در چنبره ی دردی ماندگار
« تروریسم حاصل کار دستهاى مریى است؛ پروژهاى تشکیلاتى است و گزینشى استراتژیک و توطئهاى به قصد آدمکشى و وحشتافکنى. پس شگفت نیست اگر دستاندرکاران این توطئه از توجیه استراتژى خود در محضر عام اکراه داشته باشند. ولى وقتى توجیه اخلاقى پذیرفته نباشد، راه براى مدافعه و توجیه ایدئولوژیک باز مىشود. با این حال، مهم است که این دلایل را دقیقاً ببینیم و صریحاً رد کنیم.
عدم مشروعیت، بحران اساسی فرقه ی رجوی
بعد از صدام، هیچ دولتی در سرتاسر دنیا نه تنها حاضر به حمایت از گروه تروریستی مجاهدین نیست، بلکه آنگونه که اخبار و رویدادها نیز نشان میدهد، یک اجماع جهانی علیه این گروه وجود دارد. این واقعیت ِ جایگاه سیاسی این گروه است که آن را در صدر بیاعتبارترین گروههای سیاسی مینشاند.
رشد روند جدایی از اشرف
شرایط بحرانی روزافزون مجاهدین در عراق همچون حکم دولت قانونی عراق مبنی بر اخراج آنان از خاک این کشور، موجب رشد فزایندهی روند جدایی عناصر دربند ِ در اسارتگاه اشرف و فرار آنها به تیف گردیده است. گزارش واصله به ایراندیدبان حاکی است”در حالیکه گشتاپوی اشرف تلاش دارد مانع از انتشار اخبار مربوط به این جداییهای گسترده شود، ریزش نیرو در بدنهی مجاهدین خلق افزایش چشمگیری داشته است، بهگونهای که هر هفته چند تن از عناصر بهخود آمده، راه فرار از مناسبات فرقهای را در پیش گرفته و خود را به دروازهی دنیای آزاد میرسانند”.
سیلی محکم اروپا به باند آدمکش رجوی
پس از دو ماه سر و صدای بیهودهی باند رجوی پیرامون رأی دادگاه بدوی اروپا، سرانجام شورای وزیران اقتصاد و دارایی اتحادیهی اروپا پیرامون این موضوع اعلام نظر کرده و همچنان تصمیم سال 2006 این اتحادیه مبنی بر مسدود بودن اموال و دارییهای گروه تروریستی مجاهدین را معتبر دانست. شورای اروپا در تاریخ 31 ژانویه اعلام کرد که تصمیم گرفته است طی اطلاعیهای خطاب به سازمان مجاهدین خلق ایران دلایل اتحادیهی اروپا برای ادامهی حفظ آن در”لیست داراییهای مسدود” اشخاص، گروهها و موجودیتها که در اعمال تروریستی درگیر هستند، را اعلام نماید.
نظرات اسکات ریتر پیرامون مجاهدین
اکنون بیایید به موضوع ایران و کتاب جدیدتان « هدف ؛ ایران » برگردیم. مجاهدین خلق چیست؟ اسکات ریتر: مجاهدین خلق یک سازمان مارکسیستی ایرانی است که در دههی 1970 تشکیل شد. این نیرو با حکومت شاه ایران مخالفت میکرد، یک نیروی اپوزیسیون نظامی در برابر شاه بود و چندین حمله را علیه مؤسسات دولتی و ارتشی و مشاوران نظامی امریکایی در ایران انجام داد. در زمان انقلاب اسلامی سال 1979 مجاهدین خلق در ابتدا با آیهاللهها متحد شد اما خیلی زود با آنان دچار مشکل شد. مجاهدین خلق تبعید شد و ابتدا در اروپا و سپس در عراق ریشه دواند.
ضرورت افشای نقش مجاهدین در جنایات صدام
دادگاه جنایتهای رژیم سابق عراق که اکنون بدون صدام برگزار میشود، پرده از مسایل بسیار مهمی برمیدارد که یکی از آنها تصمیم و اقدام دیکتاتور معدوم عراق برای نسلکشی اکراد، به هر وسیلهی ممکن بوده است. در این چند جلسهی دادگاه فاش گردید که دستور کشتار اکراد توسط شخص صدام صادر شده و بنا به پیشنهاد علی حسن المجید، نابود کردن اکراد بهوسیلهی بمباران شیمیایی در دستور کار رژیم بعث قرار گرفته است و متعاقب آن سران جنایتکار رژیم صدام، جنایت حلبچه را رقم زدهاند. در این میان آنچه حائز اهمیت است اظهارات علی الحسن المجید (علی شیمیایی) دربارهی استفاده از مجاهدین برای تحت تعقیب و هدف قرار دادن اکراد (حتی در داخل خاک ایران) است.
