جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
نامه ابراهیم خدابنده به مسعود بنی صدر، می ۲۰۰۷ 07 خرداد 1386

نامه ابراهیم خدابنده به مسعود بنی صدر، می ۲۰۰۷

امیدوارم خوب و خوش و سالم باشی. قبل از هر چیز باید از تأخیری که در دادن پاسخ به آخرین نامه ات پیش آمد عذر خواهی کنم. آخرین نامه ای که خودم داده بودم به تاریخ 20 مارس بود که بحث جدیدی را مطرح کرده بودم و قول داده بودم مطالب مطروحه در آن نامه را در نامه های بعدی بیشتر باز کنم که متأسفانه به دلیل برخی مشکلات قضائی و سایر محدودیت ها امکان آن تا به امروز میسر نشد.

چگونه می توان یک فرقه مخرب را تشخیص داد 29 فروردین 1386

چگونه می توان یک فرقه مخرب را تشخیص داد

هر کسی میتواند بصورت غیر عادلانه به یک گروه که با آن مخالف است حمله کرده و آنرا یک فرقه بنامد یا بگوید که آنها از تکنیک های کنترل ذهنی القایی استفاده میکنند. فاکت نت چگونه میتواند از بروز چنین مسئله ای جلوگیری نماید و راهی نشان بدهد که بتوان بصورت منصفانه مشخص نمود که آیا یک گروه فرقه هست یا نه؟

نامه سرگشاده به لرد کوربت – نامه شماره دو 21 فروردین 1386

نامه سرگشاده به لرد کوربت – نامه شماره دو

با تقدیم احترام، من به نامه قبلی خود به تاریخ 28 فوریه 2007 و سؤالات بسیاری که در برابر شما گذاشتم اشاره میکنم که مربوط به مصاحبه شما با بی بی سی میشد که همچنان بی پاسخ مانده اند. من انتظار داشتم که شما حداقل بخشی از سؤالات مرا که در نامه ام مطرح نموده بودم در مصاحبه بعدی خود توضیح بدهید. بهرصورت، حال مایلم به مصاحبه اخیر شما با تلویزیون اسکای نیوز که در وب سایت سازمان مجاهدین خلق به نام همبستگی ملی منعکس گردیده بود اشاره کنم

نامه سرگشاده ابراهیم خدابنده به مسعود رجوی – فروردین ۸۶ 11 فروردین 1386

نامه سرگشاده ابراهیم خدابنده به مسعود رجوی – فروردین ۸۶

پیام شما به تاریخ 5 فروردین 86 که امروز یعنی 8 فروردین در اخبار سایت مجاهدین خلق ایران منعکس گردیده بود را به دقت خواندم. نامه حاضر در خصوص این پیام و چهارمین نامه ایست که طی چهار سال اخیر یعنی از زمان دستگیری ام در سوریه و انتقالم به ایران برایتان مینویسم. قبل از این در مقطع 22 بهمن، سالروز قیام ضد سلطنتی مردم ایران، و همچنین اول فروردین، یعنی عید نوروز، منتظر پیام های تبریک مفصل شما طبق روال گذشته بودم. خصوصا مایل بودم حال که امکان ارتباط شما فراهم گردیده است، جمعبندی کامل شما از اوضاع و احوال سیاسی ایران و مقاومت را در پیام 22 بهمن بخوانم. همچنین تعجب کردم که در آستانه فرارسیدن سال نو پیام تبریکی حداقل به هواداران خود ندادید.

نامه ابراهیم خدابنده به یک هوادار مجاهدین 23 بهمن 1385

نامه ابراهیم خدابنده به یک هوادار مجاهدین

لازم به یادآوری است که من به ایران باز نگشتم بلکه به ایران و به زندان اوین آورده شدم و همچنان نیز در زندان منتظر صدور حکم هستم. اما از این بابت بسیار خوشحالم چون اگر به عهده خودم بود همچنان با اعتماد صد درصدی که به سازمان مجاهدین خلق در چهارچوب پیروی از یک فرقه داشتم بر باورهای غلط خود باقی می ماندم. از آنجا که من در ایران با حقایقی آشنا شدم که هرگز بدون آمدن به ایران امکان شناخت آنها را نداشتم از سفر هر کس که بخواهد از نزدیک شاهد شرایط ایران باشد سوا از هرگونه طرز فکری که داشته باشد استقبال کرده و آنرا تشویق می نمایم. از اینکه این موضوع احساسات شما را جریحه دار مینماید بی اندازه متأسفم اما بهرحال مجبورم به باور و حاصل تجربه خود عمل نمایم.

نامه ابراهیم خدابنده به منوچهر هزارخانی 21 بهمن 1385

نامه ابراهیم خدابنده به منوچهر هزارخانی

مطلبی مندرج در سایت همبستگی ملی به نقل از نشریه مجاهد تولید شده به تاریخ دوشنبه 2 بهمن 1385 خواندم که با تیتر”گزارش نتیجه عملیات” در خصوص سفر خانم فریبا هشترودی به تهران و دیدارشان با سازمان غیر دولتی”کانون هابیلیان” نوشته بودید. برخی موضوعات در این مطلب از ابعاد مختلف نظرم را جلب کرد و تصمیم گرفتم چند خطی در این رابطه نوشته و مزاحم وقتتان بشوم و در ضمن چند سؤال نیز مطرح نمایم. میخواهم سوا از صحبت های احساسی و قلم پردازی های ادبی و گرفتار ماندن در دگم ها و تعصبات قدیمی به”جان مطلب”،”همان پرسش اصلی که مربوط به موضوع و محتوای مقاومت است”، بپردازم. اگر اشتباه نکرده باشم شما مدعی هستید که سازمان و شورا هر ایرادی که داشته باشد بهر حال فرعی است چون برای”بر انداختن نظام ولایت فقیه” سست نشده و در جایی کوتاه نیامده و به سازش تمایل نشان نداده است و سپس عنوان کرده اید که”در پاسخ به این سؤال است که جهت اصلی مبارزه تعیین و تعریف میشود”.

پاسخ ابراهیم خدابنده به یک هوادار مجاهدین 15 بهمن 1385

پاسخ ابراهیم خدابنده به یک هوادار مجاهدین

همانطور که سفارش کرده بودید مطلب آقای نوید اخگر که به ضمیمه ایمیلتان برایم ارسال کرده بودید را به دقت تمام خواندم. مقاله”نامه ای برای خسرو و سعید” البته در سایت های اینترنتی هم منعکس گردیده بود و لذا مجددا آنرا در اینجا نمی آورم. در خصوص جزئیات این مقاله حرفی ندارم و بهرحال ایشان نظرات خود را بیان نموده اند و الحق هم قلم زیبایی دارند و احساسات خود را خیلی خوب منتقل مینمایند. اما چند نکته دارم که در زیر جسارتا به عرضتان میرسانم:

تعریف فرقه از نظر مرکز اطلاعات فرقه 27 دی 1385

تعریف فرقه از نظر مرکز اطلاعات فرقه

هر فرقه ای میتواند به عنوان گروهی که تمامی پنج کاراکتر زیر را دارد تعریف گردد: از القای روانی جهت جذب، حفظ، و کنترل اعضایش استفاده میکند. یک جامعه بسته توتالیتری تشکیل میدهد. بنیانگزار یا رهبر آن خود انتصابی، دگماتیک، قدسی مآب، غیر قابل پیش بینی، و دارای کاریسما می باشد. اعتقاد دارد که”هدف وسیله را توجیه میکند” و به هر وسیله ممکن پول در آورده و افراد را جذب می نماید. ثروت فرقه استفاده ای به اعضای آن یا جامعه نمی رساند.

نامه ابراهیم خدابنده به آقای پرویز خزائی 26 دی 1385

نامه ابراهیم خدابنده به آقای پرویز خزائی

مطلب شما تحت عنوان”در حاشیه دیدار فریبا هشترودی با مأموران گشتاپو” که در سایت”همبستگی ملی” تولید شده به تاریخ جمعه 22 دی 1385 درج گردیده بود را مطالعه کردم. خانم هشترودی خود به هر شکلی که مایل باشند، اگر صلاح بدانند، شاید جوابی به مطالب شما بدهند و لذا من به هیچ وجه در این نوشته قصد پاسخگویی از جانب ایشان را ندارم. اما بد ندیدم مشاهدات و نظرات خودم را به این ترتیب به اطلاع شما و سایر دوستان برسانم.

تعریف فرقه از نظر دیدبان فرقه 26 دی 1385

تعریف فرقه از نظر دیدبان فرقه

کلمه”فرقه Cult” یک کلمه احساس انگیز است زیرا ارائه کننده یک موضوع احساس انگیز است. فرقه گروهی است که اغلب به لحاظ احساسی، معنوی، اقتصادی، و برخی اوقات حتی فیزیکی به اعضای خود آسیب میرساند. فرقه ها خانواده ها را از هم می پاشند و دوستی ها را داغان میکنند. ولی فرقه ها نمیتوانند وقتی که مردم اسرارشان را بدانند دوام بیاورند. همان اسراری که رهبران فرقه ها از دسترس دور نگاه میدارند تا مانع از پی بردن مردم به آنها شوند.

پاسخی از ابراهیم خدابنده 23 دی 1385

پاسخی از ابراهیم خدابنده

قبل از هر چیز از بابت نامه تان متشکرم. از قرار معلوم شما نمیخواهید وارد محتوای نوشته های این مدت من شده و آنها را بصورت استدلالی رد نمائید. بسیار خوب اشکالی ندارد. من تلاش میکنم که پاسخ به همین نامه شما را تا جایی که در عهده ام باشد بدهم. ابتدا لازم به ذکر است که من از سال 1359 با سازمان مجاهدین خلق کار میکردم و از سال 1364 به عضویت سازمان در آمدم. آشنایی من با سازمان و فعالیتم طی این مدت تماما در خارج از ایران و کارم عمدتا در امور تبلیغی و سیاسی بوده است. طی این سالیان بطور تمام وقت و بی وقفه و با بذل هرآنچه که داشته ام در خصوص” ظلم و جنایت صاحب خانه فعلی در حق مردم ایران” در کشور های متعدد و به اشکال مختلف تبلیغ کرده ام.

پاسخ ابراهیم خدابنده به نامه دوم بهار ایرانی 20 دی 1385

پاسخ ابراهیم خدابنده به نامه دوم بهار ایرانی

در خصوص الگوبرداری سازمان مجاهدین خلق از یک تشکل فرقه ای باید در نظر داشت که تمامی فرقه ها در قرون و اعصار و در مکان های مختلف مخرج مشترک یکسانی داشته اند. به همین دلیل شما هر کتابی در خصوص فرقه ها مربوط به هر کشور و در هر عصری را که بخوانید مشابهت های فراوانی با سازمان مجاهدین خلق خواهید یافت بطوری که اینطور نشان داده میشود که گویا رهبری سازمان عینا از روی دست آنان به کپی برداری پرداخته است. (البته شاید هم اینکار را تا حدی کرده باشد)

blank
blank
blank