نشست بمناسبت سالگرد رهایی مجید محمدی – قسمت سوم

آقای وکیل زند داماد فاطمه طهوری عضو باصطلاح شورای ملی مقاومت، یکی دیگر از خانواده های حاضر درجلسه طی اظهاراتی کوتاه بیان داشت: بعنوان یک خانواده مستمرا نگران وضعیت اسیرمان در اشرف هستیم به همین دلیل اخبار را در سایتهای انجمن و جدا شدگان و… دنبال می کنم و کم و بیش در جریان اخبار هستم ولی صحبت های امروز دوستان جدا شده تاثیر زیادی روی من گذاشت و از وضعیت فرقه ای سازمان آگاه تر شدم. برایم جای سئوال است که چگونه سازمانی که سعی داشت خود را یک سازمان انقلابی معرفی کند به این روز افتاده است که حتی بالاترین اعضای آن هم نمی توانند آزادانه فکر کنند و یا اجازه تماس با دنیای خارج را داشته باشند.

او هم چنین اظهار امیدواری کرد که همه اعضا از جهنم تشکیلات رجوی در عراق آزاد و به خارج عراق منتقل شوند تا بتوانند با خانوادهای خود تماس بگیرند.

آقای سید محمد یعقوبی برادر هاجر یعقوبی که بیش از 25 سال اسیر فرقه در عراق است از آقای محمدی پرسید حالا که برای همه روشن شده است که این سازمان فرقه ای بیش نیست چرا اعضای آن بر نمی گردند؟

آقای محمدی در پاسخ این سوال توضیح داد که در طول این سه دهه رهبران فرقه آنقدر از شکنجه و مرگ و اعدام افراد گفته اند که اعضای خواهان جدائی از بازگشت به ایران ترس دارند. من خودم بعد از جدایی از فرقه وحشت داشتم که به ایران برگردم تا اینکه خانواده ام در تماس هایی که با من داشتند از وضعیت افراد جدا شده گفتند و اینکه آنها در ایران مشغول زندگی خود هستند. اینجا بود که من تصمیم نهایم را گرفتم و به ایران بازگشتم. اکنون وقتی با خودم خلوت می کنم متوجه     می شوم که بسیار اشتباه می کردم و هنوز فکر می کنم که دارم خواب می بینم.

او در ادامه افزود: فریبکاری و حیله گری مسئولین فرقه در مناسبات آنقدر زیاد است که افراد دیر متوجه حقیقت می شوند. در رابطه با خودم باید بگویم که تا سال 85 برایم سئوال بود که چرا افراد وقتی از سازمان جدا می شوند دست به افشاگری می زنند ولی واقعیت این است که وقتی خودم در این شرایط و بدور از مناسبات قرار گرفتم به خیلی از واقعیت ها و دروغ هایی که سازمان طی این سالیان گفته بود پی بردم به همین دلیل است که امروز خودم برای کمک به سایر دوستان اسیرم دست به افشاگری می زنم تا چهره کثیف رجوی برای همه معلوم شود.

در ادامه آقای گلی اسکاردی عنوان نمود که هیچ فرد و یا هیچ دیکتاتوری را در جهان نمی توان یاقت که مثل رجوی باشد او روی تمام دیکتاتورهای جهان را سفید کرده است.

آقای فرخی نیز از مجری جلسه سئوال نمود که ترکیب اسامی که به خارج منتقل می شوند را چه کسی تعیین می کند. در پاسخ سئوال آقای صالحی اظهار نمودند:

این لیست باید از سوی کمیساریای عالی پناهندگان مشخص شود اما بر اساس اظهارات مسئولین سازمان ملل در عراق، رهبران فرقه برای مانع تراشی لیست این سازمان را تایید نکرده و تلاش دارند تا لیست را آن طور که خودشان می خواهند تغییر بدهند. بر اساس آنچه سایت های مختلف درباره اسامی افرادی که به آلبانی رفتند منعکس نموده اند، ظاهرا اکثر افراد انتقالی کسانی هستند که از قبل خواهان جدائی از سازمان بودند و بدون توجه به خواست مسئولین فرقه مبنی بر عدم انجام مصاحبه با کمیساریای عالی پناهندگان با نماینده کمیساریا مصاحبه کردند. اما بر اساس اخبار منتشر شده رهبران فرقه با فشار به نماینده سازمان ملل به بهانه های مختلف چند تن از فرماندهان را نیز به همراه این افراد به آلبانی فرستادند تا در آنجا نیز سیطره تشکیلاتی خود را بر اعضای جدا شده اعمال کنند.

در پایان خانواده های حاضر در جلسه از آقای مجید محمدی سئوال کردند که در حال حاضر چه کار می کند و چه احساسی دارد؟

آقای محمدی گفت: در حال حاضر با برادرم در ساخت و ساز ساختمان و پیمانکاری کار می کنم و خیلی هم از کارم راضی ام. پدر و خانواده ام نیز کمک و همکاری زیادی با من دارند و بزودی قصد ازدواج دارم و اگر احساسم را بخواهم در یک جمله بگویم یک روز زندگی در ایران به از صد سال ماندن در اشرف است و به دوستان خود در سازمان می گویم دیگر بیشتر از این عمر خود را تلف نکنید و قاطعانه با یک بار تصمیم جدی خود را از جهنم رجوی در عراق رها کنید آنچه که فرماندهان فرقه به خورد شما می دهند دروغی بیش نیست از شکنجه و زندان و اعدام بازگشته ها خبری نیست آنها فقط با این دروغها قصد جلوگیری از فرو پاشی فرقه خود را دارند

در پایان جلسه مسئول انجمن خطاب به حاضرین اظهار داشت: شادی و جشن حاصل تلاش شما خانواده ها و بازگشته ها است افشاگری هر یک از شما باعث گشته که خانوادهای بیشتری به سمت انجمن بیایند بطوری که جمع کثیری از شما برای انجام ملاقات و رساندن اعتراض به گوش مجامع بین المللی قبول زحمت نموده و طی چند سال در جلوی اشرف تحصن نمودید تا رجوی وادار شود بپذیرد که اشرف را تخلیه نماید و این راهی بود که شما آن را پیموده اید و نتیجه آن را امروز در جمع خود می بینید.

آقای محمدی قبلا گفته بود که اگر پدر و مادرم را در کنار سیاج اشرف نمی دیدم شاید به ایران باز نمی گشتم و این جمله در رابطه با آقای اسکاردی و هم چنین دوستان دیگر هم صادق است.

ضمن ابزار خوشحالی مجدد از خدای بزرگ می خواهیم تا راه آزادی سایر دوستان اسیر در عراق را باز کند تا آنها نیز روزی در کنار خانواده خود جشن بگیرند.

همانطوری که در اول جلسه مطرح شد تمام تلاش رجوی ها در این است تا مانع انتقال افراد به خارج عراق شود چون خروج سازمان از عراق به منزله پایان تشکیلات فرقه ای است باید توجه داشته باشیم که خروج افراد و اعضا از عراق به منزله رهائی آنها از اسارت 30 ساله است پس شما باید تلاش تان را مضاعف کنید و هرگز اجازه ندهید که او هم چنان سیطره خود را بر بچه ها داشته باشد به عنوان خانواده بایستی اعتراضات خود را به گوش سازمان های بین المللی برسانید و از آنها بخواهید تا هر چه زودتر تکلیف اسرای تان را روشن کنند.

با تشکر از همه شما که در این جلسه شرکت کردید.

* بعد از اتمام جلسه و صرف ناهار همه اعضای بازگشته و خانواده ها به منطقه ای از ارتفاعات سوادکوه رفته و به تفرج و تفریح و گپ و گفتگوی دوستانه پرداختند و روزی شاد را سپری کرده و عکس های یادگاری گرفتند. 

پایان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا