مریم قجر: ایکاش با شما می بودم و در رکابتان شهید می شدم!

متعاقب فاجعه بسیار دردناک اخیر در اشرف که کشته شدن شماری از قدیمی ها و سابقه دارها و دستچین شده ها را به همراه داشت , نه اینکه بی سلاح و بی دفاع بودند ,همگان عاملینش را محکوم کردند واز طرف دیگر به واسطه روند بازدارنده و کارشکنانه شخص رجوی در تعیین تکلیف نهایی یکایک آنان و انتقالشان از عراق ناامن به کشورهای ثالث , پر واضح است که در قدم اول همچنانکه خانواده های همین قربانیان به صراحت اشاره کردند , شخص رجوی مقصر وعامل به قربانگاه فرستادن اعضای خود بوده است.
منتهای مراتب شخصا پیگیر قضیه بودم این آش که خیلی خیلی شورشده (فضاحت به قربانگاه فرستادن شماری دراشرف) زوجین رجوی راستی حرفی برای گفتن دارند!؟
با این دید این چند روز جراید و سایت و رسانه شان را رصد میکردم ندیدم که شخص رجوی تا این لحظه از مخفیگاهش به بیرون سرک کشیده باشد ومثلا پیامی داده ویا موضعی گرفته باشد (لابد خرج دارد!) ولیکن در مقر مریم قجر در اور در جمع شماری از خودیهای سرگردان و به عبارتی زندانی تشکیلات مخوف و چند مهمان همسایه فرانسوی , مراسم تجلیل ازقربانیان بخاطرایستادگی و مقاومتشان برگزارشد(تجلیل ازچه!؟ ازاینکه شماری مفت به دست عراقیها و به دلخواه زوجین رجوی کشته شدند! اینکه نه نشانه ایستادگی که عین حماقت است!؟)
 درآن مراسم تجلیل دیدم که مریم خانم با وقاحت روی تصاویر قربانیان گل وگلاب می ریزد! که چه بشود!؟ (خوب است که مریم خانم یک تصویرسازی ازصحنه های دردناک از خانواده های این قربانیان هم داشته باشد که  چگونه درغم واندوه جانکاه دارند می سوزند و فریاد رسی ندارند).
کم کم مراسم تجلیل! که جلوتر رفت و مریم خانم شروع به صحبت کرد یکجا بود که یه فیگور گرفت واحساسی شد و در افکاراتش و خوب است بگویم توهماتش گفت که " ایکاش با شما می بودم ودر رکابتان شهید میشدم "!!؟
این را که شنیدم جا خوردم وخلاصه یه جوری شدم و در کسوت یک جداشده با حضور بیست ساله درعراق و مقاطعی در حفاظت مقر رهبری!درهمین نوشتارخواستم بگویم که: لابد خواهرمریم شوخی تان گرفته! توهم شهادت!؟ کوتاه بیا خواهر مریم. آخه زادگانت شهید شدند که تو و آقا بمانید دیگه! آخه چشم انتظاریت سرقضیه کرسی ریاست جمهوری آینده و ولایت مطلقه برای آقا بعد چی میشه!؟
در ضمن خودمانیم شما به اتفاق آقا که شهادت در دسترس بود درعراق. نبود!؟ خب چرا شب حمله امریکا به عراق وشروع دربدریهای ماها , زودی الفرار و ناگهان غیبتون زد!؟ غیب زدن و متواری شدن زوجین که مسبوق به سابقه است. نیست!؟
 حالاخواهر مریم از گذشته بگذریم هرچه بود گذشت اصلا من یکی ازاین اصل زیبای روانشناسی خیلی خوشم می آید که میگوید " گذشته اصالت ندارد , حال را بچسب ویک آینده زیبا را هم در چشم انداز داشته باش "
خب. با این حساب و با این دید روانشناسانه یک حرف جدید و جدی می ماند.
