سی خرداد، ناکامی منطق جنگ مسلحانه – قسمت چهارم
مفهوم آزادی از نظر رهبری فرقه(مسعود رجوی) عبارت است از پذیرش سبک و راه و رسمی تروریستی و خشونت گرایانه که او پیشنهاد می کند و گریختن از اینگونه آزادی به هر صورت از جانب سران فرقه مجاهدین جانبداری از رژیم، بریدگی و مزدوری تلقی می شود.
کنکاش و بررسی نقض حقوق بشر در مناسبات درونی فرقه تروریستی رجوی (قسمت سیزدهم)
مکان گفتگو : انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی تاثیرات مخرب و ویرانگر نشست عملیات جاری قادر رحمانی : مجموعه رفتارها و برخوردهای تحقیر آمیزی که مسئولین قرارگاه اشرف نسبت به نیروها روا می داشتند باعث شده بود بچه ها اعتماد به نفس خویش را از دست بدهند و مبدل به افرادی قالب تهی گردند. افرادی که […]
سی خرداد ، ناکامی منطق جنگ مسلحانه، فاجعه ای برای آزادی – قسمت سوم
تاثیرات مخرب عملیات تروریستی ، مسخ هویت آدمی(بخش اول) احساس آزادی ، قلمرو خاص فردیت انسان است. آدمی بدین وسیله می تواند خویشتن خویش را در یابد و بدین زودیها از دست ندهد. متاسفانه اتخاذ تحرکات خشونت گرایانه از سوی رهبری فرقه مجاهدین در ایجاد تشکیلات آهنین و مستبدانه بسیار تاثیر گذار شد. سران فرقه […]
سی خرداد، ناکامی منطق جنگ مسلحانه – قسمت سوم
پیامد منطقی عملیات تروریستی گسترده که از سوی سران فرقه رجوی در دهه شصت طراحی شد به واکنش شدید اقشار مختلف هم وطنان ایرانی و پایه ریزی مناسبات و روابط استالینیستی سرد و بیروح درون تشکیلات رجوی منجر گردید. که هم اکنون نیز بنا به شهادت تعداد بیشماری از جداشدگان فرقه رجوی شرایط و فضای ذکر شده(استالینیستی و اختناق آمیز) در قرارگاه اشرف حاکمیت تام و همه جانبه دارد
سی خرداد، ناکامی منطق جنگ مسلحانه – قسمت دوم
در تاکید رهبری فرقه بر استمرار تحرکات تروریستی و خشونت آمیز، شمار قابل ملاحظه ای از اعضا و کادرهای رده بالای تشکیلات رجوی به مرور زمان در اثر حل شدگی در هیاهوی عملیات مسلحانه و ترورهای ضد مردمی، عقلانیت سیاسی و خرد ورزی را از دست داده و مفاهیمی چون”دموکراسی و آزادی فردی” که محصول انباشت تجربه عقلانی آدمی در طی تاریخ تکامل انسانی برای بهتر زیستن است را به سخره گرفته و حقیر شمردند.
سی خرداد ، ناکامی منطق جنگ مسلحانه، فاجعه ای برای آزادی – قسمت دوم
کابوس یک استراتژی اتخاذ استراتژی ترور و عینیت بخشیدن به آن توسط سران فرقه رجوی در سی خرداد سال شصت حرکت تکاملی جامعه ایران برای ایجاد ساختارهای دموکراتیک و رشد و گسترش اندیشه مدرن و خواهان توسعه را به تاخیر انداخت. زیرا وحشیگری مسلحانه عناصر فرقه رجوی در دهه شصت و در هنگام استقرار در […]
تروریسم ضد مردمی، نفی بنیادهای خرد
سران فرقه رجوی باید به این نکته مهم پی ببرند که در دنیای توسعه یافته هیچ عنصر و جریان سیاسی برای تئوریزه کردن و مقدس جلوه دادن ترور، خشونت و حذف فیزیکی مخالفین خویش جایی ندارد. البته توجیهی نیز برای مشروع قلمداد نمودن خشونت و ترور سازماندهی شده نداشته و نخواهد داشت.
تروریسم ضد مردمی ، نفی بنیادهای خرد
بیش از دو دهه از آغاز عملیات تروریستی مجاهدین می گذرد. سران فرقه مجاهدین نه تنها از پیشبرد اهداف تروریستی چشم انداز روشنی ندارند بلکه هم اینک در بستر سرنوشت پیش روی خویش جایی در تحولات شتابنده منطقه ای و جهانی ندارند.بدون تردید اضمحلال و میرندگی سرنوشت محتومشان شده است. همسوئی آشکار و بی پرده […]
سی خرداد ، ناکامی منطق جنگ مسلحانه، فاجعه ای برای آزادی – قسمت اول
وصول بدین مقصد یعنی آرامش حقیقی در جامعه وقتی میسر است که میل ها نیازمندیها وروح تکامل انسان از امیال ومنافع شخصی تبعیت نکند و در حوزه ی اقدامات ویرانگر و خشونت آمیز ناشی از انگیزه پیروزی و تسلط بر حاکمیت به معنای عام آن ، محدود نگردد. هربرت مارکوز مقدمهمهدی ابریشم چی عضو کادر […]
اندیشه ی منفی ، ناکامی منطق مجاهدین
آنچه وجود دارد حقیقی نیست این عبارت در افکار ما تحریک آمیز و مضحک جلوه می کند. نظیر مفهوم مخالف آن که با گزافه گوئی بیشتر بیان شده است : آنچه واقعیت دارد خردمندانه است. . بدین ترتیب شیوه ی تفکر رهبران مجاهدین هر دو عقیده را به صورت فرمول کوتاه و بر انگیزانده ای […]
سی خرداد، ناکامی منطق جنگ مسلحانه – قسمت اول
رهبران فرقه مجاهدین در تحلیل های درون گروهی اعتراف به شروع جنگ مسلحانه برای کسب قدرت سیاسی می نمایند واما در مواضع بیرونی و علنی از تحمیل درگیری و جنگ مسلحانه به سازمان از سوی رژیم سخن به میان می آورند و اما علیرغم باور ذهنی و قلبی به اعمال تروریستی و سوابق آشکار خشونت آمیز، ریاکارانه و با گستاخی تمام از راه حل سوم و تغییرات دموکراتیک سخن می گویند
گفتگو با آقای غلامرضا شیردم عضو سابق فرقه مجاهدین – قسمت هفتم
من در طی چند سالی که در قرارگاه اشرف بودم و از نزدیک مناسبات و برخوردهای مسئولین سازمان را دیدم به این نتیجه رسیدم رهبران سازمان نه تنها حقوق انسانها را نادیده می گرفتند بلکه سعی داشتند با تهدید، فشار، شکنجه و روش های ضد انسانی افراد خود را وادار به کارها و رفتارهائی کنند که با میل باطنی آنها در تناقض بود.