بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت بیست وسوم
در جنگل قرارگاه اشرف همه به فکر حفظ بقاء تحت هر شرایطی بودند چون معمولا کادرها و نفرات خود را در معرض هجوم رهبران مجاهدین و فرماندهان رده بالای قرارگاه اشرف می دیدند. من هر لحظه دنبال این بودم که از جایی و روزنه ای نیش نخورم. گفتگوهایی هم که مطرح شد دال بر این است که نیش مسعود رجوی از نیش عقرب بدتره، از نیش مار بدتره. واقعا امکان ندارد در محیط جهنمی به نام قرارگاه اشرف به فکر واکنش های تدافعی باشی
مجاهدین در مسیر فروپاشی قرار دارند
بی شک، واقعیت و موقعیت رو به اضمحلال کنونی مجاهدین زائیده ی محتوای تاریخی آنان است و باید به این امر مشهود و مهم اذعان نمود که از درون واقعیتی که مجاهدین در آن قرار دارند، تضادها خود به خود، پدید نیامده اند چرا که بین تحرکات تروریستی برای کسب قدرت و کوشش های راستین برای تحقق آزادی انسانها پیوسته تنازعی همیشگی جریان دارد و در این میان با در نظر گرفتن وضعیت اسفبار و شرایط تلاشی و فروپاشی مجاهدین، آن چه که می توان به آن اذعان نمود اینکه رهبری عقیدتی مجاهدین تلاش برای آزادی را فدای قدرت طلبی بیمارگونه کرد.
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت دوازدهم
فرماندهان سازمان از روش های پیچیده ای برای در اختیار گرفتن ذهن و اعصاب نیروها استفاده می کردند که خیلی کثیف و غیر انسانی بود. فرماندهان سازمان طی مراحلی سعی داشتند تا با نیروهایی که به ملاقات خانواده هایشان رفته بودند برخورد کنند. و اینگونه القاء می کردند که خانواده با اطلاعات گیری عامل جدایی مجاهد از سازمان و مبارزه است
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت پنجم
سازمان وقتی در ایران فعالیت آغاز کرد برادر من هیچگونه شناختی از سازمان نداشت و اطلاعی از هدف و راه سازمان نیز نداشت برادر من و امثال ایشان در واقع فریب افراد سازمان را در کشورهای خارجی خوردند چون تحت فشار بودند فشار مالی و عاطفی. برادرم برای کار و زندگی بهتر به خارج از ایران رفته بود اما چون او تحصیلات و تخصص مناسبی نداشت و نه امکانی برای پناهندگی در نتیجه دچار سرخوردگی شد و در این شرایط به تور رابطین فریبکار سازمان در ترکیه افتاد.
نگاه امریکایی به سلطه طلبی رهبری عقیدتی مجاهدین
در اواسط دهه نود میلادی بنا به درخواست کنگره امریکا گزارشی تحقیقی در باره ی فرقه ی تروریستی مجاهدین از سوی آقای وندی آرشرمن معاون وقت وزیر خارجه در امور قانونگذاری به آقای لی اچ همیلتون، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا تحویل شد که دارای نکات تامل انگیزی در باره ی خصوصیات و ویژگی های رهبری مجاهدین و ماهیت مناسبات فرقه ای و تحرکات ستیزه جویانه و تروریستی آن می باشد. نیم نگاهی به این گزارش بیانگر نگاه امریکایی به ماهیت مجاهدین و تفکر بسته و تمامیت خواهانه رهبری عقیدتی مسعود رجوی است
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و چهارم
سعید باقری دربندی: یادم میاد در یکی از نشست هایی که مسعود شرکت داشت در تابلویی شروع کرد به نوشتن موارد خاص و این نتیجه را گرفت که رژیم جمهوری اسلامی بزودی سرنگون خواهد شد. مسعود در آن نشست گفت: جنگ هیچوقت بین ایران و عراق اتفاق نمی افتد و این امر باعث می شود که رژیم در نهایت نتواند توجیهی برای پسرفت های اجتماعی و اقتصادی بتراشد در نتیجه با اعتراض های همگانی مواجه خواهد شد و در نهایت سرنگونی سرنوشت حتمی آن است.
حامیان دارودسته ی رجوی و وارونه دیدن واقعیت های تاریخی
آقای جشمید پیمان در سایت ایران افشاگر متعلق به دارودسته رجوی با ذکر شواهد تاریخی اما با نگاهی وارونه و آنالیز غیر منطقی رویدادها و حوادت روی داده در شهر اشرف به شکلی باسمه ای و سرشار از تناقض حقیقت را به مسلخ برده است او در مقاله ی خویش سعی وافر دارد تا به هر طریقی شده است ماهیت فاشیستی و تروریستی رهبری مجاهدین و مناسبات مخوف و تمامیت خواهانه دارودسته رجوی را در قرارگاه اشرف تطهیر و توجیه کند.
آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت هفتم
زهره یک سری حرفهای مفت در توجیه شکنجه افراد و کادرهای تشکیلاتی مجاهدین زد که مایه شگفتی و بهت همه ما شکنجه شده ها بود همه گیج و مات شدیم. این همه توجیه حیرت انگیز از دهان زهره اخیانی بیرون می آمد انگار نه انگار که در برابرش انسانهای با عقل و شعور قرار دارد که مخاطب سخنان مضحک و گزافه گویی هایش هستند.
خاطرات مرضیه قرصی – قسمت بیست و چهارم
فائزه آن طور که خودش تعریف می کرد خیلی وقت بود قصد فرار از اشرف داشت و از اواخر دهه هفتاد تصمیم گرفته بود از مجاهدین جدا شود. در کمپ امریکا فائزه ماجرای جالبی را برایم توضیح داد او گفت در نشست مسعود به وی گفتم : مرا به جرم نفوذی بودن که واقعیت نداشت و دروغ محض بود به زندان انداختید و آزارم دادید و حتماً روزی انتقام خود را از شما خواهم گرفت. در کمپ مدام به من می گفت اگر به اروپا بروم حتماً بر علیه مسعود رجوی کتاب خواهم نوشت و ماهیت فاشیستی او را افشا خواهم کرد
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت چهارم
خانم فاطمه امیری: من انتظار دارم که اینها یعنی رهبران مجاهدین کمی به خود آیند و به انسانها احترام بگذارند. خود را تافته جدا بافته ندانند. بالاخره من و اعضای خانواده ام مثل مادرم یا خواهر و برادرانم و یا پدرم حق داریم با علیرضا تماس تلفنی داشته باشیم. ما باید امکان تماس را بعد از ده سال با برادرم داشته باشیم. آیا این حرف من غیر منطقی است؟ چرا رهبران سازمان به نامه های متعدد ما که در آن به تماس تلفنی با برادرم تاکید داشتیم اهمیتی ندادند. واقعا این موضوع برای من جای سوال دارد
پارادوکس فلسفه ی سیاسی مجاهدین
مجاهدین در طی دستیابی به ساختار تشکیلاتی و تفکر سیاسی از ” تداوم و ساخت منطقی” به دلایل شرایط خاص سیاسی و خصلت های ذهنی و شخصیتی کادرهای کلیدی و تاثیر گذار آن، برخوردار نبودند در نتیجه کشمکش هایی از جهت شیوه و اسلوب اندیشه ی سیاسی و به لحاظ تئوریک برای آنان پدید آورده است که سر انجام روش های غیر معقول، هیجانی و غیر واقع بینانه در بررسی، تنظیم و پی ریزی اهداف سیاسی و تشکیلاتی در درون مجاهدین را بنیان می نهد.
نامه به مسئول کمیته بین المللی صلیب سرخ – دفتر تهران
آقای مهدی پالیده از اینکه رهبران مجاهدین بر خلاف همه ی ادعاهای حقوق بشری به خواسته وی مبنی بر امکان ملاقات یا تماس با برادرش اهمیتی قائل نشده اند شدیدا معترض بودند. آقای پالیده معتقدند رهبران مجاهدین و مسئولین قرارگاه اشرف به پرنسیب های اخلاقی دنیای مدرن ارزشی قائل نیستند چرا که امکان ارتباط گیری را از برادرش و نیز اعضای خانواده وی سلب کرده اند که هیچگونه توجیه اخلاقی و یا سیاسی ندارد.