نوار های دستور علی شیمیایی به مجاهدین برای کشتار اکراد عراقیروزنامه الاتحاد وابسته به اتحاد میهنی کردستان عراقشهاب القره لوسی در مقالهای که روزنامه الاتحاد وابسته به اتحاد میهنی کردستان عراق آن را منتشر ساخته ضمن انتشار اسنادی مربوط به علی شیمیایی ، به نقش مجاهدین خلق در کشتار کردهای عراق اشاره میکند.شهاب القره لوسی […]
نوار های دستور علی شیمیایی به مجاهدین برای کشتار اکراد عراقی
روزنامه الاتحاد وابسته به اتحاد میهنی کردستان عراق
شهاب القره لوسی در مقالهای که روزنامه الاتحاد وابسته به اتحاد میهنی کردستان عراق آن را منتشر ساخته ضمن انتشار اسنادی مربوط به علی شیمیایی ، به نقش مجاهدین خلق در کشتار کردهای عراق اشاره میکند.
شهاب القره لوسی مینویسد:
« ده نوار صوتی از منزل علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، پسر عموی صدام، پیرامون عملیات انفال علیه شهروندان غیرنظامی در روستاها و قصبات کردستان عراق و نیز سرکوب انتفاضهی سال 1991 به دست آمده که مربوط است به نشست هایی که علی شیمیایی در خصوص مسایل کردستان عراق داشته است.
در یکی از نوارهای صوتی مربوط به نشست مورخ 15 آوریل 1988، علی حسن المجید گفته است: تا تابستان سال بعد نباید حتی یک روستا در این منطقه باقی بماند. ما باید مردم را به اردوگاهها و شهرکها انتقال دهیم و آنان را تحت نظر بگیریم. انتقال این افراد از روستا به شهر در شمال عراق امر اجتناب ناپذیری است. از حالا به بعد من آرد، شکر، نفت، آب و برق به روستاییانی که در آن مناطق زندگی میکنند نخواهم داد. خب چرا باید به آنان اجازه دهیم که مثل الاغ زندگی کنند و چیزی نفهمند؟ به خاطر گندم؟ من گندم شان را نمیخواهم. ما از 20 سال پیش گندم از خارج وارد میکنیم خب 5 سال دیگر نیز این کار را خواهیم کرد.
در این نشست علی حسن المجید بر ضرورت تخلیه ی ساکنان این مناطق روستایی تأکید میکند و اظهار میدارد که باید خانه هایشان به طور کلی از بین برود، ساکنان آنجا به اردوگاه های اجباری منتقل شوند و به احدی از آنان اجازه داده نشود که به مناطقی که از بین رفته دوباره نزدیک شوند.
علی شیمیایی در نشست دیگری که با مسؤولان استان های حکومت خودمختار داشته (آنطور که بر روی نوار نوشته شده) و تاریخ آن به روز 26 مارس 1988 برمی گردد، بر مسأله ی کوچ اجباری کردها تأکید میکند. وی به توان رهبران ارتش و مسؤولان حزب بعث در اجرای این مهم تردید میکند و توجه آنان را به نیروها و توانی که ارتش میتواند در این راستا از آن بهره ببرد معطوف میکند. وی میپرسد این همه سال گذشته، چرا خرابکاران هنوز هستند؟ و ادامه میدهد: خرابکاران به نحوه ی عملکرد ما و دستورات می نگرند. عملکرد و دستورات ما آنطور که باید و شاید قدرتمند نیستند.
او سپس به محور دیگری اشاره میکند و میگوید: جلال طالبانی از من خواست تا با او کانالی برای ارتباط و صحبت باز کنم، من همان شب به سلیمانیه رفتم و آنان را با سلاحها و تجهیزات خاص هدف گرفتم. منظور وی سلاحهای شیمیایی بوده است. سپس اضافه میکند: تا زمانی که جنگ با ایران تمام نشده و ایرانیان از تمام مناطقی که گرفته اند خارج نشوند من با او (طالبانی) مذاکره نمیکنم و عملیات کوچ اجباری را متوقف نمیکنم. زمانی که کار کوچ اجباری به اتمام رسید، حمله ی همه جانبه ای را به آنان شروع میکنیم و طبق یک نقشه ی از پیش طراحی شده آنان را در مخفیگاه هایشان مورد هجوم قرار میدهیم و سعی میکنیم یک سوم آن مناطق را بازپس گیریم. آنان را در تنگه ها و دره ها محاصره میکنیم، سپس با سلاحهای شیمیایی آنان را هدف میگیریم. این حمله ی شیمیایی یک روزه نیست بلکه 15 روز آنان را با سلاح شیمیایی میزنیم. من اکنون اسم این سلاحهای شیمیایی را نمی آورم، زیرا ممنوع است ولی اعلام میکنم که با سلاح های کشنده ی جدید آنان را از پا در می آورم و آنان را شکست میدهم. آنان را تا مرز ایران دنبال خواهم کرد، سپس به نیروهای مجاهدین خلق دستور میدهم که آنان را در آنجا نیز مورد هجوم خود قرار دهند.

