پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی
با سلامی گرم و آرزوی سلامتی برای شما که خاطرات ایام گذشته موجب می شود شما همیشه در ذهن و یاد من آمده و مسرور از دوستی با شما باشم . نجف جان نمیدانم یادت می آید شبی که عابدین جانباز فرار کرد و فرار وی بنام پرش شیر معروف شد و همان شب برای […]
پیام غلامعلی میرزایی به دوست قدیمی اش محمود ذوالقدر در کمپ آلبانی
درود و سلامی گرم به دوست صمیمی ام محمود محمود جان، لحظاتی را که در دوران اسارت در اردوگاه های صدام با هم بودیم هیچوقت از یاد نخواهم برد. آن زمان که ما در زیر فشار های روحی و جسمی اسارت بودیم و شما با تعریف های خود ما را شاد و فضای اردوگاه را […]
نامه علی قاسمی به خواهرش زهرا قاسمی در کمپ آلبانی مجاهدین
خواهر عزیز و خوبم زهرا این نامه ای است از طرف یک برادر پیر و دنیا دیده به خواهری دور از وطن و بی خبر از احوالات خواهرش. امیدوارم که سلامت و خوب باشی . چندین بار است که در فراقت با نوشتن نامه جویای حال تو گشته و منتظرم پاسخی دریافت کنم و ما […]
آرزو می کنم تو را در کنار خانواده ات ببینم
سلامی گرم به دوست صمیمی ام یحیی مرادپور عزیز دل من امیدوارم حالت خوب باشد و سلامت باشی. من محبت های تو را زمانی که در اردوگاه های اسرا در عراق ( رمادی ) بودیم هیچوقت فراموش نکرده و نخواهم کرد. در این روزها که در کنار خانواده ام هستم مدام به یاد شما می […]
گزارش نویسی اجباری در تشکیلات مجاهدین خلق
در سالها و یا بهتر بگویم دهه های حضورم در مناسبات مجاهدین خلق، روزها و شب های سختی را پشت سر گذاشتم. لحظات در تشکیلات رجوی به طرز شکننده ای سخت می گذرند چرا که اعضا تحت فشار مداوم جسمی و ذهنی قرار دارند. یکی از ابزار فشار، نشست های متعدد شستشوی مغزی بودند که […]
پیام غلامعلی میرزایی برای علی مدد صادقی در کمپ مانز مجاهدین
خدمت دوست خوبم علی مدد صادقی عرض ارادت و درود علی مدد جان ، در این مدت که در دنیای آزاد بسر می برم تمام لحظاتی که با هم بودیم و به اصطلاح محفل میزدیم و کلی می خندیدیم و سرگرم می شدیم از یاد و خاطرم نمی رود. من بسیار منتظر جدا شدن شماها […]
عباس جان امیدوارم به زودی در دنیای آزاد همدیگر را ملاقات کنیم
با سلام خدمت دوست و همشهری گرامیم عباس فرجی. سلامی پر از مهر و محبت. عباس جان مدت مدیدی است که بعد از بازگشتم خبری از شما و برادر عزیزتان اصغر ندارم اما همیشه یاد و نام شما در ذهنم بوده و پیگیر شما هستم. دوست عزیز ؛ من در اینجا در کنار خانواده مشغول […]
خودکامگی مسعود رجوی مجاهدین را به قهقرا برد
رجوی در سال 60 با کشتار انسان های بیگناه و با کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی و سپس با فرار به فرانسه بلافاصله با فیروزه بنی صدر ازدواج کرد تا جایگاه خود را در میان اپوزیسیون خارج نشین با عنوان دامادی بنی صدر نشان دهد اما بعد از مدتی بعلت خودکامگی و خوی […]
خانم رجوی از کدام آزادی سخن می گویی؟
این روزها سران فرقه رجوی بخصوص مریم عضدانلو از آزادی و دمکراسی و رهایی خلق سخن می گوید. رو به مریم رجوی می گویم: من عضو جدا شده که 15 سال در مناسبات و تشکیلات شما بودم می خواهم واقعیت های آنجا را که خود در آنجا بوده ام، بازگو کنم. شما از کدام آزادی […]
دیدید که محاسبات رجوی باز هم اشتباه از آب در آمد
بار دیگر آمریکا و رژیم صهیونیستی که سودای سرنگونی و تجاوز با کمک مزدوران حلقه بگوش به خاک وطن عزیز را داشتند شکستی مفتضحانه در برابر اراده ملت ایران را لمس و به خواری و ذلت پا پس کشیدند و اینگونه در برابر اراده این مردم زانو زدند. حرفم به دوستانی است که سالیان در […]
چگونه و چرا در دام سازمان مجاهدین افتادیم
ممکن است برای مردم و یا برای خانواده های مرتبط با انجمن نجات این سوال پیش آید که چطور اسرای ما در دوران دفاع مقدس جذب دار و دسته رجوی شدند و جوانی خود را در این تشکیلات از دست دادند و سازمان چگونه از آنان استفاده نمود. راستش دلایل مختلفی وجود دارد که در […]
پرواز ذلت مسعود رجوی و سرآغاز مزدوری برای صدام
روز 17 خرداد سال 1365، در اوج جنگ ایران و عراق و در حالی که ایران تحت شدیدترین حملات موشکی عراق قرار داشت مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق تصمیمی جنجالی گرفت و با خروج از فرانسه به عراق رفت و با صدام حسین رئیس جمهور دیکتاتور وقت عراق دیدار و همکاری رسمی برقرار نمود. […]