درمورخه 13/9/97 اعضای انجمن خوزستان در شهرستان شوش با خانواده غلامعلی قائم نیا از اسیران دربند فرقه رجوی دیدار کردند.
آقای عباس قائمی نیا برادرغلامعلی از حضور اعضای انجمن در منزلشان تشکر کرد و گفت اتفاقا بعد ازاینکه شنیدم مسئولین مجاهدین برادرم غلامعلی را به تلویزیون خودشان آوردند تا مثلا درمورد اعتراضات صنفی کارگران هفت تپه صحبت کند، خواستم خودم بیایم دفترانجمن تا دراین مورد با شما صحبت کنم. چون برادرمن سالهاست که ایران نیست وازشرایط داخلی وبخصوص مسائل کارگران نیشکر خبری ندارد.اتفاقا خواهر و دیگربرادرانم دوست داشتند اینجا می بودند.اما متاسفانه مادرم ناراحتی قلبی پیدا کرده و همه الان در بیمارستان بالای سراو هستند.
اعضای انجمن نجات خوزستان ضمن تشکر ازمهمان نوازی آقای قائمی نیا برای مادر بزرگوارشان آرزوی سلامتی کرده و گفتند: متاسفانه همینطور است، این یکی ازروش های فرقه رجوی برای سوء استفاده ازاعضاست. برادرشما درواقع عضو ساده ای است که مثل بقیه اعضا سالهاست ازدنیای بیرون وازتحولات جامعه ایران خبری ندارد. بنابراین مطالبی که او درتلویزیون فرقه درمورد اعتراضات کارگران هفت تپه گفت معلوم بود ازقبل به او دیکته شده که چندین بارقبل ازآمدن به تلویزیون ازروی کاغذ آن را مرور و حفظ کرده! حال چرا می گوئیم دیکته شده است؟ ما خودمان سالها درمناسبات فرقه رجوی بودیم وازمسائل درونی آن با خبرومطلع هستیم.درفرقه رجوی برای سوء استفاده بیشتر ازاعضا اصل براین بود که آنها را ازدنیای بیرون بخصوص جامعه ایران دربی خبری مطلق نگاه دارند، درفرقه رجوی فقط یک نوبت اخبار سیمای فرقه آن هم در حد نیم ساعت برای ما می گذاشتند که خبرهای آن دست چین شده بود،هیچ روزنامه ای برای مطالعه وارد فرقه نمی شد و یا اخبار سایر کانالهای خبری به گوش ما نمی رسید وکلا ارتباط اعضا با جهان خارج ازفرقه حتی ارتباط با خانواده ممنوع و مرزسرخ بود. بر همین اساس اعضا نسبت به دنیای بیرون وروند تحولات پیشرفت آن هیچ اطلاع و شناختی نداشتند.
همچنین باید به این نکته اشاره کنیم که کارگران هفت تپه وبقیه کارگران درایران مطالباتی به حق دارند که مسئولین امر می بایست درجهت حل آن تلاش جدی کنند اما فرقه رجوی همواره سعی کرده ازهراتفاقی که درایران رخ می دهد درجهت منافع خود با جوسازی و جعل اخبار سوء استفاده کند. مثلا درمدتی که کارگران هفت تپه دراعتراض بودند تلویزیون وسایت های فرقه با جاروجنجال وجعل اخبارسعی می کرد اوضاع درون ایران را بحرانی جلوه دهند. درحالیکه چنین اعتراضاتی درهمه کشورها رایج است. البته هدف فرقه این است که بتواند بربحران درونی اش سرپوش بگذارد وازطرف دیگربرای مدتی اعضایش را سرگرم وامیدوارنگاه دارد. اما راه به جایی نخواهد برد.
آقای قائمی نیا درپاسخ گفتند البته خانواده ما اقدام گروه مجاهدین ازآوردن برادرم به تلویزیون خودشان را یک نوع سوء استفاده از وی می دانیم وآن را محکوم می کنیم. و باید اضافه کنم که اعتراضات صنفی کارگران درایران اصلا ربطی به مسائل سیاسی وگروه مجاهدین ندارد مثلاکارگران نیشکرمطالباتی به حق داشتند که الحمدالله حل شده وازدیروزهم مشغول به کار شدند من اتفاقا درنظردارم نامه برای برادرم غلامعلی بنویسم تا به او بگویم که رهبران مجاهدین دارند او وبقیه نفرات را بازی می دهند بنابراین بجای اینکه عمرخودت را بیش ازاین درآلبانی وگروه مجاهدین هدر دهی بهتر است که ازآنها جدا و نزد فرزندانت بروی.
درپایان اعضای انجمن خوزستان ضمن تشکرازمهمان نوازی آقای قائمی نیا گفتند: در فروپاشی فرقه رجوی وآزادی اسیران دربند آن هیچ شک وتردیدی نیست.
نامه عباس قائمی نیا به برادرش
خدمت برادر عزیز غلامعلی قائمی نیا
باسلام و آرزوی سلامتی ات
غلامعلی جان از فروردین ماه گذشته که با مادر و خانواده به خاطر تحویل سال جدید و مناسبت عید تماس گرفتی، بهت یادآوری کردم که دیگر ماندن درسازمان باتوجه به اینکه سالیان شما را با دروغ و وعده های فریبنده دراسارت خود نگاه داشته جز اتلاف وقت و از دست دادن مابقی عمرتان فایده ای برایتان ندارد. از سکوت معنی دارت فهمیدم خودت هم درشک و تردید هستی و بالاجبار درانجا مانده ای! ازطریق دوستان سابقت که جدا شده وبه کشور برگشته اند فیلم مصاحبه تو با تلویزیون سازمان را دیدم که ازحالت صحبت کردنت معلوم بود تورا به اجبار برای صحبت آورده بودند تا مثلا درمورد مطالبات کارگران نیشکر و وضعیت شهرمان شوش مطالبی را که دیکته شده مطرح کنی.
بخوبی معلوم بود که اطلاعات دقیقی از موضوع نداشتی وعمدتا مطالب مطرح شده درمورد وضعیت نیشکر هفت تپه و کارگرانش قدیمی و مربوط به قبل از انقلاب بود. جهت اطلاع، کارگران نیشکرهفت تپه همانند کارگران دیگر کشورها مطالباتی داشتند که سرانجام حل وهمه آنها برسرکارهای خود برگشتند. از این گونه اعتراضات و مطالبات هم اکنون درفرانسه ودیگرکشورها وجود دارد. و سران فریبکار مجاهدین سعی کردند ازمطالبات کارگران سواستفاده وان را موضوعی سیاسی قلمداد کنند.غلام جان اگر یادت باشد ما درسال 82 به اتفاق پدر ومادر وبرادرم به اشرف جهت ملاقات شما امدیم درانجا هم باز به شما تاکید کردیم که فریب وعده های دروغین رهبران مجاهدین رانخور. مردم ایران بشدت از انها متنفرهستند وامکان ندارد روزی بتوانند درایران قدم بگذارند. اکنون 15 سال از ان تاریخ می گذرد ایا درستی حرف های ما برایت اثبات نشد؟ کمی بیشتر فکر کن! اگرچه می دانم خودت خیلی از واقعیت ها رامتوجه شده ای. از بچه های جدا شده شنیدم تو هیچگاه مسئولیت جدی ورده بالا دراین سازمان نداشته ای و همواره تورا درتشکیلات منزوی کرده بودند. الان چه شده که مسئولین این سازمان کت وشلوار و کرواتی به تن تو پوشانده وبرصفحه تلویزیون خودشان حاضر کرده اند؟ غلامعلی سالها مادرمان چشم انتظاربود تا شاید تورا دوباره درکنارخود ببیند، ولی متاسفانه چنین نشد وهمواره رنج درد دوری تو را با گریه سپری کرد والان چند روزی است که دوباره بخاطر بیماری قلبی حالش بدترو دربیمارستان بستری شده است. واقعا گناه او چه بود؟ آیا چیزی بعد ازخدا ارزشمندتراز مادرهست؟ خدا لعنت کند رجوی را که دل او را شکست.الان آرزوی او این است که تو حداقل درکنارفرزندانت درآرامش زندگی کنی. پس بخاطر او همین کار را انجام بده وهرچه زودتر برو نزد فرزندانت. بخاطرمادرمان کمی بیشتر فکر کن وهمانند صدها نفردیگر ازدوستانت که بدنبال زندگی خودشان رفتند تو هم یک انتخاب درست انجام بده و برو نزد فرزندانت زندگی کن. شک ندارم خودت بهتراز ما می فهمی این سازمان دیگر آینده ای ندارد بنابراین ماندن بیش از این هیچ فایده ای ندارد.امیدوارم که بزودی خبرآزادیت را بشنویم.
قربانت برادرت غلامعباس