جلسه برخط جنبش دادخواهی گیلک مادران – قسمت دوم

در قسمت قبل از جنبش دادخواهی گیلک مادران به سرپرستی زهرا قلیزاده گفته شد که روز دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ یک جلسه آنلاین با حضور اعضای آن برگزار کردند و در خصوص پاره ای از مسائل به گپ و گفتگو پرداختند. زهرا قلیزاده سرپرست جنبش دادخواهی گیلک مادران در ادامه جلسه عنوان کرد متاسفانه از […]

در قسمت قبل از جنبش دادخواهی گیلک مادران به سرپرستی زهرا قلیزاده گفته شد که روز دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ یک جلسه آنلاین با حضور اعضای آن برگزار کردند و در خصوص پاره ای از مسائل به گپ و گفتگو پرداختند.

زهرا قلیزاده سرپرست جنبش دادخواهی گیلک مادران در ادامه جلسه عنوان کرد متاسفانه از گیلان خانواده های زیادی عزیزانی را در اسارت رجوی دارند که به واسطه خیانت رجوی از هم بیخبر و بی اطلاع هستند. وقتی داشتم بطور گذرا لیست اسیران رجوی در گیلان را نگاه میکردم ناباورانه دیدم فقط ۵۰ تن از زنان گیلانی سالها است که در اسارت رجوی هستند و بطور مضاعف از رجوی خائن آسیب دیده اند و کانون خانواده هایشان از هم پاشیده شده است. من باب مثال زهرا حسینی که پدرش را از دست داده است و امروز مجلس ترحیم و مراسم سوم پدر بدرود یافته حاج سید رضا حسینی است، در دهه شصت با مهدی خوشحال که بعدها از سازمان جدا شد ازدواج می‌کند و با یک فرزند یک ساله اش ناگزیر به ترک کشور به جهت پیوستن به فرقه مجاهدین به عراق می‌رود. این بانوی نگون بخت با یک انتخاب اشتباه پا در مسیری بی بازگشت می گذارد که تمامیت زندگی اش تباه می‌شود. چراکه خودش در اسارت رجوی می ماند و همسرش از رجویها جدا می‌شود و پی زندگی اش می‌رود و فرزند کوچکش سعید در دهه هفتاد در میانه جنگ اول خلیج از طرف رجوی از آغوش مادر ربوده و به ناکجا آباد آلمان فرستاده می‌شود.

زهرا قلیزاده

از آن پس زهرا حسینی به حکم تشکیلات سیاه رجوی بعنوان مادر اطلاعی از فرزندش نباید داشته باشد و حق ندارد در این خصوص پیگیر هم باشد و این در حالی است که زهرا خبر ندارد که فرزندش سعید البته با حمایت پدر تحصیل و ازدواج می‌کند و خود دارای ۲ فرزند می‌شود ولی کماکان از مادر خود بی‌خبر می ماند و این ظلم بی پایانی است که رجوی بعنوان پادوی اجنبی به این خانواده و دیگر خانواده هایی همچون شما عزیزان مرتکب می‌شود که نه می بخشیم و نه فراموش می‌کنیم.

خواهر زهرا فرحناک

خواهر زهرا فرحناک

معصومه فرحناک جانشین شورای جنبش دادخواهی گیلک مادران با کسب اجازه از حضار گفت:
چقدر جالب و حیرت انگیز است که زندگی به فنا رفته تمام اسیران رجوی یکسان و مشابه هم هستند. وقتی داشتم روایت زندگی زهرا حسینی را گوش میکردم دیدم خواهرم زهرا نیز همین روند اسارت را طی کرده است. او هم ناخواسته به یک ازدواج تشکیلاتی در شرایط بحرانی دهه شصت با مرتضی کوهستانی تن می‌دهد و از آن پس سختی‌های زیادی را متحمل می‌شود چرا که ناگزیر مخفی می‌شود و با همسرش و با یک فرزند کوچکش از کشور خارج و به عراق می‌رود. همان ایام همسرش را در عملیات موسوم به فروغ جاویدان از دست میدهد و فرزندش محمد در آغاز جنگ اول خلیج از وی ربوده و به کشور آلمان فرستاده می‌شود که هنوز که هنوز است مادر و فرزند از هم بیخبر و بی اطلاع هستند و این است که باور عمیق داریم اعضای نگون بخت فرقه رجوی و ما خانواده هایشان به قطع و یقین از قربانیان رجوی هستیم و در پیشگاه عدالت و وجدانهای بیدار بشری شکایت داریم و برای رهایی عزیزانمان از چنگال دیو صفت رجوی استمداد می طلبیم و طبعا از این کارزار انسانی و خداپسندانه با رجوی وطن فروش گامی واپس نخواهیم نهاد.

آمنه یوسفی

آمنه یوسفی

آنگاه آمنه یوسفی از دیگر اعضای جنبش دادخواهی گیلک مادران رشته سخن را به دست گرفت و گفت:
روایت زندگی زهرا حسینی و زهرا فرحناک از اسیران رجوی برایم خیلی تکان دهنده بود ولی می بینم که این دو به اتفاق همسرانشان از اعضای قدیمی سازمان رجوی بودند در حالیکه برادرم محمد تقی یوسفی هیچگونه آشنایی با فرقه رجوی نداشت و بنا به جبر و استیصال و با فریب و نیرنگ به عضویت شان در آمد. برادرم در دفاع از میهن خود با صدامیان متجاوز به اسارت در آمد و در ادامه با یک معامله کثیف رجوی و صدام گرفتار رجویها شد و هم اکنون در زندان مانز در کنترل و اسارت رجویها بسر میبرد و این یعنی اینکه رجویها هر کسی را به فراخور حال خود فریب داده و به اسارت گرفته است و تفاوت چندانی بین آنان و خانواده ها یشان نیست.

در این لحظه زهرا قلیزاده مسئول جلسه گفت که برایتان خوش خبر هستم و الان برادر ارجمندم آقای پوراحمد مسئول انجمن نجات گیلان آنلاین هستند که به سخنان ایشان گوش می‌دهیم و بهره می جویم.

ادامه دارد…

دقتکار