نتیجهی تبلیغات وارونهی باند رجوی
45 روز از صدور رأی دادگاه بدوی اروپا برای رفع مسدودی اموال و حسابهای مجاهدین در اتحادیهی اروپا گذشت! حکمی که تاکنون با مناقشات زیادی از لحاظ میزان شمولیت در کشورهای عضو این اتحادیه و آثاری که میتواند در وضعیت سیاسی مجاهدین باقی بگذارد، توأم بوده است. مجاهدین تلاش کردند تا با بسترسازی بر مبنای این رأی، راهی برای تحمیل خود بر کشورهای اروپایی باز کنند و با تردستی، ارتباطی بین رأی صادره با لیست گروههای تروریستی برقرار سازند و از این رهگذر، بهزعم خود باعث تجدیدنظر در قرارگیری نام این گروه در لیست گروههای تروریستی اتحادیهی اروپا شوند.
آنچه به پشیزی نمی ارزد
گروه تروریستی مجاهدین در برابر سخنان نرمخویانه و انساندوستانهی سخنگوی دولت عراق که خواستار گفتوگوی رو در رو و خصوصی با اعضای محصور در اردوگاه اشرف شده، بهشدت واکنش نشان داد و از زبان وکلای خود، وی را تهدید به شکایت و تحت تعقیب قرار دادن کرد. پیش از این نیز مجاهدین از طریق آقای”هانزلین”، بهقصد مرعوب ساختن سفیر عراق در ایران، وی را به پیگرد حقوقی اظهاراتش تهدید کرده بودند، اما هنگامی که وی این چنین مواضعی را بیاهمیت و فاقد وجاهت قانونی خواند و بر مواضع خود و دولت متبوعش پافشاری کرد، عملاً معلوم شد که اینگونه شاخ و شانه کشیدنها برای دولتمردان عراق کاملاً بیاعتبار و بیاهمیت بوده و هدف مجاهدین از طرح چنین تهدیداتی صرفاً شیوهای روانی برای مرعوب ساختن مسؤولین عراقی است که مابهازای خارجی ندارد و به پشیزی نمیارزد.
آخرین تمهید باند رجوی برای فرار از اخراج
به موازات آنکه جرج بوش بهجای حل عوامل ریشهای بحران عراق، با گسترش سیاستهای جنگطلبانهاش، سعی دارد تا ایران را عامل ناکامی و شکستهای ارتش امریکا در عراق معرفی کند، گروههای تروریستی و ارهابیون از رهگذر این سیاست تلاش دارند تا به خواستههای خود دست یابند و کسانی که تا زمان حیات صدام خواهان خروج نیروهای امریکایی از عراق بودند، اکنون رسماً از سیاستهای جدید بوش مبنی بر ادامهی اشغالگری و خشونت و افزایش تعداد نظامیان امریکا در این کشور حمایت میکنند.
ضربه کاری بود و دردناک
ضربه آنچنان کاری بود و دردناک که به محمدرضا روحانی هم که چیزی جز مجیزگویی بلد نیست، جرأت داد تا از مجاهدین بهدلیل آنچه او”مماشات با هشترودی” خوانده انتقاد کند! شاید برخی”جنگ روانی” روز اول خزایی را باور کرده بودند:”کسی نبود و به اعتبار مجاهدین صاحب نام شد”. ولی اعترافات هزارخانی که بیرودربایستی ضربه را دردناک دانست، پرده از ریا و تزویر دار و دستهی رجوی برداشت. اما چرا آقایان و ایضاً خانمهای غیرمحترم اینگونه دست از دهان برداشته و چاک دهان را گشودهاند و هر ناشایستی را با ذکر سه نقطه به ایشان روا داشتهاند؟
راه نجات مجاهدین
“مارگارت بکت” وزیر امور خارجهی بریتانیا با بیان اینکه مصوبهی می 2006 شورای وزیران اتحادیهی اروپا، جایگزین مصوبهی دسامبر 2005 همین شورا که بر اساس آن اموال گروههای تروریستی توقیف میشود، شده است، پیروزیای که ظاهراً وکلای مجاهدین بهدست آورده بودند را تبدیل به یک شکست سخت کرد. لازم به یادآوری است که اخیراً دادگاهی در لوکزامبورگ، بهنفع گروه تروریستی مجاهدین، رأی بر ابطال مصوبهی سال 2005 شورای اتحادیهی اروپا داده بود.
انقلابی در راه نیست
علیرضا جعفرزاده، عضو و سخنگوی گروه تروریستی مجاهدین در امریکا که بهعنوان تحلیلگر مسایل خاورمیانه در شبکهی تلویزیونی جنگطلبان به لابی اسراییل سرویس میدهد، در مصاحبه با سیانان، به دولت بوش توصیه میکند به جای وارد شدن مستقیم امریکا در جنگ با ایران، گروه تروریستی مجاهدین را مورد استفاده قرار دهد! * علیرضا جعفرزاده و رهبران فرقه ی رجوی که این تئوری را برای تحمیل خود به امریکا خلق کردهاند، از آنجا که به مضحک بودن آن وقوف دارند از پدیدهی موهومی بهنام اعتراضات مردمی و وضعیت انفجاری سخن میگویند.