وقاحت درنعل وارو نه زدن

وقاحت درنعل وارو نه زدن جمشید طهماسبی، چهارم ژوئن 2006بدنبال تلاشهای بی وقفه جبهه فعالین صلح، وعقب نشینی کاخ سفید درتن دادن به خواست جامعه جهانی ومدافعان صلح مبنی براینکه تنها راه حل مسئله ایران راه حل دیپلماتیک ومذاکره است، که یک پیروزی بزرگ برای جبهه صلح طلبی وفعالین آن بود اگر چه برای نومحافظ […]

وقاحت درنعل وارو نه زدن
جمشید طهماسبی، چهارم ژوئن 2006
بدنبال تلاشهای بی وقفه جبهه فعالین صلح، وعقب نشینی کاخ سفید درتن دادن به خواست جامعه جهانی ومدافعان صلح مبنی براینکه تنها راه حل مسئله ایران راه حل دیپلماتیک ومذاکره است، که یک پیروزی بزرگ برای جبهه صلح طلبی وفعالین آن بود اگر چه برای نومحافظ کاران، صاحبان کمپانی های تسحیلاتی ومزد بگیران آنها که آتش بیارمعرکه بودند نفس پذیرش آن یک شکست است.
در همین راستا موضع گیریها واقدامات تنها جریان ایرانی که به خدمت این سیاست ضدایرانی درآمده وتا آنجا پیش رفته، که دیگر راه بازگشتی برایش متصور نیست قابل بررسی است.
سرمقاله نویس ارکان رسمی این جریان مزدوربا نعل وارونه زدن و وقاحتی باور نکردنی با بهم بافتن آسمان و ریسمان می خواهد القا کند که اتفاقی نیفتاده « نگفتیم سیاه دانه است » ودرهرحالت حتی اگرمذاکره هم صورت بگیرد برنده ما هستیم چرا که درباوری « ازهرطرف گشته شود به نفع اسلام است » به مسئله نگاه میکنند، درسرمقاله نشریه مجاهد چنین می خوانیم :
« ای کاش رژیم آخوندی هم «سخاوتهای» بسته‌بندی شده اتحادیه اروپا را می‌پذیرفت و به راهی که خودش آن را «خودکشی» توصیف کرده، تغییر مسیرمی‌داد. دراین صورت برنده اول همان مقاومتی خواهد بود که طرحهای آخوندی برای تولید سلاح اتمی را برملا کرد و مانع مقاصد شومش علیه مصالح ملت ایران و صلح جهان گردید. هرگاه هم که آخوندها عقب‌نشینی کنند همین حکم صادق است. اما بیش و پیش از هرکس دیکتاتوری آخوندی می‌داند که اگر از چنین ظرفیتی برخوردار بود، بهتر بود یک‌سال پیش و حتی سه ماه پیش و قبل از ارجاع پرونده به شورای امنیت، می‌پذیرفت تا بعداً مجبور نشود که راه‌حل خودکشی توأم با خفت و خواری را یک‌جا بپذیرد. »
این همان حرفها و مواضعی است که دررابطه با جنگ ایران وعراق هم عینا، زمانی که گزینه صلح بطورجدی دردستور کارطرفین قرارگرفت بود زده شد، مسعود رجوی می گفت:
رژیم ظرفیت پذیرش صلح را ندارد « صلح طناب دار رژیم است » روزی که رژیم دست از جنگ بکشد روز پایان حکومت آن است، وما خواهش می کنیم بیایید صلح کنید، برنده صلح نهایتا مقاومت ایران است « اسم مستعار آقای رجوی ».
اگر چه دیگرامروزهمه عملا نتیجه سیاست هم پیمانی و آلات دست صدام شدن درعراق را شاهد هستیم، ومی بینیم که چطورمسئولین وسرمداران اصلی خود ازمعرکه دررفته اند و تنها قربانیان خود را که جرمی، جزاعتمادی که به آن خیانت شد ندارند امروز دارند بهای آن را می پردازند، البته این قانون مند است وقتی سیاست رسیدن به قدرت به هر قیمت و استفاده از هر وسیله ای در این راستا مشروع باشد چنین عواقبی دور از انتظار نبوده ونیست.
اما همانطورکه قیمت عواقب جنگ بی حاصلی که به بهای بر باد رفتن جان هزاران بی گناه و منابع ملی مردم ایران وعراق تمام شد، هزینه بحران کنونی را هم که چه بسا بمراتب سنگین تر وفاجعه بار تر خواهد بود، کسی جز فقیرترین اقشار مردم ایران نمی پردازند.
به همین دلیل ما چه به عنوان یک ایرانی و چه گروهها وشخصیت های صلح طلب جدای ازاینکه صاحبان قدرت چه در ایران و چه در آمریکا در این راستا با توجه به منافعشان نهایتا در چه مسیری گام بر دارند ، تنها به مسئولیت خودمان که همانا دفاع از صلح و پای فشاری برنفی هرگونه گزینه ای که منافع ملی مردم و میهنمان را به خطر می اندازد حرکت کرده ومی کنیم.
با همین دید هم این حرکت دیپلماتیک جدی را مغتنم شمرده وبرای به ثمر رسیدن آن کوشش خواهیم کرد و بی شک جریان مزدوری هم که حیات خود را درحاد شدن چنین بحرانهایی می بیند بازهم با فحاشی وبر چسب زدن به میدان خواهد آمد چرا که به چیزی جز منافع حقیر گروهی خود و جنگ قدرت نمی تواند فکر کند.