16 آذر و اراجیف مریم رجوی

همانطور که میدانیم روز 16 آذر روز دانشجو نامگذاری شده است. هرکس که نداند اینگونه میپندارد که مریم رجوی خیلی دلش بحال قشر دانشجو و جوانان میسوزد و خیلی بفکر آنهاست. در صورتیکه این موضوع دقیقا برعکس است! یعنی مریم رجوی نه تنها ذره ای برای دانشجویان بطور خاص که برای هیچ انسانی بطور عام ارزشی قائل نیست و هرچه در این خصوص بگوید فقط و فقط جنبه سیاسی و خوراک دستگاه های تبلیغاتیش را دارد! اگر مریم رجوی روز دانشجو میدانست که چیست و نگران حق و حقوق دانشجویان بود چرا اینهمه دانشجو را از کشورهای خارجی با وعده های خیلی زیبا فریب داد و به عراق کشاند و در جهنم اشرف محبوس کرد و امکان ادامه تحصیلشان را گرفت!؟ چرا به ده ها و صدها نفر از جوانان مردم که مشغول تحصیل بودند وعده کار و درآمدهای آنچنانی داد و آنها را برای گذراندن یک دوره کوتاه آموزش کاری به عراق فرستاد و دیگر تحت هیچ شرایطی اجازه بازگشت را به آنان نداد؟ چرا فرقه رجوی به جوانان میگفت که هر لحظه که اراده کردید و بما اطلاع دادید بلافاصله ترتیب بازگشتنتان به کشوری که از آنجا اعزام شدید را میدهیم ولی به هیچ یک از قولها و وعده هایش عمل نکرد؟! و اصلا چرا در کشور عراق و در زمانیکه نزدیک به 3500 نفر از نیروهایش در بلاتکلیفی مانده بودند برای آنها دوره های عملی برگزار نکرد و اگر کسی هم چیزی بلد بود به آنها میگفت که نبایستی در خصوص علم و علومی که در خارج از مناسبات سازمان یاد گرفته اید مروری داشته باشید که همان ها هم از یادشان برود!؟ چرا بجای اینکه صبح یا شب نفرات را به کندن علف های بیابانهای اشرف به کار اجباری مشغول کنند کلاسهای آموزشی برای بالا بردن سطح و سواد نیروهایش برگزار نکرد؟! بیاد دارم یکبار در مکانی مشغول کار بودم که کتابچه ای که به زبان آلمانی بود را دیدم و وقتی داشتم صفحاتش را ورق میزدم بلافاصله مسئول بالاتر آمد و کتاب را گرفت و گفت چرا سعی میکنی  خودت را به دنیای خارج از مناسبات سازمان وصل کنی و اینکار تو یک ضد ارزش است و کلی سر این موضوع داستان سر هم کرد و خلاصه از من بخاطر یک کتابچه ای که به زبان آلمانی بود و من داشتم آنرا ورق میزدم یک حلقه ضعیف که یک پایش خارج از مناسبات است ساخت!
بیاد دارم حوالی سال 1368 بود که در لشکر91 که فرمانده وقت آن فاطمه رمضانی(سرور) بود سازماندهی بودیم. یکی از بچه ها که او را تقی صدا میزدیم هم با ما در آن جا بود.تقی  دکترای هوافضا و یکی از کارمندان ناسا در امریکا بود و اینطور که بچه ها میگفتند از رتبه علمی بالایی هم برخوردار بود! بعد معلوم شد که تقی دوست یکی از هوادارن سازمان بوده است و بعد از اینکه آن شخص کلی روی تقی کار کرده و اعتمادش را جلب کرده بود وی را راضی کرده که برای مدت خیلی کوتاه و آنهم برای بازدید به عراق بیاید که بعد از آمدن او را هم نگه داشته بودند! جالب بود که او را هم مانند بقیه افراد به کارهای اجرایی روزانه مجبور میکردند که البته با توجه به موقعیتی که داشت توانست بعد از حدود یک سال به امریکا بازگردد!
در اساس فرقه رجوی نه برای دانشجو و نه برای غیر دانشجو هیچ ارزشی قایل نیست. و هرآنچه در پیامها و تلوزیون خود از آن حرف میزند هرگز با آنچه بطور واقعی در مناسبات سازمان جاری است مطابقت ندارد! فرقه رجوی فقط یک چیز را خوب میشناسد و آنهم بهر شکل ممکن رسیدن به قدرت است و برای رسیدن بآن از هیچ خیانت و جنایت و دجالگری فرو گذار نخواهد کرد!
مراد
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا