جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
عسکر شعبان پور: به امید رهایی برادرم از فرقه رجوی 13 تیر 1388

عسکر شعبان پور: به امید رهایی برادرم از فرقه رجوی

آقای شعبان پور طی ملاقاتی دوستانه با اعضای دفتر انجمن نجات استان مازندران درد دل های زیادی نمود. نامبرده اظهار داشت که پدر پیرم دیگر طاقتش به سرآمده و بی قراری زیادی دارد. او که سالیان است چشم انتظار فرزند اسیرش می باشد، در خفا گریه و زاری می کند و آرزوی ملاقات و دیدار فرزند را دارد. اسارت 20 ساله آقای حسن شعبان پور در فرقه رجوی در اشرف و عدم هرگونه ارتباط و تماسی با او در شرایط حاضر اشرف باعث نگرانی و اندوه شدید پدر پیر و برادرانش شده است.

گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پایان 10 تیر 1388

گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پایان

مسئوولین سازمان مجاهدین با فریب و نیرنگ و با شعار درب ورود به سازمان همیشه باز نمی باشد و درب خروجی برای همیشه برای همه کس باز است افراد زیادی را اسیر خود کردند ولی واقعیت موجود عکس است ورود همه افراد مانند جانی و معتاد و فراری و بیکار و… آزاد است ولی خروج آن هرگز امکان پذیر نیست که نمونه هایش را دوستانم توضیح دادند که حداقل با کتک و زندان طولانی خواهد بود.

گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پنجم 28 خرداد 1388

گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پنجم

رجوی در انقلاب طلاق (موسوم به انقلاب ایدئولوژیک) شخصا همه گونه ارتباط عاطفی فرد با دنیای بیرون را حرام اعلام کرد و هیچ فردی حق نداشت هیچ احساس و عاطفه ای نسبت به پدر، مادر، زن، فرزند و سایر بستگان داشته باشد، بقول مریم قجر همه عاطفه و علاقه و عشق افراد بایستی از آن رهبری عقیدتی یعنی رجوی باشد و هیچ کس چه در خفا و چه در آشکار حق هیچ کاری به منظور برقراری ارتباطات عاطفی با دنیای بیرون را نداشت

اطلاعات از رجوی، کشتار از جندالله 23 خرداد 1388

اطلاعات از رجوی، کشتار از جندالله

وقتی که اعضای جدا شده از فرقه رجوی در سالهای اخیر به افشاگری در مورد همکاری این گروه تروریستی با سایر گروه های تروریستی دنیا از جمله گروه تروریستی القاعده و حزب بعث در بغداد پرداختند، رجوی با شانتاژ و شارلاتان بازی سیاسی موضع گیری کرده و در تبلیغات خودش عنوان می کرد که کاری به گروه های خرابکار و توزیع کننده مواد مخدر ندارد ولی اکنون رهبران این گروه های تروریستی در مصاحبه با رادیوهای بیگانه، خودشان به این مسئله پرداختند و خواهان همکاری بیشتر فرقه رجوی با خودشان شدند.

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت چهارم 21 خرداد 1388

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت چهارم

همه ما در مقاطع مختلف و برای سال های متمادی در قرارگاه اشرف بودیم و کما بیش سیستم های حفاظتی و کنترل فیزیکی افراد را دیده ایم و با آن آشنایی داریم که بخش هایی از آن را بیان کردید ولی رجوی جدا از کنترل فیزیکی و سیستماتیک افراد، شیوه های دیگری را نیز اعمال می کرد که نهایتا منجر به مغزشویی و کنترل اذهان می شد. یکی از شیوه هایی که رجوی سال ها افراد را با آن تحت کنترل داشت، اعمال موضوع «بیگاری» بود که در سازمان بعنوان «کار جمعی» مطرح می شد.

فاجعه انسانی یا فروپاشی قرارگاه اشرف 18 خرداد 1388

فاجعه انسانی یا فروپاشی قرارگاه اشرف

مسئوولین فرقه با تهدید وقوع فاجعه انسانی سعی در فریب افکار عمومی دارد تا مانع از جمع شدن قرارگاه اشرف شود آنان با براه انداختن تظاهرات و هیاهوی تبلیغاتی و شعارهای عوام فریبانه هم چون یا حسین و… سعی در تحریک احساسات شنوندگان دارند.رجوی که خود مطمئن می باشد که با باز شدن درب قرارگاه اشرف و خروج افراد اسیر کسی برای او تره ای خورد نخواهد کرد و هر کس دنبال زندگی خود خواهد رفت، سعی در بزرگ نمائی و فاجعه سازی مجدد دارد.

مجاهدین قافیه را باخته اند – قسمت اول 17 خرداد 1388

مجاهدین قافیه را باخته اند – قسمت اول

کسی که با فرهنگ فرقه رجوی کمی آشنایی داشته باشد به راحتی متوجه می شود که نامه انتسابی به علی پاک، سطر به سطر توسط فرقه نوشته شده و با دادن مقداری جیره نقدی به آقای پاک که از قضا بر اساس اطلاعیه خود فرقه فرد بسیار ناپاکی نیز هست، امضای او را در زیر این نامه قرار داده اند. اما فرقه که در بن بست سنگین و کمرشکن اخراج عراق گیر کرده و می داند اخراج از عراق به این معنا است که بطور کامل از درون فرو خواهد پاشید و بسیاری از اعضا از آن جدا شده و ماهیت پلیدش را خیلی بیشتر از بیش برای جهانیان رو خواهند نمود

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت سوم 17 خرداد 1388

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت سوم

نفرات می بایست روزها تا آخرین ساعت کاری کار می کردند تا کاملا خسته شده و شب را بخوابند و به این ترتیب احتمال فرار در شب را کم می کردند، ولی فشارهای روحی و روانی و ماندن اجباری در اشرف مانع خواب آنان می شد به همین دلیل مسئولین سازمان مجاهدین قانونی وضع کردند که از ساعت 11 شب به بعد کسی حق بی خوابی را نداشت…

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت دوم 12 خرداد 1388

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت دوم

در اشرف مناسبات عادی و آنچه که در جوامع شهری و مدنی وجود دارد حاکم نیست. در آنجا اصلا خانواده معنی ندارد تا جامعه شهری معنی داشته باشد. وقتی خانواده از طرف رجوی لانه فساد لقب می گیرد و تمامی مناسبات خانواده گی بهم می خورد،طبعا دیگر سایر الزامات و امکانات و… لزومی نخواهد داشت.

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت اول 09 خرداد 1388

اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت اول

آنان که خود در اشرف بودند یا حتی گذری کوتاه به آنجا داشته اند خوب می دانند آنچه که اشرف بیشتر به آن شباهت دارد یک اردوگاه کار اجباری و یا زندان اسرای جنگی است، تا شهر. برای شناخت بیشتر این مکان مجهول الهویه!! با جمعی از جدا شدگان فرقه تروریستی رجوی استان مازندران که سالیان طولانی در اشرف مقر اصلی رجوی در عراق بودند به بررسی و کم و کیف مناسبات این مکان می پردازیم تا برای همگان روشن شود که اشرف چگونه جایی است، شهر، پادگان یا زندان!!!؟

زندگی جدید بدور از چشم مسئولین فرقه رجوی 04 خرداد 1388

زندگی جدید بدور از چشم مسئولین فرقه رجوی

بدور از چشم مسئولین تشکیلات فرقه رجوی و بدون اجازه و ویزای خروج و برگه تردد به همراه تعدادی از دوستان و همراهان سابق جدا شده از فرقه رجوی جهت تلطیف روحیه و استفاده از نعمات خدایی و فضای سبز به دل جنگل های مازندران زدیم. آنان که سالیانی مجاز به کپ و گفتگوی دو نفره نبودند امروز چندین نفره محفل زده و با کباب و نان و دوغی به خاطرات تلخ گذشته و شیرین حال پرداختند و ساعت ها بدور از چشمان مهوش سپهری و مهدی ابریشم چی و بتول رجایی به کار غیر تشکیلاتی پرداختند.

به امید رهایی فرزندمان از چنگال رجوی 22 اردیبهشت 1388

به امید رهایی فرزندمان از چنگال رجوی

صدای ضعیف پدر پیر در گوشی تلفن برایم قابل تشخیص نبود، اندکی بعد متوجه صدای آقای قدرت اله شعبانی پدر اسیر فرقه، عین اله شعبانی شدم. وقتی جویای احوال شدیم بغض آلود به یک باره آهی از ته دل کشید و گفت خدا لعنت کند رجوی را، چشم انتظاری تا کی؟…کی فرزندمان از چنگال رجوی خارج می شوند؟و سپس ادامه داد داستان زندگی ما نیز چون زندگی یعقوب پیامبر شده است.من و همسرم فقط نگاه به درب داریم تا شاید خبری از او شود!!!

blank
blank
blank