اظهارات ابراهيم خدابنده و جميل بصام در مورد مجاهدین
به نقل از ایسنا
ابراهيم خدابنده و جميل بصام از اعضاي فعال گروه تروريستي مجاهدین در حوزهي بينالمللي، در سال 1382همزمان با حملهي آمريكا به عراق و بسته شدن مرزهاي سوريه قصد داشتند در سوريه از طريق ديدار با مقامات بينالمللي و صليب سرخ از آنها درخواست كنند، تا اجازه دهند اعضا فرقه مجاهدین از عراق به وسيله مرز سوريه خارج شوند كه با دستگيري زن سوري كه توسط اين فرقه اغفال شده بود و به همراه خود مقدار زيادي پول و مدارك سازمان را به همراه داشته، اين دو نيز دستگير ميشوند.
آنها درحال حاضر بعد از اتمام مراحل قضايي، پروندهشان منتظر صدور حكم از سوي مراجع قضايي جمهوري اسلامي است.
ابراهيم خدابنده سال 1332 در تهران متولد شد و درسال 1350 موفق به كسب ديپلم رياضي از دبيرستان البرز شد و براي ادامه تحصيل به انگلستان رفت و در آنجا مدرك كارشناسي ارشد مهندسي برق را اخذ كرد و در واقع از سال 1359 با سازمان فعال شد، وي قبل از آن با انجمن اسلامي در دانشگاه نيوكاسل انگلستان همكاري ميكرد كه اين فعاليت به دوران قبل از انقلاب بازميگرد، زيرا او بعد از انقلاب از انجمن اسلامي جدا شد. وي كه از سال 64 رسما عضو سازمان مجاهدين خلق شد فعاليتهاي مختلفي را در حوزه روابط بينالمللي سازمان انجام ميداد و در كشورهاي اروپايي و عمدتا در لندن، اسكانديناوي و آلمان فعال بود.
خدابنده در عراق مستقر نبود، اما ترددهايي به سازمان و مقر آن در بغداد داشت و در آخرين ماموريتي كه با جميل بصام به سوريه داشت در فروردين 1382 دستگير و دو ماه بعد از دستگيري به تهران منتقل شد.
جميل بصام ديگر عضو دستگير شده اين سازمان تروريستي نيز درسال1332 در خانوادهاي مذهبي در تهران متولد شد و بعد از تكميل تحصيلات در دانشگاه صنعتي شريف با كسب بورسيه به انگلستان رفت كه همزمان با شروع قيام مردم تهران عليه رژيم طاغوت او نيز فعاليت خود را آغاز كرد.
به گفتهي وي در ابتداي امر او به همراه همه گروههاي مذهبي و غيرمذهبي فعاليت ميكرد، اما بعد از انقلاب با تفكيكهاي صورت گرفت كه وي در انجمن اسلامي دانشجويان معلمان فعال شد و بعد با انتقال فعاليت سازمان مجاهدين به خارج از كشور وي ابتدا به صورت پاره وقت و از سال 64 به بعد به صورت كامل به عضويت سازمان درآمد.
وي عمده فعاليتهايش را در حوزه خارج از كشور به ويژه انگلستان متمركز كرده بود و در چاپ نشريات خارج از كشور سازمان، با اين فرقه همكاري ميكرد تا سرانجام به همراه ابراهيم خدابنده در جريان ماموريتي در سوريه دستگير و بعد از دو ماه زنداني شدن به ايران منتقل شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ابراهيم خدابنده در ارزيابي نسبت به وضعيت فرقهي مجاهدين خلق در زمان قبل، خلال و بعد از حمله آمريكا به عراق با يادآوري جايگاهش در فرقه مجاهدین كه در عرصهي روابط بينالمللي فعال بود، گفت: قبل از حمله آمريكا به عراق طرفهاي خارجي كه با آنها ملاقات داشتم بلااستثناء اين سوال را مطرح ميكردند كه اگر آمريكا به عراق حمله كند سازمان چه خواهد كرد، ما نيز جواب مشخصي نداشتيم، اما جوابي كه به ما ياد داده بودند اين بود كه ما فقط يك جنگ داريم كه آن هم با جمهوري اسلامي است، با فرد ديگري جنگ نداريم، بنابراين هر اتفاقي كه بيافتد ما هدفي را كه داريم دنبال ميكنيم.
وي اضافه كرد: اين جواب براي بسياري قانعكننده نبود. حتي به ياد دارم زماني كه اين پاسخ را در جواب خبرگزاري يونان مطرح كردم آنها خيلي عصباني شدند و گفتند در حمله بايد تعيين تكليف كنيد كه ميرويد كنار آمريكا يا با صدام ميمانيد.
وي در ادامه اظهار داشت: در آن زمان به واسطهي اخباري كه شنيدم متوجه شدم كه سازمان گويا طرح مشخصي نداشته الا اينكه تسليم آمريكا شود.
خدابنده همچنين تصريح كرد: البته در پيشبينيهاي دروني تصور سازمان اين بود كه آمريكا هرگز حمله نخواهد كرد و اين خلاف همه تفسيرهاي موجود بود. علاوه بر اين تصور سازمان اين بود كه آمريكا در صورت حمله نيز هيچگاه نسبت به سرنگون كردن صدام اقدام نميكند، زيرا در تصور آنها اين اقدام به نفع ايران بود و آمريكا نيز هيچوقت اقدامي نميكند كه به سود ايران باشد.
اين عضو دستگير شدهي سازمان مجاهدين خلق در ادامه با بيان اينكه بعدها از اعضائ جدا شده از سازمان مجاهدين شنيدم كه سازمان در آن مقطع زماني (حمله آمريكا به عراق) با وجود بمباران شدن از طرف امريكاييها و كشته شدن حدود 50 تا 60 نفر از نيروهايش دستور داده بود كه هيچ مقاومتي از سوي نيروها صورت نگيرد و آنها تسليم محض آمريكاييها شوند، افزود: زماني كه آمريكاييها سمت پادگان اشرف آمدند نيروهاي سازمان دستور داشتند كه تسليم شوند و سلاحهاي خود را تحويل دهند.
وي تصريح كرد: به واسطهي برداشتي كه بر اساس اخبار دريافتي از وضعيت فعلي سازمان دارم تصورم اين است كه سازمان به دنبال اين است براي صدام جانشيني در غرب پيدا كند و در شرايطي كه صدام به عنوان حامي كه زمين، امكانات و آموزش را در اختيار سازمان قرار ميداد، وجود ندارد آلترناتيوي براي او در غرب پيدا كند.
خدابنده در ادامه با اشاره به مشي وزارت امور خارجه آمريكا كه مخالف انجام هرگونه همكاري با سازمان مجاهدين خلق است، گفت: ليست سازمانهاي تروريستي در آمريكا مطابق قانون توسط وزارت امور خارجه تعيين ميشود، اما افرادي در وزارت دفاع اين كشور حضور دارند كه معتقدند بايد از سازمان استفادهي ابزاري كرد و مشخصا ميگويند از سازمان نميتوانيم به عنوان يك دوست و همكار استفاده كنيم، اما از آنها ميتوان براي برخي كارهاي ايذايي استفاده ابزاري كرد.
اين عضو سابق مجاهدين خلق همچنين تاكيد كرد: در حال حاضر در آمريكا بر خلاف برخي از سياستمداران غيرحرفهاي كه از سازمان حمايت ميكنند، آمريكا از سازمان، عرض و طول آن و ميزان تاثيرگذاري و كارايي اش تحليل و اطلاعات مشخص دارد و ميداند كه سازمان نيرويي نيست كه بتواند روي آن حساب باز كند و در صحنهي سياسي ايران موثر باشد.
وي افزود: آن دسته از سياستمداران آمريكايي نيز كه معتقد به استفاده از سازمان هستند منظورشان اين نيست كه ميتوان با سازمان كار جدي انجام داد، بلكه صرفا ميخواهند از طريق اين تشكيلات به ايران آزار و اذيت برسانند و كارهاي جاسوسي انجام دهند.
به گزارش ايسنا،جميل بصام ديگر عضو دستگير شده سازمان مجاهدين خلق نيز در ارزيابي نسبت به اظهاراتي كه اخيرا از سوي مجاهدین مبني بر دسترسي اين فرقه به مداركي درباره فعاليتهاي هستهيي ايران بيان ميشود، گفت: سازمان سعي ميكند تا با تمام تواني كه در اختيار دارد خود را مطرح كند تا آمريكا آن را به عنوان يك اپوزيسيون جدي در نظر بگيرد، بر اين اساس سازمان روي اينكه ما اطلاعات هستهيي را به آمريكا دادهايم، خيلي تكيه ميكند.
وي با اشاره به دعوتهايي كه سازمان مجاهدين از ساير كشورها براي بازديد از مقرش در عراق به عمل ميآورد، اظهارداشت: آنها ميخواهند خود را به آمريكا و غرب به عنوان يك گروه اپوزيسيون نشان دهند، اما آمريكاييها با تحقيقاتي كه انجام دادهاند از وضعيت فعلي و قبلي سازمان اطلاع دارند، لذا نميتوانند آنها را به راحتي تاييد كنند.
وي در ادامه با اشاره به حساسيتهايي كه بعد از حادثه 11 سپتامبر نسبت به گروههاي تروريستي ايجاد شد، افزود: بر اين اساس آمريكاييها عليرغم اينكه با ايران مشكل دارند، دليلي نميبينند براي اينكه بيايند يكجا از سازمان مجاهدين حمايت و آن را تاييد كنند.
درادامه خدابنده ديگر عضو دستگيرشده سازمان مجاهدین كه در حوزه بينالمللي فعاليت ميكرد در ارزيابي نسبت به اظهارات سازمان مجاهدین مبني بر در اختيار داشتن اطلاعاتي از فعاليتهاي هستهاي ايران گفت: من در سه منبع مختلف خواندم كه اين اطلاعات از طرف اسرائيليها به سازمان داده شده بود.
وي خاطرنشان كرد: اسكات ريتر بازرس سابق سازمان ملل متحد در عراق در كتاب خود به نام هدف ايران، جيمز رايزن تحليلگر معروف روزنامه نيويورك تايمز در كتاب خود به نام حالت جنگ و همچنين نشريه نيويوركر به اين واقعيت اشاره ميكنند كه اسرائيل ميخواست اطلاعاتي در خصوص فعاليتهاي هستهاي ايران از طريق اپوزيسيون اين كشور منتشر كند كه ابتدا سراغ سلطنتطلبان رفت،اما آنها حاضر به انجام چنين كاري نشدند و سازمان مجاهدين خلق اين امر را پذيرفت و آن اطلاعات را به عنوان اطلاعاتي كه از منابع خود در داخل كشور به دست آورده است توسط عليرضا جعفرزاده در واشنگتن منتشر كرد.
وي افزود: اين منابع همچنين اينگونه اقدامات سازمان مجاهدين خلق را با كنگره ملي عراق و شخص احمد چلبي مقايسه ميكنند كه اطلاعات غيرواقعي توليد شده توسط اسرائيل را به منظور تحريك آمريكا جهت حمله به عراق منتشر ميكرد.
خدابنده ادامه داد: واقعيت اين است كه بعد از سرنگوني رژيم صدام حسين در عراق سازمان مجاهدين خلق قويا به دنبال جايگزيني براي وي ميگردد و اين جايگزين كسي به غير از صاحبخانه جديد يعني آمريكا نميتواند باشد. سازمان حتي علنا به آمريكا پيام ميدهد كه بيايند و از آنها استفاده ابزاري كنند. سازمان مدتهاست كه ديگر هيچگونه حسابي روي مردم ايران باز نكرده و اين پارامتر را از معادلات استراتژيكي خود حذف كرده است.
وي افزود: سازمان مجاهدین به لحاظ اجرايي و سياسي نميتواند نيرويي تاثيرگذار در عرصهي سياسي ايران باشد، اما در حال حاضر بيشتر فعاليتهاي اين تشكيلات بر روي جلب نظر آمريكا متمركز شده تا در صورت حملهي احتمالي آمريكا به ايران سازمان هم به بازي گرفته شود.
وي در ادامه با اشاره به قرار گرفتن نام سازمان مجاهدين در فهرست گروههاي تروريستي در آمريكا و در اتحاديه اروپا، اظهار داشت: سازمان مجاهدين درصدد است اعلام كند كه اين اتفاق در اثر معاملهاي بين جمهوري اسلامي و اين كشورها صورت گرفته و سياسي است، اما با توجه به اطلاعاتي كه دارم ميدانم قرار گرفتن نام سازمان در فهرست گروههاي تروريستي دليلي كاملا امنيتي دارد.
خدابنده خاطرنشان كرد: اتفاقا سياستمداران با قرار گرفتن نام سازمان در فهرست گروههاي تروريستي مخالف بودند. اما نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي فشار ميآورند، اتحاديهي اروپا نيز در اولين ليستي كه در ژانويه 2002 از سازمانها و گروههاي تروريستي ارائه داد، نام سازمان را در اين فهرست قرار نداد، اين در حالي بود كه وزارت كشور انگلستان كه اين ليست در آن كشور تهيه شده بود نام سازمان را در فهرست گروههاي تروريستي قرار داده بود، اما سازمان با لابيهاي قوياي كه داشت نگذاشت نام سازمان مجاهدين وارد فهرست گروههاي تروريستي شود.
وي ادامه داد: اما با وجود اين تلاشها در مي 2002 به دليل فشار پليس امنيتي مجبور شدند نام سازمان را در فهرست گروههاي تروريستي قرار دهند و علت آن هم اين بود كه بعد از واقعهي 11 سپتامبر غرب متوجه شد مساله تروريسم ميتواند توسط سازمانهايي نظير القاعده كه آنها روزي به آن تكيه ميكردند شكل بگيرد.
اين عضو دستگيرشدهي سازمان مجاهدين همچنين خاطرنشان كرد: بر اين اساس آنها قوانيني را وضع كردند كه بر مبناي آن هر سازماني كه عنوان گروه تروريستي به آن اطلاق ميشود بايد مونيتور شود.
خدابنده در ادامه با استناد به تعريف سرويسهاي اطلاعاتي امنيتي كشورهاي انگليس و آلمان از سازمان مجاهدين گفت: در تعريف آنها سازمان مجاهدين خلق يك فرقهي مخرب است و در آن استفاده از خشونت نهادينه و تئوريزه شده است، بنابراين همان اتفاقي كه در مورد القاعده افتاد در مورد سازمان مجاهدين نيز قابل تصور است، لذا بايد اين سازمان مونيتور شود.
اين عضو سازمان مجاهدين خلق در ادامه اظهارداشت: براساس اين سياست مانيتور كردن، به عنوان مثال خود من هرگاه از كشوري به كشور ديگر تردد داشتم حدود چهار ساعت در فرودگاه بازجويي ميشدم، آنها با استناد به اين قانون بازجويي ميكردند و در صورت نبود چنين قانوني من ميتوانستم به سوال كسي پاسخ نداده و بروم ، آنها با استناد به اين قانون تلفنهاي ما را شنود و مرسولات پستي را باز ميكردند در صورتي كه انجام چنين اقداماتي در مورد يك فرد عادي غيرقانوني است.
وي در ادامه با بيان اينكه در صورت به وجود آمدن هر مشكلي بين ايران و غرب بازهم نام سازمان مجاهدين در فهرست گروههاي تروريستي باقي ميماند، افزود: اگر نام سازمان به دلايل سياسي در فهرست گروههاي تروريستي قرار گرفته باشد الان بايد شرايط به نحوي باشد كه به همان دلايل سياسي از اين ليست خارج شود، اما سرويسهاي امنيتي كشورهاي غربي نميپذيرند نام سازمان از اين فهرست خارج شود.
وي درعينحال خاطرنشان كرد: در حال حاضر با وجود آنكه نام سازمان مجاهدين در فهرست گروههاي تروريستي قرار دارد، اما محدوديت سياسي براي فعاليتهاي آن ايجاد نشده و تنها آنها به واسطهي اين قانون توانستند فعاليتهاي سازمان را به سادگي مونيتور كنند.
بصام ديگر عضو دستگير شده ه سازمان مجاهدين خلق نيزدر ادامه اين گفتوگو تنها اولويت گروه مجاهدین در شرايط موجود را خارج شدن از فهرست گروههاي ترورريستي معرفي كرد و گفت: درحال حاضر اگر سازمان مجاهدين بخواهد هويت مشروع خودش را در خارج از كشور داشته باشد بايد از ليست گروههاي تروريستي خارج شود، از ليست در آمدن آنها را وارد فاز جديدي ميكند تا بتوانند به حساب بيايند و از طريق آنها ضعفهايشان را جبران كنند.
وي همچنين با اشاره به قانون مصوب دولت عراق كه سازمان مجاهدين خلق را ملزم به خروج از عراق ميكند، گفت: براي سازمان، بودن در عراق يك ظرف استراتژيكي است و آمدنش در عراق بر مبناي اين استراتژي شكل گرفت كه مجاور خاك ايران باشد، آنها ميدانستند تنها كشوري كه ميتوانستند به آنجا بروند عراق است و در اين كشور است كه ميتوان ترتيب تشكيل ارتش آزاديبخش و… را داد؛ بنابراين تمام تلاششان اين است كه در عراق باقي بمانند.
وي در ادامه با اشاره به سطح مناسبات دولت فعلي عراق با حكومت جمهوري اسلامي و سابقهي مخالفتهاي گروههايي حاضر در راس حاكميت عراق با سازمان مجاهدين خلق، گفت: بر اين اساس سازمان مجاهدين همانند گذشته قدرت مانوري ندارد و رابطهاي كه در حال حاضر سعي ميكنند با غرب و وزارت دفاع آمريكا داشته باشند صرفا به اين خاطر است كه بتوانند آن ظرف استراتژيكي خود را كه قرارگاه اشرف است، حفظ كنند و به نظرم از اين امر كوتاه نميآيند و تمام تلاش خود را بكار ميگيرند تا قرارگاه اشرف را حفظ كنند، زيرا در صورت خروج و دور شدن از ايران و انتقال به يكي از كشورهاي غربي انگيزهي نزديكي به ايران كه نيروي محركه همه اعضاست را از دست ميدهند و در حفظ و نگهداري نيرو با مشكل مواجه ميشوند.
وي افزود: بر اين اساس سازمان مجاهدین تا آخرين دقيقه حتي با وجود مباحثي كه از سوي مسوولان دولت عراق و حتي قوه قضاييه اين كشور مطرح ميشود، در عراق باقي ميماند.
