صدای پای پیشقراولان پیروزی در بیخ گوش رجوی به صدا درآمد

ورود پیشقراولان و پرچمداران مطالبه گری و مدافعان حقوق پایمال شده، آقای محمد حسن رضایی جلفایی به همراه همسرش فائزه بلالی به کشور آلبانی و اولین دیدار با وزارت کشور و ثبت درخواست ملاقات با خواهرزاده اش سعید فرج الله حسینی ساکن کمپ موسوم به اشرف 3 و اقداماتی از این قبیل، جای صدها و هزاران تبریک و خدا قوت دارد.

قطعا هر کسی در این زمینه، چه در خصوص سفر به اروپا و کشور خاصی مانند آلبانی، دستی در آتش دارد و چه خانواده ها و انجمن نجات و آسیلا که خود مستقیم درگیر این موضوعات هستند و چه خود فرقه رجوی که طرف مقابل فعالیت و اهداف خانواده ها هستند بخوبی معنا و مفهوم این موفقیت را درک میکنند و خود سازمان مجاهدین خلق بیشتر از هر کسی تبعات این حرکت موفقیت آمیز را چون رعشه ای بر اندام خود تحلیل و تلقی میکند. لذا جا دارد مجددا ضمن ابراز خرسندی و خوشبینی از پیشرفت و موفقیت های حاصل شده به همه دست اندرکاران این سفر تبریک و تهنیت گفت.

حال با مروری مختصر بر سابقه تلاش ها و فعالیت های خانواده ها در اشرف و لیبرتی برای احقاق حقوق فرزندانشان و تلاشی و تخلیه پادگان اشرف در عراق و واکنش های سازمان مجاهدین و شخص رجوی ، بیش از هر چیز بر اهمیت این سفر به آلبانی پی خواهیم برد و باز تاکید میکنم سران فرقه رجوی، آقای رضایی جلفایی و همسرش را کابوسی وحشتناک برای خود تصور میکنند.

در مطالب قبلی اشاره کردیم که ابتدا رجوی قصد داشت از خانواده ها به عنوان نیروی اصلی خود در داخل کشور استفاده کند و با اخاذی از آنها شروع کرد. طلاها و پولهای انها را در حین ملاقات از فرزندانشان با هزاران ترفند و دروغ گرفت و در حین ملاقات نهایت تلاش خود را بکار گرفت تا این خانواده ها با فرزندانشان ارتباط عاطفی برقرار نکنند، سعی کرد فرزندان نوجوان آنها را فریب دهد و در اشرف نگهدارد و نهایتا بعنوان نیروی تبلیغاتی به هر کدام از خانواده ها سی دی های سخنرانی های مسعود و مریم و سایر فعالیت های تبلیغی را داد تا به ایران ببرند و برای سازمان تبلیغ نمایند. اما در یک جمعبندی از ملاقاتهای یکی دو ماهه متوجه شدند که همه این تلاش ها نتیجه عکس داده است به این صورت که تقریبا 70 درصد از افرادی که با خانواده هایشان ملاقات داشته اند علیرغم سخت گیری های شدید ماموران اطلاعات عملیات سازمان، ارتباط عاطفی با خانواده ها برقرار شده و محبت پدر و مادر و عشق و عاطفه خواهر و برادری مجددا احیا شده و با قوه مغناطیس بالا موجب فرار و جدایی بسیاری از این عزیزان از تشکیلات رجوی گردید .

مورد بعدی اینکه هیچ خانواده ای هیچکدام از سی دی ها را به داخل کشور برای تبلیغ نبرد و همه را در خاک عراق بیرون از پادگان اشرف از بین میبردند .جز چند خانواده که ساده دل بودند و برای رهایی فرزندانشان از هیچ کوششی فروگذار نکردند و مورد اخاذی سازمان قرار گرفتند. خبر اخاذی بلافاصله در بین خانواده ها پخش شد و از این کار نیز جلوگیری بعمل آمد. و نهایتا خانواده ها چنان درسی به رجوی دادند که این مرد پر ادعا با حالت دلقک بازی و شکلک در آوردن روی سن آمد و اعلام کرد :

خانواده مساوی است با کانون فساد
خانواده مساوی است با ضد مبارزه
ننگ ما ننگ ما، فامیل الدنگ ما
و رسما اعلام کرد خانواده ها مزدوران وزارت اطلاعات هستند!

خانواده ها اما از آنجاییکه تنها هدفشان دسترسی، ملاقات و رهایی فرزندانشان بود هرگز از این سنگر عقب نشینی نکردند و آن درس فراموش نشدنی را به رجوی دادند که ناگزیر به خروج خفت بار از اشرف و عراق شد و خودش بیشتر از هر کس میداند که این شکست فقط و فقط محصول تلاش های خانواده ها بوده است .

در آلبانی اما سازمان مجاهدین خلق با حمایت آمریکا و لابی های سعودی صهیونیستی هرگز احساس خطر نمیکرد و با استفاده از این حمایت ها توانست مشکلات زیادی برای جداشدگان مقیم آلبانی، برخی خانواده ها همچون خانواده محمدی و خانواده حیرانی بوجود بیاورد و با تمام توان قصد داشت و دارد که هر حرکت خانواده ها را در نطفه خفه کند زیرا خودشان به عواقب و تبعات این فعالیت ها آشنا هستند. اما در این برهه از زمان تشکیل انجمن آسیلا که محصول تلاش های گسترده جداشدگان مقیم آلبانی، بخصوص آقای حسن حیرانی و دوستان خوبی چون آقای داشامیر و سایر یارانشان است طی مراحل قانونی به ثبت رسیده است و چون دژ مستحکمی در مقابل فرقه رجوی ایستاده و مطمئنا موجب تسهیل در سفر خانواده ها خواهد شد.

انگ و تهمت های رجوی مبنی بر مزدور بودن خانواده ها و وابستگی آنها به وزارت اطلاعات دیگر خنثی و بی اثر شده و هیچ کس را فریب نخواهد داد و این تهمت نیز برای فرقه رجوی تف سربالا شد، زیرا سوال این است که: همه خانواده های نیروهای داوطلب انقلاب کرده و گوهران بی بدیل مریم از آغوش وزارت اطلاعات بیرون آمده اند ؟

حمایت های بی دریغ تمام خانواده ها و انجمن نجات از انجمن آسیلا و تسهیل امر اعزام خانواده ها به آلبانی و تلاش برای دیدار با فرزندانشان قطعا وارد فاز جدیدی خواهد شد که در آینده شاهد پیروزی های هرچه بیشتر و موفقیت خانواده ها خواهیم بود و آنوقت آه و فغان فرقه رجوی گوش فلک را کر خواهد کرد و خانواده ها پیروز این میدان خواهند بود.