یکشنبه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۴
نامه سید مجتبی حسینی به عمویش سید محمد حسینی اسیر در فرقه رجوی 16 بهمن 1399

نامه سید مجتبی حسینی به عمویش سید محمد حسینی اسیر در فرقه رجوی

عمو جان سلام ! حال شما چطور است؟ نمی دانم با ویروس کرونایی که در محل زندگی شما شیوع پیدا کرده، شما در چه وضعیتی هستید! می دانم شما از قبل مشکل جسمی داشتید. امکان تماس با شما را ندارم. عموهایم نگران سلامتی شما هستند. لااقل یک بار هم که شده با ما تماس بگیر […]

برادر عزیزم زندان حق شما نیست 14 بهمن 1399

برادر عزیزم زندان حق شما نیست

محمد جعفر جان سلام ! خوبی؟! حالت خوب است؟ ویروس کرونا در محل زندگی شما شیوع پیدا کرده است و از شما خبری نداریم که به لحاظ جسمی خوبی یا خیر . شما هم که تماسی با ما نمی گیرید که از اوضاع جسمی شما مطلع شویم . همه ما نگران شما هستیم بخصوص بابا […]

شکایت نامه خانواده پور جاویدی از دولت آلبانی به کمیته ناپدید شدگان اجباری ملل متحد 14 بهمن 1399

شکایت نامه خانواده پور جاویدی از دولت آلبانی به کمیته ناپدید شدگان اجباری ملل متحد

با احترام ! چندین سال است از فرزندمان محمد رضا پور جاویدی خبری نداریم. فرزند ما در گروهی بنام مجاهدین گرفتاراست. فرزند ما چندین سال است موفق نشده تماسی با ما بگیرد و نامه ای برای ما ارسال کند! ما نگران فرزند خود هستیم. خبری بدستمان رسیده که ویروس کرونا در مقر مجاهدین در کشور […]

نامه مصطفی نوری به برادرش حمید رضا نوری اسیر در فرقه رجوی 14 بهمن 1399

نامه مصطفی نوری به برادرش حمید رضا نوری اسیر در فرقه رجوی

حمید رضا سلام امیدوارم حالت خوب باشد. ما نگران حال شما هستیم نمی دانیم با ویروس کرونا چکار می کنی! مراقب خودت هستی یا خیر؟! حمید رضا خیلی مراقب خود باش . مادر فوت کرد وقتی مادر زنده بود حسرت دیدن شما را داشت . پدرمان تنهاست و نگران شماست و به ما می گوید […]

فرزند محمد هادی یونسی: پدر جان دلم می خواهد در آغوش بگیرمت 13 بهمن 1399

فرزند محمد هادی یونسی: پدر جان دلم می خواهد در آغوش بگیرمت

پدر جان سلام ! امیدوارم که حالت خوب باشد . خبردار شدم که ویروس کرونا در مقر شما شیوع پیدا کرده و نمی دانم اوضاع شما به لحاظ جسمی چگونه است؟! راهی برای من میسر نمی شود که با شما تماسی داشته باشم. چندین سال است من از شما بی خبرم. خیلی دلم می خواهد […]

رجوی بعد از نوزده سال گفت ما اشتباه کردیم شما را در مناسبات خودمان راه دادیم 13 بهمن 1399

رجوی بعد از نوزده سال گفت ما اشتباه کردیم شما را در مناسبات خودمان راه دادیم

وقتی می گوئیم رجوی شیاد است قصه نمی گوئیم و یا داستان تعریف نمی کنیم! واقعیتی ست که با آن روبرو بودیم و هستیم . خلاصه بگویم ! اگر سالها در رابطه با فرقه رجوی مطلب بنویسم کم گفتم و زیاد نگفتم. فشار بر اسیران پیوسته به هر لحاظ در فرقه رجوی مضاعف بود . […]

فواد بصری از سالهای اسارت در فرقه رجوی می گوید – قسمت اول 09 بهمن 1399

فواد بصری از سالهای اسارت در فرقه رجوی می گوید – قسمت اول

فواد بصری هستم. نزدیک به 20 سال در فرقه رجوی بودم،. بعد از سرنگونی صدام خود را نجات دادم و یک زندگی آزاد برای خود تشکیل دادم… برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.

نامه ای به حمید اشتری اسیر در فرقه رجوی 08 بهمن 1399

نامه ای به حمید اشتری اسیر در فرقه رجوی

حمید سلام ! امیدوارم حال شما خوب باشد . خبر دارم که ویروس کرونا در مقر اشرف 3 شیوع پیدا کرده و کلی از نفرات مقر از بین رفته اند . کم و بیش خبر فوتی ها در مقر اشرف 3 بدستم می رسد . تا آنجایی که یاد دارم شما به لحاظ جسمی مشکل […]

نامه فواد بصری به خانم جواهر حیدری 06 بهمن 1399

نامه فواد بصری به خانم جواهر حیدری

سلام خانم حیدری احوال شما من فواد بصری هستم. چندین سال با همسر شما مسیب رشیدی در یک مقر بودم. همسر شما مسیب فردی ساده و خوش اخلاق بود. بعضی وقتها در کارهای برقی به من کمک می کرد و می گفت من داخل کشور که بودم کار برقی می کردم. واقعیت را بخواهید بعضی […]

نامه رمضانعلی قربانلی به فرزندش علی اکبر قربانلی اسیر در فرقه رجوی 06 بهمن 1399

نامه رمضانعلی قربانلی به فرزندش علی اکبر قربانلی اسیر در فرقه رجوی

سلام فرزندم ! می خواهم کمی با شما درد دل کنم . چندین سال است از شما خبری ندارم . چندین سال است با من تماسی نگرفته ای! چندین سال است نامه ای از شما بدستم نرسیده . آیا این حق من پدر است ؟ من پدرت هستم آیا این رفتاری که با پدرت می […]

نامه مهدی نجفی به برادرش حسن نجفی اسیر در فرقه رجوی 04 بهمن 1399

نامه مهدی نجفی به برادرش حسن نجفی اسیر در فرقه رجوی

برادرم حسن سلام ! حالت چطور است؟ یادی از ما نمی کنی! پاک ما را فراموش کردی گویی که بی کس و کاری! ولی من همیشه به یاد شما هستم. من همیشه منتظر تماس شما هستم ولی متاسفانه خبری از شما نیست. شماره تلفنی از شما ندارم که با شما تماسی بگیرم. خبری دارم که […]

نامه سید مهدی فاطمی به خواهرش اعظم فاطمی 04 بهمن 1399

نامه سید مهدی فاطمی به خواهرش اعظم فاطمی

سلام خواهرم اعظم ! چند روز پیش عکس شما را دیدم! باز هم خوب شد بعد از چندین سال عکس شما را دیدم. اولش شک کرده بودم که تو اعظمی! وقتی روی عکست توجه کردم شما را شناختم. چرا اینقدر شکسته شدی؟ آن اعظمی که قبلا می شناختم کجا و این اعظم که چند روز […]

blank
blank
blank