رجوی ها و بلایی که بر سر زنان در فرقه آورده اند – قسمت پایانی

5- بیگاری کشیدن از زنان در زیر آفتاب سوزان عراق برای تغییر در حالت چهره آنها

رجوی های پلید زنان را مجبور می کردند تا در زیر آفتاب سوزان عراق کار کنند تا چهره های آنها سیاه شده و از حالت زنانه خارج گردد. علت این بود که رجوی ها می خواستند با این کار بتوانند چهره زنان موجب اثر گذاری روی مردان نشود.

6- ممنوعیت استفاده از وسایل آرایشی

در فرقه رجوی به هیچ وجه وسایل آرایشی در اختیار زنان قرار داده نمی شد چرا که در دیدگاه رجوی زنان باعث تحریک مردان می شدند و این امر نیز با موضوع انقلاب طلاق او منافات داشت.

برخی از دختران جوان که موفق به فرار از جهنم اشرف شده اند در خاطرات خود گفته اند که در اشرف به آنها این امکان داده نمی شد تا موهای صورت خود را از بین ببرند و این موضوع برای یک دختر جوان بسیار آزار دهنده بود و فشار روحی شدید بر آنان وارد می کرده است. در این ارتباط خواندن مطالب و خاطرات خانم ها نسرین ابراهیمی و روناک دشتی که در سن نوجوانی به فرقه پیوسته و بعد از سقوط صدام موفق به فرار از فرقه جهنمی رجوی شده اند بسیار روشنگر می باشد.

7- عدم امکان انتخاب رنگ و نوع پوشش برای زنان

زنان در فرقه رجوی امکان انتخاب نوع و رنگ لباس را نداشتند و می بایست همان لباسی را می پوشیدند که تشکیلات به آنها داده است و اصلا لباسی غیر از آن چه تشکیلات به آنها می داد در دسترس شان نبود و نیست تا استفاده کنند چرا که در فرقه رجوی چه زنان و چه مردان امکان ارتباط با خارج فرقه را ندارند و تنها افرادی خاص، آن هم بصورت جمعی برای مسائلی همچون خرید و اموراتی که نیاز به ارتباط با افراد خارج از فرقه بود تعیین می شدند. ضمن آن که برخلاف شعارهایی که رجوی برای فریب افکار عمومی در غرب می دهد، درون تشکیلات فرقه زنان مجبور به استفاده از روسری بودند و خلاف آن ممنوع بود و به شدت با آن برخورد می شد.

8- تفکیک جنسیتی در فرقه رجوی یک امر عادی است

در فرقه رجوی زنان باید از مردان جدا می بودند. این جداسازی به حدی بود که حتی زمان استفاده از پمپ بنزین در قرارگاه جهنمی اشرف برای زنان و مردان متفاوت بود و هیچ یک حق ورود به پمپ بنزین در زمانی که نوبت جنس مخالف بود را نداشتند.

در قرارگاه اشرف مردان اجازه سوار شدن در داخل ماشینی که زنان در آن سوار بودند را نداشتند.

9- ایجاد کینه بین مردان و زنان

رجوی برای آن که هیچ رقیبی برای خود در داخل تشکیلات نداشته باشد با این ترفند که زنان باید مسئولیت پذیر شوند، تمام سلسله مراتب تشکیلاتی را تغییر داده و زنان را مسئول کارهای اجرایی تشکیلات کرد. از آنجا که بیشتر این زنان از تجربه کافی برخوردار نبودند در انجام کارها دچار مشکل می شدند. از سوی دیگر رجوی ها هر نوع انتقاد به مسئول زن را ممنوع کردند تا از این طریق زمینه انتقاد به خودشان را از بین ببرند. این موضوع باعث بروز درگیری های لفظی و کینه جویی بین زنان و مردان در تشکیلات شد. مردان فکر می کردند که زنان نمی خواهند اشتباهات خود را بپذیرند و زنان هم فکر می کردند که مردان قصد زیر آب زدن آنها را دارند. با این کار رجوی های پلید با یک تیر چند نشان زدند.

اولاً زنان را کاملا به خودشان وابسته کردند. از آنجا که زنان در امور تحت فرماندهی خود بی تجربه بودند برای هر کاری مجبور بودند از مسئول خود و در نهایت از رجوی ها برای ریزترین کارها کسب تکلیف کنند. به این ترتیب هم رجوی ها بر تشکیلات کنترل بالاتری اعمال می کردند و هم در ذهن زنان این فکر را جا می انداختند که خیلی مسئله حل کن و توانمند هستند.

دوماً: مردان با سابقه تشکیلاتی که رجوی آنان را رقبای خود می پنداشت و در تشکیلات وجهه ای داشته و در نزد اعضا از احترامی برخوردار بودند را تخریب کردند. به این صورت که آنان را زیر دست یک زن تازه کار گذاشته و شخصیت شان را خرد و له می کردند و همچنین با طراحی برای ایجاد درگیری بین آنان و زنان مسئول، ابهت آنها را در اذهان بقیه اعضا می شکستند.

با این اوصاف آیا در فرقه رجوی زنان به رهایی و آزادی دست یافته اند یا آنکه اسیر و برده شده و از ابتدایی ترین حقوقی که داشتند هم محروم گشته اند؟

صالحی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا