حالاست که مجاهدین و جان مک کین حرف دلشان را زدند!

بلی دوستان صمیمی در روزهای سخت است که چهره ی خود را نشان داده و گرهی ازمشکلات میگشایند و دوستی " سرهنگ جان مک کین آدمخوار"  با مجاهدین رجوی مصداق بارز این ضرب المثل است و چرا؟
 درایامی که فرقه ی رجوی عجالتا برای مدت دوسال گرفتار مرض " آن پا این پا ومئن ومئن " شدن درمورد سوریه بود، این دوست صمیمی شان ناگهان از گرد راه فرا رسید تاخیال فرقه ی موصوف را راحت کرده وعلاوه برآن کمک کند که رهبری این باند به رخ مردم ما و بردگان خود در لیبرتی عراق بکشد که چه دوست قدرتمند ونازنینی؟! دارد تا ما واین بردگان حساب دستمان باشد!
یکی ازاخبار اصلی وبسایت رسمی این فرقه ی منحط، باین موضوع اشاره دارد و عنوان آن: "  فراخوان سناتور مک‌کین به ایجاد منطقه پروازممنوع در سوریه " نام دارد.
درقسمتی ازاین فراخوان جنایتکارانه میخوانیم:
" سناتور مک‌کین در مورد لزوم جنگیدن با دیکتاتور سوریه افزود: اوباما اختیار حمله به رژیم اسد، بدون مجوز کنگره را دارد… «آنها می‌خواهند 5هزار تن از افراد ارتش آزاد سوریه را در عربستان آموزش بدهند و آنان را (به سوریه) باز گردانند. ولی آیا ما در قبال حملات هوایی بشار اسد هیچ‌گونه اقدامی خواهیم کرد؟ آیا شما از جوانان خواهید خواست… علیه داعش بجنگند، ولی علیه اسد نجنگند؟ این نه تنها غیرقابل اجرا، بلکه غیراخلاقی است».
خوب خواننده ی عزیز!
آیا مشخصات ومحتویات اخلاقیات مورد قبول جان مک کین و مجاهدین خلق را آنطور که من از این اظهارات دریافتم، شما نیز دریافتید؟
یعنی یک کشور مستقل وعضو اصلی سازمان ملل متحد که دراینجا سوریه نام دارد، حق ندارد که برای محافظت ازکشور خود درمقابل کشتار و خرابکاری وسیع عوامل انواع داعش مسیحی، یهودی وتکفیری، حملات هوایی داشته باشد ولی این آمریکا با فرسنگ ها فاصله این اختیارات را دارد واخلاقی هم هست که داشته باشد؟!
آیا این کار عربستان که خود را یک کشور ناب اسلامی میخواند و اجازه میدهد که ازاراضی وامکاناتش به سازماندهی وتجهیز این داعشی های متنوع توسط پنتاگون استفاده شود، اخلاقی است؟!
البته بخش دیگر این نیروها را درشهر مرزی ریحانه ی ترکیه وبخش دیگری را درمرز اردن با سوریه آموزش میدهند که البته دراین دومورد، متولی امر سازمان سیا بوده واختلاف نظرهای جدی هم با پنتاگون دارد که طرح وبسط اش اینجا نیست!
ملاحظه فرمودید که منظور ائتلاف ضد داعش همان اشغال سوریه یوده وهیاهوهای ابتدائی دروغ  بوده اند!
زمانی که ما این حرف ها را با احتیاط کامل مطرح میکردیم، دوستان زیادی ازما رنجیده و به دچار شدن به " توهم توطئه" متهم مان میکردند که زندگی نشان نداد که ما با تحلیل درست قضیه وآگاهی براین نیات خبیث وشوم چه زجرهایی کشیده ومورد تهمت های دوست ودشمن بودیم!
البته این قصه سر دراز خواهد داشت وکافی است که اظهار نظرهای متفاوت کیسنجر و اوباما درمورد داعش را بخاطر بسپاریم!
حمید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا