نسل فنا!

در جهانی زندگی می کنیم که هر کسی اهل فداکاری و از جان گذشتن نیست! فقط هم در داستان ها می خوانیم که دهقانی فداکار فلان کار را کرد یا پطرسی فداکار فلان کار را و…
فدا و فداکاری، بیشتر در حد داستان ها و حکایت ها و درس های اخلاقی مانده است! جهانی که در آن فدا کردن و از همه چیز خود گذشتن درس اول کتابها است و پرداخت بی‌چشم داشت برای محقق کردن حقوق و آزادیهای دیگران درس آخر…
اما در این میان فرقه ای استبدادی وجود دارد که ادعای فدا و صداقت دارد!
اعضاء را حبس می کنند و شکنجه می کنند و به قتل می رسانند و هزاران بلای دیگر سرشان می آورند و می گویند همه این ها فداکردن است!!!
سالها که در چنگال فرقه رجوی، اسیر بودیم، به زبان اشهد می گفتیم که آقا! ما اگر نخواهیم این بلایایی که به اسم فدیه و فدا سرمان می آورید را تحمل نکنیم! چه کسی را باید ببینیم؟ هیچ کس جوابمان را نداد!
یک نمونه از وصیت نامه سازی های نسل فدا را ملاحظه بفرمائید:
«…با احساس مسئولیت و تعهد به رهبری نسل فدا و ایثار مسعود و مریم برای ادای دینم نسبت به خلق و انقلاب نوین ایران، به‌خصوص رهایی کارگران و محرومان از قید و بند استثمار و بهره‌کشی، آماده‌ام تا همراه با دیگر رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران، خلق قهرمان ایران را به‌سوی یک جامعهٌ بی‌طبقهٌ توحیدی و عاری از هرگونه طبقات و ظلم و ستم یاری دهیم…«
بعد آن نفر که این وصیت نامه را مثلا نوشته است، دست به خودکشی و خودسوزی در اسارت در اردوگاه های فرقه استبدادی رجوی می زند! شما این را فدا می نامید که من هم بنامم؟!


نمونه ها بسیار است! که نمی خواهم تکرار مکررات بکنم! رجوی نسلی را به فنا داد! نسلی را منقرض کرد! همه را نه فدای”خلق” که فدای مطامع حیوانی خود کرد!
ما می دانستیم که راه آزادی فقط با فدای بیکران باز می شود، می دانستیم که برای رسیدن به آزادی و برای به زیر کشیدن دیکتاتور باید از همه چیز گذشت تا همه چیز را برای مردم به دست آورد! اما دیکتاتور چه کسی بود؟
سالها در اردوگاه های رجوی در حبس بودیم! سالها جوانی خود را به پای رجوی ریختیم! اما رجوی در زیرزمین ها و سالن های”z” با آهنگ های بیژن مرتضوی بوسه های عاشقانه رد و بدل کرد!
اگر فدا این بود که رجوی می کرد! ما نمی خواهیم نسل فدا باشیم!
امروز روزگار مجاهدین بویژه پس از مسعود رجوی تلخ تر از تلخ است، کوس رسوایی و وابستگی عریان مجاهدین به قدرت های استعماری و دلبستگی های آنان به شیوخ عرب برای همگان مشخص و مبرهن است!
حنای آنان بد جوری برای اعضایشان رنگ باخته است و شعار های پوچ و تو خالی مبارزه برای آزادی و تلاش برای رهایی مردم دیگر کمتر کسی را میفریبد و شعارهایی آن هم از نوع مجاهدین برای ایران و ایرانی دیگر هرگز کمترین تاثیری بر مردم ایران بویژه نسل جوان نداشته و ندارد!
در چنین شرایطی که سربازهای مجاهدین با پس گردنی از خاک عراق که مدعی بودند، « کانون نبرد استراتژیکی»!! آنان است اخراج شده اند!جملگی فقط و فقط چشمان شان به دست های قدرت های استعماری برای مصرف کردن آنان است!
سفره ای را که برای رهبری این مناسبات ارتجاعی و عمیقا قرون وسطایی پهن کرده اند فقط زنان نظر کرده مریم و مسعود رجوی حق داشته و دارند که بر سر آن نشسته و از آن بخورند و بچرند و به ریش یک دو جین مردان زندان رفته در اردوگاه های رجوی، قاه قاه بخندند و بعدش هم اسم اش را بگذارند رهبری نسل نوین و خزعبلات دیدنی و شنیدنی که فقط بدرد خودشان و مناسبات داخلی شان میخورد و بس!
در چنین مناسباتی که همه را با هم به فنا می کشاند! از ایرانیانی که به فضا رفته یا جایزه صلح نوبل را از آن خود کرده و حتی در میادین ورزشی افتخار برای ایران و ایرانی آفریده اند هرگز سخنی به میان نمی آید و هر گونه سخن گفتن از چنین پیشرفت هایی به ظن آنان حمایت از جمهوری اسلامی تلقی میشود!
درخشش در صحنه های علمی فیزیک و ریاضی یا هنری و ورزشی برای رهبران فرقه راز مگو شمرده و تلقی میشود، دهها زن و مرد کارگردان و بازیگر برجسته ایرانی خاری است که در چشم آنان میرود و جالب تر آنکه با این عقاید ارتجاعی مدعی رهبری زن و مرد ایرانی هم هستند و بواقع شرم خورده و حیا را قی کرده اند!
در عصر آگاهی و دانایی و درخشش هزاران زن و مرد در عرصه های اجتماعی، علمی، فرهنگی و فعالیت بی مانند در عرصه تکنولوژی و ارتباطات دیجیتال و بیش از نیم میلیون کانال تلگرام، واتس آپ، فیس بوک و اینستاگرام و…. دیگر هیچ گوشه تاریکی وجود ندارد که ایرانی قدرت خود را به نمایش نگذاشته باشد! اما رجوی ها، کماکان مشغول مغزشویی و به فنا کشیدن انسان ها هستند!
براستی آنان و شخص مریم رجوی وقتی از فدا و صداقت سخن می رانند! خودشان را ملعبه و دلیل ریشخند مردم ایران نمی کنند؟
قطعا این راهزنان آزادی و فدا و استقلال واقعی که با فریب و دروغ در صدد خاک پاشیدن به چشمان مردم ایران هستند آب در هاون میکوبند و در خیال خود پنبه دانه را لپ لپ میخورند…
ما جوانان پیوسته به فرقه استبدادی و انحرافی رجوی، آنروزها از کجا و چگونه باید می دانستیم که زندان های مخوف رجوی و بازداشتگاهها و اردوگاههای اجباری او، در طی فقط چند سال، دهها و بلکه صدها انسان را نابود کرده و به نسل فنا تبدیل خواهد کرد…؟؟؟
بله ما نسل فنا شده، توسط فرقه رجوی هستیم…
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا