چگونه سازمان “مسعود-صدام” به “مریم-فیصل” تبدیل شد؟

گروه مجاهدین خلق که گوی رقابت در خیانت به میهن و جنایت علیه هموطنان خود را از سایر اپوزیسیون ربوده، خود را آلترناتیو جمهوری اسلامی معرفی کرده است. یک روز در پارلمان کانادا و روز دیگر در سنای ایتالیا مدعی رهبری جنبش اعتراضی کنونی در ایران و سازماندهای اعتصابات می‌شود. “شورای ملی مقاومت ایران” را آلترناتیو جمهوری اسلامی می‌داند و خود را نماینده مردم و معترضان معرفی می‌کند.

صحبت از مریم رجوی، رئیس جمهور خودخوانده! ایران پس از براندازای است که دوره ریاست او بر گروه تروریستی مجاهدین، به “مریم-فیصل” معروف شده است که شیوه مبارزاتی اش با دوره “مسعود-صدام” متفاوت است.

او اخیراً در سنای ایتالیا گفته است: این جنبش به میزان زیادی از سازمان یافتگی برخوردار است که توسط سازمان مجاهدین خلق و شبکه سازمان یافته کانون‌های شورشی صورت می‌گیرد و شورای ملی مقاومت ایران آلترناتیو این رژیم است.

البته این نخستین بار نیست که مجاهدین اعتراضات ایران را تصاحب می‌کند. پیش از این نیز نماینده‌های این گروه با حضور در شبکه‌های دولتی عربستان سعودی مثل “العربیه”، “الحدث”، “قناه ۲۴ سعودی” و… ضمن اعتراف صریح به حضور عناصر تروریست مجاهدین در اعتراضات و به آشوب‌کشاندن آن گفته‌اند: “اساسا نیروهای سازمان مجاهدین برای چنین روزهایی دوره دیده و تشکیل شده‌اند؛ مثلاً یکی از وظایف‌شان سوزاندن تصاویر قاسم سلیمانی می‌باشد!” نماینده گروه تروریستی مجاهدین خلق همچنین در شبکه تلویزیونی دولت سعودی گفت که: “این اعتراضات ابتدا با مرگ مهسا امینی آغاز شد اما اکنون نیروهای مجاهدین خلق هستند که آن را رهبری می‌کنند و پیش می‌برند!”

طنز ماجرا آنجاست که سازمان مجاهدین خلق که با ایده‌هایی نظیر “ازدواج اجباری” یا اجبار زنان به ترک محارم، در نوع خود اسوه تضییع حقوق زنان است، ریاکارانه ژست دادخواهی گرفته و خود را به عنوان جلودار اعتراضات معرفی می‌کند.

بعد از مرگ مسعود با سازمان جدیدی روبرو هستیم که هم قدرت اقتصادی دارد و هم قدرت لابی گری. این گروه بعد از خروج سازمان از جایگاه تروریستی اش به طور پنهانی کنشگری تروریستی را در برخی فضاها نمایندگی و یک سازمان در سایه او را هدایت می‌کند.
همچنانکه الهه شریف پور که به خاطر نام شوهر انگلیسی‌اش به “الهه هیکس” معروف شده و توسط رسانه‌های بیگانه فارسی زبان به عنوان پژوهشگر امور ایران در سازمان دیده‌بان حقوق بشر معرفی می‌شود، درباره فعالیت این گروه در توئیتی نوشته بود: “مجاهدین خلق توسط اسرائیل پشتیبانی شده، حمایت مالی و آموزش داده می‌شوند”.

در همین زمینه مجید تفرشی، پژوهشگر که سال‌ها در زمینه فعالیت مجاهدین پژوهش کرده است درباره تغییر شکل و ماهیت این گروه، گفته است: در سال‌هایی که سازمان در عراق فعالیت می‌کرد روش و منشی که از خود به نمایش گذاشته بود، عملاً سازمان “مسعود –صدام” بود یعنی از روش تروریستی، تخریب گر و ویرانگر بهره می‌برد؛ اما بعد از خلعیت مسعود رجوی و به دست گرفتن این امپراطوری توسط مریم رجوی و سفر ترکی فیصل به پاریس و دیدار با مریم رجوی، سازمان به سمت دسیسه و توطئه و امور جاسوسی و دخالت در امور پنهان، تغییر رویکرد داد. یعنی سازمان “مسعود- صدام” به سازمان “ترکی- مریم” تبدیل شد.”

اما برخلاف تصویری که این گروه از زنان و مردان با لباس متحدالشکل از خود به عنوان ویترین به نمایش می‌گذارد، از نیروهای نیابتی مختلفی در آمریکا، کانادا و کشورهای مختلف اروپایی استفاده می‌کند. از چهره‌هایی مانند شادی صدر گرفته تا مجید رفیع زاده و حامد اسماعیلیون، که به عنوان سمپات ها و لابیست های این سازمان عمل می‌کنند. کسانی‌که در کشورهای غربی پول خرج می‌کنند تا نماینده این کشورها را به نشست‌های مجاهدین ببرند و یا بالعکس زمینه‌های حضور رجوی را در مجامع غربی فراهم سازند. مجاهدین با یارگیری از میان سلبریتی‌های ورشکسته نظیر مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون، سعی دارند خود را در مقام قیاس با سلطنت‌طلبان، مقبول‌تر و موجه‌تر نشان بدهد. وکیل اسماعیلیون فردی به نام “کاوه شهروز” است که خود را مرید “اروین کاتلر” حقوقدان کانادایی و از چهره‌های اصلی لابی صهیونیسم در کانادا و آمریکا که سالهاست وکالت مریم رجوی سرکرده مجاهدین را به عهده دارد، می‌داند. بی راه نبود که چند روز پس از سخنرانی اسماعیلیون در مجمع “هالیفاکس” کانادا، مریم رجوی در پارلمان این کشور به صورت ویدئو کنفرانس حضور یافت و توهماتش درباره ایران را باز تکرار کرد.

اما مهم‌تر از فعالیت و نقش آفرینی گروه تروریستی مجاهدین در اعتراضات اخیر، فرصت، مجال و بها دادن به این گروه توسط دول غربی است. چه آنجا که نمایندگانشان در اجلاس‌های سالانه سازمان مجاهدین شرکت می‌کنند، مانند مایک پمپئو، جان بولتن و برخی از سناتورهای آمریکایی و هم نوا با این گروه تروریستی رویکرد خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ می‌کنند و چه آنجا که رجوی را به عنوان نماینده مردم ایران به محافل سیاسی و نظامی خود دعوت می‌کنند. گروه مجاهدین خلق در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی گوی رقابت در خیانت به میهن و جنایت علیه هموطنان خود را از سایر رقبای خود ربوده تا حدی که حتی سایر گروه‌های اپوزیسیون اغلب از همراهی و همکاری آشکار با آنها ابا دارند و به همین دلیل حداقل بخش متوهم تر بلوک تندروی سیاسی در آمریکا، آن را آلترناتیو نظام ایران می‌پندارند.

بنابراین از این گروه به عنوان جاده صاف کن برای رسیدن به اهداف و مطامع سیاسی خود بهره می‌برند. هرچند که این گروه سابقه کشتار و ترور در کارنامه‌اش باشد و در بین مردم ایران نیز منفور باشد. همچنانکه “مکس آبرامز” استاد دانشگاه آمریکایی و تحلیل گر مسائل سیاسی گفته است: “به تغییر حکومت که می‌رسد، سیاست آمریکا این بوده است که دقیقاً از هر کسی غیر از خود آن حکومت فعلی جانبداری کند، حتی اگر از حمایت داخلی کمی برخوردار باشند، زنان را سرکوب کنند یا به آن‌ها القاعده بگویند.”

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا