قانون مداری تاکتیکی و قهرمان سازی ، پروژه های تبلیغاتی مجاهدین

پارس ایران
29/ژانویه 2008

اخیرا مسعود رجوی در پیامی اعلام کرد که آنها حا ضرند د رهر دادگاه بین المللی حاضر شوند. اگر کسی سابقه دروغگویی رجوی را ندارند و تنها به این پیام توجه کند ا ز این همه شفاف سازی و قانون مداری یک نیروی سیاسی به تعجب و یا تحسین وادار خواهد شد.
تا اینکه این روزها که خانواده محمدی به عراق رفته اند و بر دو نکته پای می فشارند که سمیه و محمد زیر سن قانونی به عراق برده شده اند ودر آنجا توسط مجاهدین آموزش نظامی دیده شده اند و هر دو خواهان باز گشت به کانادا بود ه اند. در این مورد محمد که در 15 سالکی به عراق برده شده به صراحت در کشور آزادی مانند کانادا می گوید از همان روز اول گفتم می خواهم بر گردم به من اجازه ندادند. گفتند ورقه امضا کرده ای.
آنها می گویند که سمیه را به بیرون از اشرف بیاورید و اجازه بدهید وی خودش تصمیم بگیرد که در فرقه اسارت فکری آن در اشرف بماند و یا می خواهد مستقل و آزاد زندگی کند.

پروژه قهرمان سازی
بنابر گزارشات رسیده از مجاهدین ، در ماههای اخیر به موازات علنی شدن فعالیت خانواده محمدی در کانادا برای انتخاب آزاد سمیه ،. مجا هدین که بدنبال مستمسک برای بزرگ نمائی و مشغول کردن ذهن اعضا ی مسافر د ر اشرف هستند جلسات بسیار زیادی برای آنان ا بر گزار کرده و در آن بر روی نامه سمیه و موضع گیری وی بحث های زیادی کرد ه اند و به نوعی سمیه را و فحاشی به پدر ش و مادر ش را حرکتی قهرمانانه تلقی کرده اند. در حالی که مصطفی محمدی در جریان دستگیر ی مریم رجوی اقدام به خودسوزی کرد و محبوبه محمدی ( حمزه ) هم در 19 مین روز اعتصاب غذا بیهوش و به بیمارستان منتقل می شود.
به همین دلیل است که به یکباره سمیه در 7 دسامبر در تواب شو لقب مجاهد خلق می گیرد.
فی الواقغ مقایسه شهدا فاطمه امینی و اشرف ربیعی با سمیه و مریم رجوی بوضوح عقب گر د کیفی این جریان دارد. سمیه محمدی نه عملیاتی نظامی رفته است. و ی حتی داخل ایران هم نبود ه است یعنی هیچ گونه ارتباط و دیا لوگی با مردم عادی ایران نداشته است. وی از تاریخچخه سازمان به غیر از اینکه دائی اش هادی حمزه که ادعدام شده است و سمیه اور ا بخاطر نمی آورد و خاله اش حوریه که در عملیات خودکشی فروغ کشته شد چیزی نمی داند. از خانواده مادری اش ، سیمین زن دائی اش حسن حمزه که فعال هستند و لی تا آنجا که خطری جانی و یا تهدید مالی جدی برای آنان نداشته باشد. دایئ های دیگر ش هم سر کار و زندگی خود هستند. مادر بزرگ هم به ایران رفت و آمد دارد که دروغ مصلحتی به همه میگوید به ونکور می رود و خوشبختانه دولت آخوندی زمینهای آنان را پس داده است و از فروش آن در حال حاضر ثروت خوبی بدست آورده اند که اتفاقا تنها خانواده سمیه ( محبوبه ) از سهم ارث بی بهر ه مانده اند.
البته حق هر شهروندی است که به کشور محل تولد خود آزادانه تردد کند و حق تصرف در اموالی را که قانونا به دست آورده و یا ارث رسیده است را داشته باشد. بحث مادر مورد دوگانگی و نفاقی است که ما در اینجا می بینیم. منبع خبری سمیه این عده هستند. به عراق نمی روند. بچه های خودشان رانمی فرستند. در اعتصاب غذا شرکت نمی کنند. یعنی سمیه نمی تواند به آنها رفته باشد واگر علاقه ای هم بوده ازطریق پدرش بوده است که با توجه به شخصیتش و تنهائی در کانادا. تمامی وقت خود را در سازمان مجاهدین می گذارد.
سمیه یک جوان عادی است که اگر در اشرف نبود سیاسی نمی شد و اگر هم بر گردد سیاسی نخواهد ماند.
سمیه به این دلیل قهرمان می شود که به پدر و مادرش فحش می دهد و ناسزا می گوید و آنها را عوامل رژیم می خواند. و مدرکی هم بر این ادعا ندارد.
در همین راستا هست که سمیه به صحنه آورده می شود و در حمایت از وی تعدادی از زنان عراقی که یا ماهیت بشدت ارتجای و ضد زن رجوی را نمی دانند و یا فشار اقتصادی باعث می شود آنان د رازای لقمه نانی در مجاهدین حمایت کنند. سمیه می گوید :
بگويم كه من در حالي كه تو شهر اشرف هستم. و ده سال است كه توي اشرف مستقرم و خيلي آزادي دارم، روزانه به كارهايم مشغولم. ولي طي اين چند سال گذشته رژيم ايران با استفاده از پدرم يك بسيج كاذبي را تحت عنوان نجات من از اشرف براه انداخته است, البته براي اين كه بدانيد اين هم يك موضوع خانوادگي نيست. بلكه توطئه رژيم آخوندي و نيروي قدسش است كه برخي رسانه هاي خبري عراق را وسيله يي براي ترور سياسي و فرهنگي خودش براي مخالفان خودش و همين طور آزار و شكنجه روحي من قرار داده است.
از سمیه در مورد خیلی آزادی باید پرسید منظور ش چیست ؟ روزانه به چه کارهائی مشغول است که رژیم را به وحشت انداخته است که پدر و مادرش را به عراق فرستاد ه است.
از آنجا که سمیه نه اینترنت دارد ونه تلویزیون و رادیو و نه تاکنون وب لاگ برادرش را خواند ه است که بتوان با وی تماس مستقیم گرفت و نه در این 10 سال 10 دقیقه تنها د ر خارج از اشرف بوده است.
پاسخ را از برادرش محمد در مصاحبه با رادیو فردا می گیریم
من 5 سال د رآنحا بودم. کار ی که باهات می کنند ترجیح می دهی شلافت بزنند. دستت را قطع کنند و لی آنقدر یهت فشار روحی نیارند. آنوقت مجبور می شی که هر چه را که اونها ( مجاهدین ) می خواهند بگوئی
من را 20 روز در بنگال ( کانتینر آهنی تریلی ) با یک وعده آب و نان خشک در گرمای 45 درجه عراق بدون پنکه و پنجره نگه داشتند.
از سوی دیگر می دانیم یاسر اکبری که در اعتراض به مجاهدین خود سوزی کرد لعنت شده است و کسی از دوستانش حق رفتن سر خاک وی را و فاتحه خواند ن را ندارد.
چه جامعه آزادی. جه اینده روشنی برای نسل فدا و جوانان ایران. آیا از دیکتاتوری کره شمالی ازاد تر هست ؟ بعید می دانیم. زیرا در کره شمالی حداقل رادیو معمولی در دسترس است و لی در اشرف نه.
سمیه می افزاید

خودم خواستار اين بودم كه در شهر اشرف بمانم و همه حرفها و دروغهايي كه سر من زده مي شود همه اش گمراه كننده است. و بر اساس نامه اي كه نيروهاي آمريكايي چند سال پيش به ما دادند كه آن سند را هم آخر بهتون نشون مي دهم گفتند كه هر نوع تهمت و اتهام به مجاهدين شهر شرف بخصوص زنان مجاهد تو اشرف يك جنايت جنگي محسوب مي شود. كه من مي توانم بروم به هر دادگاه بين المللي شكايت كنم و بهشون سر اين موضوعي كه پيش آمده اعتراض كنم و من وزاري خارجه و دادگستري و حقوق بشر عراق را دعوت مي كنم كه يا خودشون به شهر اشرف بيايند و يا يك نماينده يي را يك هيأتي را به شهر اشرف بفرستندكه من را اينجا ببيند. و همچنين از پارلمانترهاي عراقي و سازمانهاي حقوق بشر هم تو عراق دعوت مي كنم كه به شهر اشرف بيايند و در حضور افسران آمريكايي كه ما تحت نظر آنها هستيم حرفهاي من را بشوند و ما بتوانيم يك سري توطئه هاي رژيم ايران را بهشون بگوييم كه آنها هم آشنا بشوند. الان مي خواستم سندهايي كه گفته بودم بهتون نشون بدهم.
براستی چرا مجاهدین به سمیه و سمیه از قول آنها از دیگران دعوت می کند که برای دیدن سمیه به اشرف برود. وی که به کانادائی ها می گوید حاضر نیست به کانادا برگردد. هر چند کاناد هم دعوت نامه ای برای وی نفرستاد ه است و علاقه ای هم به این کار با توجه به سابقه ترور سازمان ندارد.
ولی چرا سمبه از اشرف بیرون نمی رود ؟
. نکند سمیه جا نشین مریم هست وکسی نمی داند ؟. قهرمانی که قرار است یک تنه مجاهدین را پیروزکند. و یا یک نیرنگ تازه و سو استفاده از یک جوان برای انحراف اذهان اسرای اشرف که فکر کنند حضور آنها در اشرف در سال 2008 در چند ماهگی انتخابات آمریکا راس خبرهای انتخابات آمریکا هست.
سمیه مسلما نمی داند الان در چند کیلومتری وی دهها عضو مجاهدین باسابقه بیشتر از وی در تیف و کردستان عراق هستند که دولتها برای جان آنها اهمیتی قائل نیستند. رقتن کاردار کانادا به اشرف بدلیل مسولیتی است که دولت کانادا در در مورد سلامتی جان پدر ومادر سمیه به عنوا ن شهروند کانادا احساس می کند و نه سمیه که بارها اعلام کرده اند هیچ مسولیتی در مورد وی ندارند. جان سمیه و سمیه ها نه برای رجوی ارزش دارد و نه برای دولت ایران و آمریکا و عراق و اروپا. فقط بستگان نزدیک هستند که دل نگران این افراد هستند.

سمیه و ادعای شکایت ؟
راستی سمیه که از نظر قانونی تابعیت هیچ کشوری را ندارد پس به کدام دادگاه می خواهد شکایت کند و از چه کسی ؟ شکایت کرد ن یک بازی تبلیعاتی است. کدام سند ؟ شما هنوز نمی دانی که برای شکایت کردن نیازبه هو و جنجال نیست و باید شخصاو یا وکیل مجاهدین به یک مرجع صالحه بروید و شکابت بکنید.
مجاهدین مدرکی ندارند دربوق های تبلیغاتی خود گوش مردم را کر می کنند وای بحال اینکه مبنای حقوقی برای شکایت و مطرح کردن خود داشته باشند
مجاهدین هرگز تن به این شکایت ها نخواهند داد زیرا در این دادگاه ها بر عکس دادگاه ها ی رجوی ، فرصت کافی به متهم برای ارائه دلائل خود خواهد داد. ما ازتشکیل چنین ن دادگاهی استقبال خواهیم کرد و از شما می خواهیم حتما از حق قانونی خود استفاده کنید و شکایت کنید.
سمیه که جوان است و بی تجربه. در تمامی حرفهایش یک کلام از مخاطب قراردادن مردم ایران خبر ی نیست. به اونها یاد داده نشده است.
سازمان انقلابی و مدعی مبارزه با امپریالیسم کارش بجائی رسیده است که برای اثبات حقا نیت خودباید در حفاظت امریکائی باشد
در حضور افسران آمريكايي كه ما تحت نظر آنها هستيم حرفهاي من را بشوند.

سکوت معنی دار فرقه و تحلیل غلط دیگر
ادر حالی که دستگاه های تبلیغاتی مجاهدین هنوز بعد از گذشت 9 روز از صدور حکم دستگیری عباس داوری و صدیقه حسینی و مژگان پارسائی همچنان سکوت کرده ا ند.بحث دردرون فرقه در جریان است آزادی سمیه به منزله شکست دیگری برای مجاهدین هست. نگهداشتن وی قانون شکنی است که برای مجاهدین چیز تازه ای نیست و لی هزینه زیادی برا ی آنان از نظر سیاسی خواهد داشت.
به همین دلیل است که جمع زنان به اشرف آورده می شوند و سمیه ستاره صحنه و تلویزیون رجو ی هم آن را پخش می کند که زنان عراقی گفته اند ما سمیه را نمی دهیم. این توطئه رژیم و دولت عراق هست.
مجاهدین در حال زمینه سازی برای ازادی سمیه هستند و پخش این برنامه از تلویزیون نیز در همین راستا هست که در صورت آزادی سمیه آن را به رژیم نسبت بدهند نه ضعف سازمان و تحلیل غلط رهبران.
مجاهدین بخوبی دریافته اند که حتی رژیم هم از وجود حکم دستگیری مطمئن نیست زیرا هنوز هیچ خبر گزاری جمهوری اسلامی آن را منتشر نکرده است و قمی – سفیر – هم در مصاحبه دو روز پیش خود د رمورد بازگشت 450 مجاهد به ایران که باعث واکنش رسمی و مقاله نویسی رجوی ها شده است هیچ اشاره ای به آن نمی کند.
مجا هدین دریافته اند که تحلیل غلط بر مبنای اطلاعات غلط کرد ه اند و بهای سنگینی را باید بپردازند.
مجاهدین در جریان سمیه نه تنها نیرو بدست نیاوردند که نیروهم از دست داده اند و در عرصه عراق ، کانادا و آمریکا مشکلات سیاسی جدی تر روبرو هستند.

رجوی – ضد قهرمان – و ترک سیاست و قانون
مردم ایران سالهاست که از فاز قهرمان سازی و قهرمان پروری عبور کرده است. یکی از دلایل شکست اپوزیسیون وابسته و نفی رجوی توسط مردم ایران همین قهرمان سازی های دروغین نظیر مسعود و مریم رجوی است که خودشان تا کنون در یک عملیات نظامی نبوده اند و د انش آنرا هم ندارند ولی در روزنامه ها یشان از مریم یک نابغه نظامی که د رمورد طراحی تانک نظر می دهدمی سازند.. در دنیای امروزه که علم چنان به شاخه های مختلف تقسیم شده است دیگر امکان ندارد که کسی در همه زمینه ها از رهبری تا سیاسی و نظامی و آشپزی دانش در سطع تخصصی داشته باشد. البته مجاهدین ادعا می کنند که یک استثنا هستند و مریم استثنا دیگری در درون مجاهدین.
البته استثنا یی از خلقت ناقض یک جریان.
رجوی یک نکته را فراموش کرده است در دنیای سیاست که آنها بشدت در گیر آن شد ه اند و د رموقعی هم بسیار پیش رفتند شما موقعی ارزش داری که در تعادل قدرت نقش عمده ای داشته باشی. اگر رجوی قبل از حمله صدام با آمریکا معامله کرده بودی الان شرایط فرق می کرد تا وقتی که وی باخت و تسلیم شد. دیگر هیچ ارزشی ندارد. اینکه در نشست های مسولین گفته شده است که اگر انتخابات آمریکا بر گزار شد واگر دولتی ما را خواست در عراق ما می مانیم والا براد ر و خواهر به جائی دوردست خواهند رفت و سیاست خارج خواهند شد. یک جوک بیش نیست.
مگر خانه خاله است که بروید ؟ کجا ؟ مسعود و مریم شما بایستی پاسخگوی تمامی جنایات و ستمی که به تک تک مجاهدین و هوادارا نشان و مردم ایران کردید پاسخ بدهید.
شما که به اعتماد مردم خیانت کردید و در تثبیت رژیم به آن کمک کردید نمی توانید بدون پاسخ گوئی به مردم ایران جائی بروید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا