عملیات دروغ جاویدان – قسمت سوم
دراین چند روز٬نزدیک به 1800 تا 2000 تن از نیروهای مجاهدین کشته و مجروح شدند! از لحظه شروع درگیری جدی بین مجاهدین و ارتش ایران٬ تمام سازماندهی نظامی نیروهای سازمان بهم ریخت! نه فرمانده تیپ داشتیم و نه گردان! فرمانده هان بالاتر بدلیل اینکه اساسا علم کار نظامی منظم نداشتند و بدلیل اینکه اگر هم تجربه ای در کار نظامی کسب کرده بودند٬ بخاطر انجام عملیات های خیلی کوچک و زدن یک دسته یا گروه بوده بود٬ نه اینکه بخواهند شهر بزرگ و کشور اشغال کنند٬ خیلی زود زمام امور از دستشان در رفت
عملیات دروغ جاویدان – قسمت دوم
ارتش باصطلاح آزادیبخش مجاهدین که از سالیان قبل٬ ارادت خود را با فروختن سری ترین اطلاعات نظامی ایران ٬به صدام ثابت کرده بود٬ با پشتیبانی ارتش صدام و مشخصا گارد ریاست جمهوری که مجهز به نیروی هوایی و تانکهای تی 72 بودند ٬ توانستند بسرعت از مرز بگذرند وعملا خط توسط عراقی ها شکسته شد!
عملیات دروغ جاویدان – قسمت اول
مسعود رجوی و ستاد فرماندهی وقت که متشکل از مریم رجوی٬ مهدی ابریشمچی٬ابراهیم ذاکری٬ محبوبه جمشیدی٬ مهدی براعی و مهدی افتخاری و… بودند٬ باین نتیجه رسیدند که شاید بتوانیم خیز بعدی را برای تهران برداریم! در همین ایام هم بود که شعار معروف امروز مهران فردا تهران توسط نیروهای آنها در این شهر سر داده شد و مسعود رجوی سرمست از پیروزی بود!
خودسوزی در فرقه رجوی
حتما بیاد دارید داستان دستگیری و به زندان انداخته شدن مریم رجوی٬ سرکرده فرقه رجوی در فرانسه را که این روزها هم سالروز آن است! ابتدا که از سوی مسئولین سازمان خیلی سعی شد که خبر درز نکند و یا لااقل نیروهایی که در اشرف بودند نفهمند. اما بهرحال خبر درز کرد و همه فهمیدند. از یک سو یک همهمه ای در بین بچه ها براه افتاده بود و همه بطرز عجیبی بهم تبریک میگفتند.ولی خب مجبور بودند که در ظاهر خودشان را به ناراحتی بزنند. اما واکنش مسئولین سازمان بسیار دیوانه وار و در نوع خود عجیب بود!
به مجاهدین خلق” نمی توان و نباید” اعتماد کرد
در حقیقت، دمکراسی به هیچ روی با ایدئولوژی مجاهدین خلق جور در نمی آید، همین منوال برای مفاهیمی چون آزادی بیان و حقوق بشر نیز صدق میکند. مجاهدین خلق بر اساس اسناد و گزارش های بسیار یک فرقه ی مخرب است که از اعضای خود سوء استفاده می کند: ازدواج برای اعضا ممنوع است و آن ها مجبور هستند روزانه در نشست های خود انتقادی شرکت کنند. اعضای مجاهدین خلق اجازه ندارند رهبران خود را زیر سوال ببرند و نهایتاً این که مجبور هستند کل زندگی خود را بر اساس قوانین و دستور کار فرقه پیش ببرند. بهترین نقدها و حقایق دربار ه ی فرقه ی مخرب رجوی همواره توسط اعضای سابق این گروه در مصاحبه ها و گزارش های نهادهای بین المللی ارائه شده است. چند سطر بالا، تنها گوشه ای کوچک از دنیای تاریک برده داری مدرن در فرقه ی مجاهدین خلق است که به طور گسترده تری تاکنون در رسانه ها افشا شده است.
آقای عباس محمد پور به وطن و آغوش خانواده بازگشت
آقای عباس محمد پور از اعضاء جدا شده فرقه رجوی بعد از حدود 27 سال اسارت به آغوش خانواده بازگشت. آقای محمد پور در بحبوحه جنگ بین ایران و عراق در سال 1367 به اسارت گروه تروریستی مجاهدین درآمد. ایشان در سال 1393 از کمپ لیبرتی عراق به کشور آلبانی منتقل شد و توانست پس از سالها تحمل مناسبات فرقه ای رجوی خود را از بند آنها نجات دهد.
تبریک به عباس محمدپور
بازگشت شما به آغوش خانواده ات را صمیمانه تبریک میگویم و امیدوارم که در زندگی جدید که شروع کرده ای٬ شاد، موفق و سربلند باشی! خداراشکر که توانستی به خواسته ات برسی و به آغوش گرم خانواده ات٬ خانواده ای که عاشقانه دوستت دارند و حاضرند که هرفداکاری برای اینکه تو بتوانی زودتر سر و سامان بگیری انجام دهند!
همایش انجمن نجات فارس به مناسبت بازگشت عباس محمد پور
انجمن نجات فارس بعد از ظهر روز 25 / 3/ 1394 جلسه ای به مناسبت ورود عباس محمد پور ترتیب داد. در این جلسه تعدادی از خانواده های اسرای فرقه ی رجوی از جمله: خانواده ی ایران پور، زارع مهذبیه، رحمتی، کوهپیما، امین، چیت ساز، محمدی، هوشمند، ترابی زاخردی، دلاور و همچنین چند نفر از اعضای جدا شده از فرقه ی رجوی: آقایان علیرضا قاسمی، کامبیز باقرزاده، محمود دشستانی نژاد، حامد صرافپور و خانم زهرا میرباقری حضور داشتند.
بازگشت عباس محمد پور به آغوش خانواده
آقای عباس محمد پور از اعضاء جدا شده فرقه رجوی بعد از حدود 27 سال اسارت به آغوش خانواده بازگشت. آقای محمد پور در بحبوحه جنگ بین ایران و عراق در سال 1367 به اسارت گروه تروریستی مجاهدین درآمد. ایشان در سال 1393 از کمپ لیبرتی عراق به کشور آلبانی منتقل شد و توانست پس از سالها تحمل مناسبات فرقه ای رجوی خود را از بند آنها نجات دهد.
بازگشت عباس محمد پور از آلبانی به وطن و آغوش خانواده
آقای عباس محمد پور از اعضاء جدا شده فرقه رجوی بعد از حدود 27 سال اسارت به آغوش خانواده بازگشت. آقای محمد پور در بحبوحه جنگ بین ایران و عراق در سال 1367 به اسارت گروه تروریستی مجاهدین درآمد. ایشان در سال 1393 از کمپ لیبرتی عراق به کشور آلبانی منتقل شد و توانست پس از سالها تحمل مناسبات فرقه ای رجوی خود را از بند آنها نجات دهد.
علت ترس (مجاهدین خلق)٬ از خلق قهرمان چیست؟
شما چطور اینهمه سال بروی نیروهایتان کار تشکیلاتی و ایدئولوژیکی کرده اید که بعد از اینهمه سال جرات نمیکنید آنها را وارد یک امتحان ساده بکنید؟ توجه داشته باشید که آنها قرار نیست وارد جامعه بشوند و از شما درمقابل مردم کوچه و خیابان دفاع کنند و یا کار شاقی انجام بدهند٬ آنها فقط یک ملاقات نیم ساعته بعد از سی سال با خانواده شان میخواهند و براستی چرا و چرا شما اینقدر میترسید؟
جناب آقای بوجار نیشانی٬ نخست وزیر محترم کشور آلبانی
آقای رییس! افتادن در بازیهای سیاسی و معامله کردن حق با ناحق٬نادیده گرفتن و ناشنیده گرفتن حرفها و فریادهای کسانیکه به آنها ظلم شده است٬ قطعا در این دنیا بی پاسخ نخواهد ماند!من بعنوان یک انسان٬ یک انسانی که قربانی خشونت و تروریسم و قربانی یک فرقه بوده ام٬ از شما میخواهم که بعنوان یک فرد مسئول و قطعا تاثیرگذار٬ به کاری که قصد دارید انجام دهید٬ بیشتر تامل داشته باشید! به جرات خدمت شما عرض میکنم که بیش از 95 درصد از کسانیکه از عراق به کشورشما منتقل شده اند و پناهنده شما هستند٬ بدلیل سالیان سال تحت فشارهای روحی و روانی بودن٬ نیاز به کمک دارند! کمک برای اینکه بتوانند به تعادل برسند و برای آینده خود٬ خود٬ تصمیم بگیرند! برای اینکه بتوانند زندگی جدیدی را بدور از فشارهای تشکیلاتی و فرقه ای آغاز کنند!