حمید زرتشت نیا، پنجم دسامبر 2007
جناب شاهسوندی جنابعالی در مصاحبه خود با یکی از رادیوهای فارسی زبان آمریکا،رفتن رجوی به عراق رایک اشتباه خواندهاید و مسائلی نظیر ضد امپریالیستی وضد… حکومت صدام حسین رااز جمله دلائلی شمردهایدکه رفتن رجوی به عراق راتوجیح مینموده است.
اما باید عرض شود که سازمان مجاهدین، ادعای ارضی صدام در مالکیت جزایر سه گانه خلیج فارس وشروع جنگ از طرف حکومت ایشان را در راستای رضایت امپریالیستها تحلیل مینمودهاست ونه در ضدیت با آنها.
در این مورد شما را حواله میدهم به نشریات واعلامیههای سازمان که به قبل از شروع جنگ مسلحانه مربوط میشود،حالا چطور میشود که ماهیت حکومت صدام وماهیت جنگ بنا بر شرایط سازمان تغیر پیدا میکند امری نیست که بر کسی پوشیده باشد.
اما مسئله وموضوع اصلی در این جاتفاوت ریشه اشتباه وحدود آن ومرز بسیار پرُ رنگ امری است که در اثر اشتباه بوقوع میپیوندد باامری که بنابواسطه یک خصیصه حادث میشود.
کسی ویا جریانی ممکن است اشتباهات فراوانی حتی استراتژیک داشته باشد اما این اشتباهات اگر فقط اشتباه باشد به مزدوری ختم نمیگردد. این دو با هم مرز بسیار روشنی دارند که این مرز را خصلت شخص ویا جریان مربوطه میسازد.
جناب شاهسوندی اجازه بدهید در این مورد یک مثال ساده بزنم.
در زمان بسیار جوانی دوستانی داشتم که برای اینکه شیک بگردیم وپول الواتی داشته باشیم، احتیاجات خود را از مغازهها وبوتیکهای آن زمان، بدون پرداخت وجه بیرون آورده ومازاد اجناس را در خیابان لاله زار میفروختیم وتبدیل به وجه نقد میکردیم ،در میان گروه ما شخصی بود که برایش فرقی نمیکرد سوژه مورد دستبرد در چه وضعیت مالی قرار داشت،یک خیاط با یک مغازه فکسنی ویا فروشگاه فردوسی ویا فلان آنتیک فروش ثروتمند در خیابان نادری.
بخاطر میاورم روزی وی چند سکه را از مقابل فقیر کوری برداشت واین موضوع سبب در گیری فیزیکی وجدائی با او شد.
حالا سوال من از شما این است که آیا شما میتوانید بگوئید تمامی ما ده دوازده دختر وپسر نوجوان آن روزگار که برای شیک وآخرین مُد بودن به کار دزدی دست میزدیم همگی دارای یک خصلت بوده ایم؟
آیا میتوانید بگوئید بین دختری بنام ماندانا که در یک شب مانده به عید نو روز تعداد هفت ماهی دودی ومقدار زیادی شیرینی را از مغازههای مختلف بالای شهر بیرون آورد تا بین چند خانوار فقیر تقسیم کند با این شخص که به یک فقیر کور نیز ترحم نمیکرد مرزی وجود نداشت؟با اینکه هر دونفر در زدن مغازهها به کار اشتباهی دست میزدند؟
آیا بجز این است که ماندانا وآن شخص در یک جا با هم تفاوت خصلتی داشتند؟
این یکی بقول معروف ضعیف کُش نبود وآن یکی بود.
غرض از این مثال غیر سیاسی آن بود که عرض کنم آقای رجوی ممکن بود هر خطای استراتژیک وتاکتیکی داشته باشد،قدرت طلبی محض نیز داشته باشد اما هیچکدام از اینها راه به مزدوری وکار برای بیگانه نمیبرد.
آنچه راه به وطن فروشی ومردم فروشی میبرد از خصلت ایشان است و نه از فرضا اشتباه محاسبه و…
اگر این خصلت در کسی وجریانی وجود نداشته باشد ،حد اکثر آنچه که به آن گروه وتشکیلات وارد میشود نابودی است ونه خیانت.
اما بنده نمیخواهم وقت شما را در توضیح واضحات بگیرم،و نمیخواهم به شما درس بدهم که اگر قرار به درس باشد این بنده هستم که در مقایسه با شما میبایستی شاگرد باشد ونه معلم.
اما میخواهم سوال کنم که چرا همه مسائلی که به آقای رجوی بر میگردد از طرف شما اشتباه قلمداد میگردد؟.
اشتباه در دست بردن به سلاح ،اشتباه در رفتن به عراق،اشتباه در دادن اطلاعات به دشمن در حال تجاوز نظامی به خاک ایران ،اشتباه در هم دستی و امتزاج ایده لژیک و استراتژیک با آنانکه که روزی آقای رجوی خود را ضدآنان قلمداد میکرد.
جناب شاهسوندی جنابعالی آزاد هستید که آقای رجوی وباندش را هر طور که میل دارید معرفی کنید، میتوانید با کشف خصلتهائی از آقای صدام حسین وحکومتش در ضدیتش با این وآن به توجیح شرعی رفتن آقای رجوی به عراق بپردازید،حتی میتوانید سعی نمائید آقای رجوی را فرد قدرت پرستی معرفی کنید که گول اطرافیانی را خورده که شما آنان را کوتولههای سیاسی وبله قربان گو نامیدهاید.
امااگر به نسل ۵۷ برگردید میبینید ما مردم چه درست وچه غلط قضاوتی دیگر داریم ،ما وطن فروشی وپشت پا زدن به اصول و آرمان راخیانت وایشان را بخاطر آن، خائن میدانیم ونه یک اشتباه کار.
بااحترام حمید زرتشت نیا