واقعا دوست داشتی که با قربانیان حادثه اشرف می بودی ودر رکابشان شهید می شدی!؟  خب اگر واقعا روحرفت صادق هستی , الان هم خیلی دیر نشده. با این روندی که تو در پیش گرفتی و کماکان میخواهید گروگانهایت دراشرف ولیبرتی بمانند ودرمقابل عراقیها مقاومت وایستادگی کنند وشربت شهادت بنوشند , خب معطل چه هستی!؟ خب برو به عراق و اشرف و یا لیبرتی و مطمئن باش دیر یا زود چنانچه به قانون و منشور بین الملل و خواست دولت عراق التزام نداشته باشید , دوباره همین حملات هست و همین قربانیان وهمین بقول خودت شهادتها. به همین راحتی با پیروانت بودن و در رکابشان شهید شدن برایتان خیلی سهل الوصول میشود.!!
خانم مریم قجر، خجالت بکش و دست از دجالیت مدرن بردار. خیلی خیلی قباحت دارد ازخون مشتی انسان مسخ شده در راستای مطامع جاه طبانه , آنهم درمعیت لابیهای ورشکسته امپریالیستی و صهیونسیتی سوء استفاده کردن. هیچ میدانی که این خونها صاحب دارد!؟ اول خدا بعد هم خانواده های داغدارشان صاحبان این خون هستند.
راستی میدانی که همین چندروزپیشترخانواده های قربانیان حادثه اشرف ازجمله خانواده حسن غلامپور و شجاع متولی درانجمن نجات گیلان نزد من آمده بودند (جهت اطلاع به سایت نجات مراجعه کن)
خانم پرستو از خواهران حسن غلامپورآنچنان اشک می ریخت که جگرم آتیش گرفت. آنقدرلعن ونفرینت کرد که خدا می داند. النهایه این خواهر دلسوخته ازمن خواست بعد از خدا تو را دارم کاری کن که دیگربرادرم (منوچهر) که درکمپ لیبرتی هست بتواند به آغوش خانواده بازگردد. آخه او تنها یادگاری خانواده مان هست و……
آقای فخرالدین متولی مرد فهیم و وارسته فرهنگی و برادر بزرگ شجاع متولی که خود با ادراک سیاسی که دارد می گوید "  فرقه تبهکار رجوی مقصر وعامل و قاتل مرگ برادرم هست. "
خواهرش فهیمه مقیم آلمان که سابقه حضور در تشکیلات مافیایی شما را دارد و سالیان هست که جداشده است و تقلای زیادی داشت که برادرش شجاع را به آلمان ببرد , سه شنبه گذشته در برنامه نوبت شما بی بی سی شرکت کرد و با گریه گفت که " رجوی مقصراصلی مرگ برادرم هست ".
با این خانواده های داغدارکه ملاقات کردم خیلی به هم ریختم و با آنان گریستم و بالا و پایین شدم. سعی کردم که آرامشان کنم و مرهمی بر زخمشان بگذارم ولی درآخر ملاقات یک درخواستی از من کردند که ماندم چه جوابی بدهم وچه کاری بکنم. آخرازمن خواستند که جنازه های عزیزانشان را از یونامی و دولت عراق گرفته و در داخل کشور تحویل شان بدهم وبرهان و دلیل شان این بوده که ما نمی خواهیم که رجوی خود را صاحب خون عزیزانمان بداند و بخواهد ازخون شان هم بهره برداری بکند.
خانم مریم قجر. می بینید که خانواده ها چطور ته خط را می خوانند وبه دجالیت شما درخصوص شهید سازی و بهره وری ازشهید سازی اشراف عمیق دارند!؟
در پایان یکبار دیگر به نمایندگی از انجمن نجات و خانواده های مرتبط با آن به خانواده های قربانیان اهل گیلان (حسن غلامپور- شهرام یاسری – رحمت بلوک نخجیری – شجاع متولی جلالی وحمید صابری) وهمچنین به سایر خانواده های قربانیان حادثه دردناک اشرف(52 تن) میگویم " ما را درغم خود شریک بدانید ".
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا