جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
القاب کذایی و دروغین نیازرجوی است! 11 آذر 1387

القاب کذایی و دروغین نیازرجوی است!

سازمان ازاین ارتباط وحشت دارد ونگران است. آخربه یمن وجود همین انجمن نجات وبرقراری ارتباط خانواده ها با فرزندانشان بود که بالغ بر1000 تن ازاعضای ناراضی،‌بندهای مرئی ونامرئی خود ازفرقه را گسسته وبه دنیای آ‍زاد وکانون گرم خانواده خویش بازگشتندکه 30 نفرشان ازاستان گیلان هستند ومطمئن هستم که بااستمراراین ارتباط وبازشدن درب خروجی کمپ اشرف، اعضای بازهم بیشتری به دنیای آزاد وکانون گرم خانواده خواهند پیوست.

اجازه نمی دهم از اسم من سوء استفاده کنند 21 آبان 1387

اجازه نمی دهم از اسم من سوء استفاده کنند

من به ناچاردرعملیات شرکت کردم وتماما درپی حفظ خودم بودم طوریکه دریک فرصتی بدون آنکه کوچکترین مقاومتی ازخود نشان بدهم به اسارت نیروهای ایران یعنی همرزمان سابق خودم که به آنها پشت کرده بودم،درآمدم وازاین بابت خدارا شکرگزارم که مسیرزندگیم به خوبی وخوشی تعییرکرد وگرنه من نیزمثل سایراسرا کماکان دراسارت فرقه باقی می ماندم وعمرم را تباه می کردم وهمچنین ازخانه وخانواده به دورمی ماندم.

در خواست خانواده های گیلانی از رئیس جمهور ایران 12 آبان 1387

در خواست خانواده های گیلانی از رئیس جمهور ایران

درحیات صدام معدوم که مطلقا خبری ازبود یا نبود فرزندانمان نداشتیم و انها اجازه برقراری هیچگونه ارتباط خانوادگی را نداشتند. ولیکن باورمان شده بود که بعدازسرنگونی صدام واطلاع ازاسارت فرزندان وبستگان خوددرفرقه رجوی بتوانیم با آنها دیدارکرده وکمی آرام بگیریم. اما سرنوشت طوردیگری رقم خورد واین بارنیزسازمان با مزدوری وخوش رقصی به قوای اشغالگرامریکایی، موانعی را دردیدار خانوادگی مان ایجاد کرد که کما فی السابق، 5 سال دیگرنیز ازاعزام به عراق ودیداروملاقات با فرزندانمان محروم شدیم.

چرا مجاهدین یادی از سر فصلها نمی کنند 17 مهر 1387

چرا مجاهدین یادی از سر فصلها نمی کنند

پرواضح است که چرایی این معما دراین است که سازمان بالاجبارمی خواهد با عنصرتروریسم فاصله گرفته تا به زعم خویش غرب وشرق عالم را فریفته وازلیست تروریستی خارج شود، البته با تمسخروخنده حضار!

شادمانی در انجمن نجات دفتر گیلان 16 شهریور 1387

شادمانی در انجمن نجات دفتر گیلان

متعاقب اخبارواصله حاکی ازبه کنترل گرفتن حفاظت اسیران کمپ اشرف بتوسط دولت عراق، چند روزی است که دردفترانجمن نجات گیلان ولوله وشوروغوغایی است ودسته دسته ازخانواده ها ی اعضای دربند فرقه رجوی با مراجعه به دفتربا کسب اطلاعات بیشترحول مصوبات دولت مردمی عراق مبنی برخروج نیروهای امریکایی که مجاهدین با ازدست دادن صدام،‌ به آن دخیل بسته بودند، به شادمانی پرداختند.

شادمانی درانجمن نجات دفتر گیلان 16 شهریور 1387

شادمانی درانجمن نجات دفتر گیلان

متعاقب اخبارواصله حاکی ازبه کنترل گرفتن حفاظت اسیران کمپ اشرف بتوسط دولت عراق، چند روزی است که دردفترانجمن نجات گیلان ولوله وشوروغوغایی است ودسته دسته ازخانواده ها ی اعضای دربند فرقه رجوی با مراجعه به دفتربا کسب اطلاعات بیشترحول مصوبا ت دولت مردمی عراق مبنی برخروج نیروهای امریکایی که مجاهدین با ازدست دادن صدام ،‌ […]

روزهای دوری ازتو بسیارسخت وطاقت فرساست 10 شهریور 1387

روزهای دوری ازتو بسیارسخت وطاقت فرساست

از:مرتضی پورحسن (گیلان- رشت)به : اسماعیل پورحسن با عرض سلام خدمت برادرعزیزم اسماعیل جان من برادرت مرتضی هستم وامیدوارم که درپناه ایزد منان همواره سلامت باشی.روزهای دوری ازتو برادرعزیزم برایمان بسیارسخت وطاقت فرسا بودوما تمام مدت به دنبال راهی بودیم تا ازتوخبری پیدا کنیم تا اینکه ارطریق انجمن نجات مطلع شدیم که تودرقرارگاه اشرف هستی. […]

بازگشت همه بسوی خداست 05 شهریور 1387

بازگشت همه بسوی خداست

افسوس وصد افسوس. جمعه سنگینی بود وهنوزدرد آن تمام وجودم را بسختی میفشارد. آخردیگرمادرقلی زاده را دردفترانجمن نخواهم دید ویا صدایش را نخواهم شنید چراکه اودراثریک تصادف ازجمله سرنشینان خودرویی بود که دردم جان به جان آفرینان تسلیم نمود وبا آرزویی دردل وبا چشمانی منتظربا ما وداع کرد. خودم وسایرهمکاران وهمچنین ازطرف خانواده بزرگ انجمن نجات گیلان برای آن مرحوم رحمت واسعه وبرای خانواده محترم قلی زاده صبروشکیبایی مسئلت دارم.

نامه به عبدالرضا زاهدی 05 شهریور 1387

نامه به عبدالرضا زاهدی

از: رضا زاهدی (استان گیلان _ رشت)به : عبدالرضا زاهدی نورچشمی عزیزعبدالرضا زاهدی سلام. امیدوارم که حالت خوب باشد. ازحال ما خواسته باشی همگی درسلامت میباشیم. تنها رنجی که داریم دوری شماست ودیدارشما. سرنوشت سالهای زیادی تورا ازخانه وخانواده دورنگهداشته وما را غمگین نموده است. روزی نیست به فکرشما نباشیم. من میدانم فرزندان من به […]

بازگشت همه بسوی خداست 05 شهریور 1387

بازگشت همه بسوی خداست

ناله را هرقدرمیخواهیم که پنهان برکشیم     سینه میگوید که من تنگ آمدم فریادکن تقدیراینگونه رقم خورده واقتضای کارومسؤلیتم چنان هست که بایستی شریک غم وآه واشک خانواده های داغداروچشم انتظارباشم که البته به پشتوانه همین خانواده ها با عزمی جزم تا نیل به مقصود یعنی آزادی ورهایی اسیران دربند اشرف واحیا عواطف وبازگشت به کانون […]

نامه به مجید رجبی شهرستانی 29 مرداد 1387

نامه به مجید رجبی شهرستانی

از: مهدی رجبی شهرستانی (استان گیلان – رشت)به: مجید رجبی شهرستانی عموی عزیزم سلامامیدوارم حالت خوب باشد و در سلامت کامل باشید عموجان از اینکه شما را چندین سال ندیدیم بسیار ناراحت هستیم دوست داریم مثل گذشته همانطوریکه به همه خانواده ات سر می زدید و از حال همه جویا می شدید دوباره به آغوش […]

فریاد اعتراض خانواده ها 21 مرداد 1387

فریاد اعتراض خانواده ها

ما امضاء کنندگان زیرازخانواده های گیلانی هستیم که عزیزانمان درچارچوب بسته وکنترل شده برپایه القائات فرقه ای، کماکان بعنوان ابزاربرای مطامع ومقاصد فرقه رجوی مورد سوءاستفاده ضدانسانی قرارمیگیرند که بشدت ازآن نگران هستیم.

blank
blank
blank