کنند سازمان ناگزیربه خروج آنها تن خواهد داد ودیر یا زود مجبورخواهد شد آنها را تحویل نیروهای عراقی بدهد
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت چهارم
چنانچه عزیزشما تماس گرفت واعلام جدایی ازسازمان کرد دیگرنقش شما درهدایت وی به سمت زندگی وکانون گرم خانواده بسیارمؤثراست. شاید شما درزندگیتان مشکلاتی داشته باشید که همه جا ودرهمه ممالک مشکلات اجتماعی هست ولی پذیرفتن وحمایت یک انسان سرخورده خیلی ثواب دارد که البته من یقین دارم که شما برای استقبال ازعزیزانتان لحظه شماری میکنید ومن جسارت نمی کنم صرفا خواستم ازتجاربم بگویم
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه ـ قسمت سوم
باید یادآورشوم که دراین مسیرانسانی وخیرخواهانه اول وتا آخرهدفمان این است که چگونه وبا چه مکانیزمی میتوان روی اسرای اشرف توجه داشته باشید که سالیان مغزشویی شده هستند، تاثیرگذارشد تا بتوان به تک تک آنها کمک کرد تا به اشراف وتوانی برسند که قدرت تصمیم گیری برای تعیین سرنوشت وادامه زندگی درخارج ازمناسبات فرقه ای را داشته باشند وازسازمان کنده شوند یعنی همان کاری را که من وسایردوستانم ازجمله آقایان احمدی ومحبی وحاجی پورکردیم وبرای همیشه رها شدیم.
اکبر محبی برایت آرزوی موفقیت روزافزون دارم
به اتفاق آقای پورحسن از فعالین انجمن به محل کار جدیدش رفتم که با ذوق وسلیقه وپشتکارخودش اشتغال آفرینی کرده وبرای خودش شغل و وسیله امرارمعاش تدارک دیده بود که البته همه فک وفامیل ودوستداران خودش را بی نها یت خوشحال کرد وخودم نیزذوق کردم و روی شاداب وهمیشه زنده اش را بوسیدم.شکرخدا که بچه های بازگشتی از مجاهدین که عاشق زندگی اند زود وتند وسریع مثل اکبرمحبی و محمدباقرکشاورز برای خود شغلی مهیا میکنند.
صحبتهای محمد باقر کشاورزدرجلسه بازگشت به آغوش خانواده – قسمت پنجم
محمدباقرکشاورزکه با دیدن چهره خانواده ها به هم ریخته بود با احترام گفت:والله حق همه خانواده ها است که با عزیزانشان ارتباط داشته باشند وبتوانند آنها را دوباره دراغوش بگیرند. من وعظیم راد با هم بودیم. عظیم تماما آمادگی بازگشت دارد ومن بخوبی با روحیات وی آشنا هستم. اسماعیل پورحسن نیزمثل عظیم بود خیلی آدمهای ساده ای هستند وصرفا دارند برای سازمان بیگاری میدهند وسازمان ازحضورآنها نهایت سوءاستفاده را میکند
یادداشت محمد باقرکشاورز حول مرگ نرگس لطیفی درتشکیلات فرفه رجوی
بمن گفته شده بود که فوت نرگس را هنوزکه هنوزه بدلیل بیماری پدرومادرش به آنها گفته نشده واحتمال سکته آنها هم میرود وازمن خواسته شد که این موضوع را به آنها نگویم. فی الواقع خیلی سخت است آخربا چه وجدانی بتوانم آنرا مخفی کنم وچگونه روزها درکنارپدرومادرپیری که سالیان درانتظاردخترش نشسته به آنها بگویم انشاء الله می آید!! درحالیکه بقیه خانواده اودرجریان هستند که نرگس لطیفی بدلیل بیماری سرطان درپادگان اشرف فوت کرده واین درحالی بود که حقیقتا من که پسردایی وی بودم وسالیان باهمدیگردریک قرارگاه بودیم بندرت اورا میدیدم
حمایت خانواده های گیلانی از ایستادگی خانواده های متحصن درمقابل پادگان اشرف
آن عزیزان که بی محابا تمام اتهامات ولجن پراکنی دشمن خانواده ها که فرافکنی بیش نیست را به جان خریدند وبا خلق مقاومت جانانه براحقاق حقوق حقه خویش مبنی برملاقات و دیدارحضوری عزیزان دربندشان درخارج ازکنترل تشکیلات مخوف سازمان کوتاه نیامدند، جا دارد که ازحمایت همه جانبه بین المللی وحامیان حقوق بشر برخوردار باشند شاید که بدین وسیله بتوانند با غلبه برسنگ اندازیهای سران سازمان درسرکوب خواسته های خود، عزیزانشان را درآغوش گرم خود بفشارند.