در ادامه ابراهيم خدابنده با تاكيد بر اينكه سازمان مجاهدين خلق قرارگاه اشرف را ظرف استراتژيكي ارتش آزاديبخشي كه وجهي استراتژيك آنها است ميداند، گفت: واقعيت اصلي اين است كه قرارگاه اشرف ظرف ايدئولوژي سازمان مجاهدين است، اگر اين تعريف درست باشد كه سازمان يك فرقه است – كه واقعا هم بر اساس تمام تعاريف جامعه شناسانهي علمي يك فرقه است – ايزوله كردن و قطع ارتباط اعضا با بيرون در اين فرقه نقش اصلي را دارد.
وي افزود: يك فرقه بايد امكاني را فراهم كند كه اعضاي آن ارتباط كمتري با بيرون داشته باشند تا از اين طريق آنها بهتر تحت تاثير القائات و شستشوي مغزي قرار بگيرند.
اين عضو دستگير شدهي سازمان مجاهدين در ادامه با اشاره به وضعيت فرقههاي مختلف در جهان از قبيل فرقه جيم جونز و همسرش كه از كاليفرنيا به گويان نقل مكان كردهاند و يا فرقهي ديويد كوروش در تگزاس آمريكا كه هر يك از اين فرقهها منطقهاي را براي ايزوله كردن نيروهايشان از دنياي خارج به خود اختصاص داده بودند، اظهارداشت : قرارگاه اشرف در درجهي اول يك امكان را براي سازمان مجاهدين فراهم ميكند كه يك فرقه داشته باشد و اين امكان در جاي ديگر وجود ندارد. البته آنها همين شرايط را در قرارگاه سازمان در پاريس نيز بوجود آوردهاند و بر اين مبنا كساني در آنجا حضور دارند سال تا سال از آن خانه خارج نشدهاند.
وي افزود: هنر سازمان مجاهدين اين است كه ارتباط اعضا حتي آنهايي كه در اروپا هستند را با بيرون قطع ميكند و اين قطع ارتباط همه ابعاد ارتباط اعم از عاطفي و اجتماعي را در بر ميگيرد.
وي همچنين با بيان اينكه در صورت انتقال مقر سازمان به اروپا امكان جمعآوري همه اعضاء در يك مكان وجود نخواهد داشت، گفت: در صورت انتقال مقر سازمان مجاهدين از قرارگاه اشرف آنها محتواي ايدئولوژيكي خود را نيز از دست ميدهند و به جرات ميتوان گفت در صورتي كه قرارگاه اشرف را از سازمان بگيرند 90 درصد اعضاء فعلي سازمان از آن جدا ميشوند، زيرا به محض اينكه اعضاء از وضعيت ايران و جهان مطلع شوند، ديگر به نحو فعلي قابل كنترل نخواهند بود.
خدابنده در ادامه با يادآوري اينكه در حال حاضر برقراري ارتباط با خانواده براي حاضرين در قرارگاه اشرف به لحاظ بسته شدن راه ارتباطي با خارج قرارگاه ممكن نيست، افزود: از زمان سرنگوني صدام 500 تا 600 نفر از قرارگاه اشرف فرار كردهاند، تعدادي از اين افراد انجمني به نام انجمن نجات تشكيل دادهاند كه هدفشان وصل ارتباط خانوادهها با افراد حاضر در اين قرارگاه است. سازمان ابتدا فكر ميكرد كه ديدار بين آنها و خانوادهها باعث ميشود خانوادههايشان نيز به سازمان بپيوندند، اما عكس اين اتفاق افتاد، بنابراين جلوي اين ديدارها را گرفتند.
وي تصريح كرد: در حال حاضر انجمن نجات از طريق مكانيزمهاي بينالمللي سعي ميكند در عراق و يا هر جاي ديگر امكان ديدار اعضاء سازمان با خانوادههاي آنها را فراهم كند تا اين اعضاء بعد از شنيدن حرفهاي خانوادهشان تصميم به ماندن در اين تشكيلات يا جدا شدن از آن بگيرند؛ زيرا در حال حاضر تحت تاثير القائات و قطع ارتباط با خارج بالاجبار آنجا ماندهاند.
در ادامه جميل بصام در ارزيابياش نسبت به فرقه بودن سازمان مجاهدين خلق با تاكيد براينكه در سازمان بعد ازعضويت مكانيزمها بر مبناي وابسته كردن يا مشروط كردن هرچه بيشتر اعضاء به نقطه بالاتر از خود استوار است، گفت: در سازمان نقطهي بالاتر مشخصا كسي است كه از نظر مدارج تشكيلاتي بالاتر باشد و آن فرد هم مشخصا مسعود رجوي است، در سازمان اساس تشكيلات به صورت هرم نوك تيزي درآمده و مانند يك كميته مركزي نيست كه هياتي آن را اداره كند، سمت و سوي سازمان به سمت هرچه نوك تيزتر شدن مركز هرم بوده است.
وي افزود: مسائلي كه در سازمان درباره ازدواج و طلاق و ساير مباحث ايدئولوژيكي مطرح شده همه در خدمت اين بوده كه افراد نسبت به رهبري وابستهتر شوند، بنابراين به اين اعتبار كه فرد خود اختيار دارد در تشكيلات روي پاي خود بايستند نبوده است. افراد موقعي در تشكيلات موفقند كه تصميمگيري قدم برداشتن، راه رفتن، فكر و ارادهشان در درجه اول نشأت گرفته از نقطه بالاتر از خودش باشد.
به گزارش ايسنا، وي همچنين با بيان يادآوري اين كه خودجوش و پركار بودن شاخص پيشرفت در سازمان مجاهدين خلق نيست، گفت: درسازمان وقتي فرد در معرض كنش و واكنشهاي پيراموني اعم از خانواده يا جامعه قرار بگيرد ارتباطش با سازمان قطع ميشود بر اين اساس فرقه چيزي است كه در سازمان وجود دارد و خود سازمان آن را نه يك نقطه منفي بلكه نقطهي اتكاي خود ميداند و افراد را مجاب كرده است كه لازم نيست شما در مورد مسائل سياسي و ايدئولوژيكي خود فكر كنيد، همهي اين مسائل در جاي ديگر حل شده است، فقط كار و مسووليتي كه تشكيلات از شما خواسته را انجام دهيد.
اين عضو سازمان مجاهدين خلق در ادامه تشكيلات سازمان متبوعش را تشكيلاتي متصلب و يكدست دانست و گفت: بر اين اساس وقتي شكي به آن وارد ميشود بسيار شكننده عمل ميكند و ما اين وضعيت را در حمله آمريكا به عراق ديديم زيرا بعد از اين حمله تعداد زيادي از اعضاي سازمان مجاهدين از تشكيلات جدا شدند.
بصام در ادامه از مسعود رجوي به عنوان فرد غايب در مراحل بحراني سازمان نام برد و درعين حال گفت: اما او در تشكيلات غايب نيست و راهبردهايي كه در دستگاه اجرا ميشود از طرف او صادر ميشود.
وي افزود: يك دليل اينكه رجوي خود را ظاهر نميكند فضاي حفاظتي، امنيتي حاكم به عراق است؛ زيرا قبل از اين دادگاه صدام بود كه رجوي با وي ارتباط داشته و ملاقاتهاي زيادي را برگزار كرد و پروندهي عظيمي عليه سازمان در دستگاه قضايي عراق تشكيل شد و به نوعي سازمان در صف محاكمه قرار دارد.
وي همچنين با اشاره به قرار داشتن نام سازمان مجاهدين خلق در فهرست گروههاي تروريستي تصريح كرد: براين اساس اعلام حضور مسعود رجوي به مفهوم اين است كه بياييد مرا دستگير كنيد.
بصام در ادامه با اشاره به اوضاع منطقه و روابط ايران با كشورهاي همجوار و آمريكا، گفت: شايد در اين مقطع بهترين راه براي رجوي اين باشد كه اعلام وجود نكند؛ چنانچه در مقاطع قبلي نيز شاهد بوديم زماني كه مسائل سياسي خيلي پيچيده ميشد نشريات سازمان قطع ميشد و به هر دليلي چاپ نميشد تا از پاسخگويي به يك سري مسائل راحت سر باز زند.
همچنين خدابنده ديگر عضو دستگيرشده سازمان مجاهدين درادامه در ارزيابي نسبت به غيبت مسعود رجوي با بيان اينكه غيبت مسعود رجوي بيشتر از آنكه دلايل امنيتي و حفاظتي داشته باشد سياسي است، گفت: بعد از سرنگوني صدام سازمان تنها حامي دولتي خودش را از دست داد بنابراين سوال همه اين بود كه از اين به بعد استراتژي سازمان چيست آيا مبارزه مسلحانه را كنار ميگذارد يا مبارزه ميكنند و صدها سوال ديگر. اينها سوالاتي است كه وجود دارد بنابراين بهترين شيوه كه سازمان در مقاطعي با قطع برنامههاي راديو و تلويزيوني آن دنبال را ميكرد همين روشي است كه الان در پيش گرفته است.
وي در ادامه با تاكيد بر اينكه عدم حضور فيزيكي مسعود رجوي مهم نيست، تاكيد كرد: مهم اين است كه چرا مسعود رجوي به لحاظ سياسي همانند گذشته حضور ندارد، اخيرا زماني كه دادگاه اروپا در لوكزامبورگ حكمي مبني بر اينكه بايد حرف سازمان شنيده شود ، صادر كرد؛ مسعود رجوي بعد ازسه سال و نيم پيام داد بنابراين هرجا كه هست ميتواند پيام دهد و پيام ندادنش دليل امنيتي نداشته، زيرا هيچ دليل امنيتي برطرف نشده است فقط او حرفي براي گفتن نداشته كه حرف نزده است و زماني كه احساس كرده حكم دادگاه به نفعش است، احساس كرد ميتواند حرف بزند و مقداري از فضاي مربوط به آن عدم پاسخ ندادنها و شكستها را بشكند، در حالي كه اين طور نبود و او در مورد حكم آن دادگاه كمي زود نتيجهگيري كرده بود.
وي با بيان اينكه حكم دادگاه لوكزامبورگ به مفهوم خارج شدن سازمان از ليست گروههاي تروريستي نبود و فقط ميگفتند بعد از سه سال كه چند حساب سازمان در پاريس مسدود شده مجددا بررسي شود تا وضعيتش مشخص شود، اظهارداشت: سازمان مجاهدين آگاهانه از آن حكم اين برداشت را كرد كه از ليست گروههاي تروريستي خارج شدهايم كه خلاف اين ثابت شد. بنابراين؛ رويكرد جديد نشان داد كه رجوي زماني وارد ميشود كه دست پر و حرفي براي گفتن داشته باشد و در غيراينصورت سكوت ميكند كما اينكه ما مشاهده ميكنيم در حال حاضر سايت سازمان به جاي انتشار اظهارنظرهاي سران تشكيلات عملا اظهارات ضدايراني بوش و بلر و… را منتشر ميكند.
به گزارش ايسنا، در ادامه جميل بصام عضو دستگيرشده سازمان مجاهدين خلق در ارزيابي نسبت به اظهاراتي كه مبني شبيه بودن اين سازمان و چلبي مطرح و بر مبناي آن به آمريكاييها توصيه ميشود كه با طناب گروههاي اپوزيسيون نظير سازمان مجاهدين خلق بار ديگر نظير چلبي به چاه نيافتند، گفت: نميتوان چلبي را با سازمان مقايسه كرد زيرا او يك فرد بود و در رابطههاي خاص خودش قرار داشت.
وي افزود: شايد منظور از اين تحليل همكاري و همياري چلبي با آمريكا در دادن اطلاعات بود كه اين هم فرق ميكند، زيرا چلبي فردي بود كه آمريكا با وي رابطهي نزديك داشت و ميشناختش اما آمريكا از سازمان آن اطمينان اعتمادي كه بايد به آنها به صفت يك ارگان داشته باشد، ندارد.
وي تصريح كرد: عليرغم آنكه سازمان همواره مدعي است كه اطلاعات دست اول هستهيي را در اختيار آمريكا گذاشته و دست آمريكا را در قبال ايران پر كرده و انتظار دارد آمريكاييها بيشتر سازمان را تحويل بگيرد، و آنها را از ليست تروريستي درآورد و در مقابل ايران بيشتر قراردهد، اما خود آنها محتوا، سابقه و عملكرد سازمان را ميشناسند و بر اين اساس به نوعي دست و پا بسته با سازمان برخورد ميكنند و نه كاملا تحويلش ميگيرند و نه از طرفي كاملا آن را رد ميكنند.
وي با بيان اينكه نميتوان از سطح رابطهي سازمان و آمريكا در آينده ارزيابي مشخصي داشت آن را منوط به نوع رابطهاي دانست كه در آينده بين ايران و آمريكا حاكم ميشود، و گفت: در حال حاضر تمام تلاش سازمان اين است كه از آمريكا جلب اعتماد كند.
خدابنده ديگر عضو دستگيرشده سازمان مجاهدين خلق نيز در ادامه در تحليل مقايسههايي كه بين چلبي و سازمان مجاهدين صورت ميگيرد با يادآوري مشي چلبي كه بعدها مشخص شد او در كنگرهي ملي عراق با ساختن اطلاعاتي و ارائه آن به آمريكا آنها را براي حمله به عراق تشويق ميكرد، اظهار داشت: البته بعدها مشخص شد كه منبع همهي اين اطلاعات اسرائيل بوده و اسرائيليها به خاطر آنكه منافعي در حمله آمريكا به عراق داشتند، اطلاعاتي را ميساختند و به دروغ اين اطلاعات را از طريق اپوزيسيون عراقي به آمريكا ميدادند، تا آنها را نسبت به حمله به عراق تشويق كنند، اما اخيرا در روزنامه واشنگتن تايمز مطلبي آمده كه ما بايد از سازمان مجاهدين عليه ايران استفاده ابزاري كنيم و اين سازمان صرفا براي اذيت و آزار ايران خوب است، اشتباه نشود سازمان مجاهدين دوست ما نيست اما در اين مقطع براي اذيت و آزار ايران خوب است.
وي در ادامه يادآور شد: چلبي و كنگره ملي عراق مخالف مبارزه مسلحانه بود از اين جهت با سازمان مجاهدين تفاوت داشتند هنر آنها اين بود كه زمينه حمله به عراق را از طريق اطلاعاتي كه از زبان اپوزيسيون عراق مطرح ميشد، فراهم ميكرد و با اين كار منافعي كه آنها در حملهآمريكا به عراق داشتند، تقويت ميكردند ،اما سازمان مجاهدين خلق را بايد با القاعده مقايسه كرد چون آنها نيز نظير القاعده فرقه فناتيك و متكي به رهبر هستند و در بين آنها هيچ ايدئولوژي و سياستي به جز تمايلات رهبر وجود ندارد.
وي در ادامه با استناد به يكي از مقالات منتشرشده توسط رسانههاي غربي كه در آن با تحليل وضعيت القاعده آمده بود؛ دفاع از گروههاي تروريستي شهروندان آمريكايي را در معرض خطر قرار ميدهد، اظهار داشت: كساني كه در حال حاضر مخالف استفاده از سازمان مجاهدين خلق هستند آن ها را فرقهي بسته و تروريستي ميدانند كه نميتوان بر روي آن حساب كرد و ميگويند اين گروهها به همان اندازه كه براي طرف مقابل خطرناك هستند، ميتوانند براي ما خطرناك باشند، لذا به شدت مخالفند با اينكه دست سازمان را باز بگذارند.
در ادامه اين گفتوگو جميل بصام در ارزيابي نسبت به نحوهي ارتباطگيري خانوادههاي مجاهدین حاضر در قرارگاه اشرف با اين افراد گفت: تا جايي كه اطلاع دارم هيچگاه براي اين افراد از طرف خود سازمان امكان ايجاد ارتباط با خانوادههايشان فراهم نميشود، اگر كاري انجام شود ميتواند از طريق صليب سرخ در عراق باشد.
وي افزود: در ايران كميتهاي به نام كميته انجمن نجات تشكيل شده كه آنها از طريق صليب سرخ سعي ميكنند ارتباط را برقرار كنند زيرا صليب سرخ سازماني بينالمللي است از اين رو سازمان مجاهدين حضور آنها را در قرارگاه اشرف تحت چارچوبهاي مشخص قبول ميكند اما بيشتر از آن امكاني براي برقراري ارتباط عملي نيست.
ابراهيم خدابنده نيز در ادامه با اظهار نگراني نسبت به وضعيت اعضاي سازمان مجاهدين كه در قرارگاه اشرف به سر ميبرند، گفت: آنها اسير يك فرقه هستند، لذا دغدغهي اصلي اين است كه چطور ميتوان ارتباط بين خانوادهها را با اين افراد ايجاد كرد.
وي افزود: درحال حاضر افراد حاضر در قرارگاه اشرف تنها به صورت يك سويه به تمايلات مسوول بالاتر خود فكر ميكنند بايد راه و جايي براي هرگونه بحث سياسي پيدا كرد، زيرا جمعيتي از افراد تحصيل كرده گرفتارند و مسلما با انتخاب خود اين راه را طي نميكنند و همانند فرقههايي كه حتي پيش از يكصد سال قبل وجود داشته عمل ميكنند و افراد هدايت ميشوند تا همه يك جور فكر و عمل كنند.
وي با تاكيد مجدد بر اينكه بايد راهي براي نجات حاضرين در قرارگاه اشرف جهت رهايي از دست اين فرقه پيدا كرد، گفت: درحال حاضر قرارگاه اشراف توسط آمريكاييها حفاظت ميشود و دولت عراق كنترلي بر آن ندارد آنها خواهان انحلال قرارگاه اشرف هستند تا افراد تك تك تصميم بگيرند بنابراين پيشنهاد كردهاند كه خانوادهها ديداري بدون حضور افراد ديگر با افراد حاضر در آنجا بيرون از قرارگاه در هتلي در عراق داشته باشند تا از حالت ايزوله خارج شوند و خود تصميم بگيرند.
وي در پايان با بيان اينكه خود من در طول 20 سال اقامت در انگلستان به خاطر شستشوي مغزي كه داده شده بودم با دنياي بيرون و خانواده ارتباطي نداشتم، گفت: بايد افراد حاضر در قرارگاه اشرف كه در وضعيت دشوارتري قرار دارند در شرايطي قرار گيرند كه بعد از فهم و درك از اوضاع، نسبت به ماندن يا جدا شدن از سازمان تصميم بگيرند تا آن وقت بتوان گفت آگاهانه تصميم گرفته است.