حجاب اجباری و طلاق اجباری در تشکیلات مجاهدین خلق

رجوی در تاریخ 25 شهریورماه 1404، در مورد حجاب و طلاق اجباری نکاتی را مطرح کرد. لازم دانستم در رابطه با حجاب و طلاق اجباری در تشکیلات نکاتی را یادآوری کنم. رجوی باید بداند همان گوهر ادب آوازی که در سنین نوجوانی و به واسطه مغزشویی های شما خودش را منفجر کرده اگر همچنان در […]

رجوی در تاریخ 25 شهریورماه 1404، در مورد حجاب و طلاق اجباری نکاتی را مطرح کرد. لازم دانستم در رابطه با حجاب و طلاق اجباری در تشکیلات نکاتی را یادآوری کنم. رجوی باید بداند همان گوهر ادب آوازی که در سنین نوجوانی و به واسطه مغزشویی های شما خودش را منفجر کرده اگر همچنان در مناسبات بود این بار رجوی را منفجر می کرد! اگر سارا (فرمانده طلوع ) زنده بود و الان حضور داشت حتما از انقلاب کذایی رجوی دلزده و مأیوس شده بود، درست مثل صدها و هزاران عضو دیگری که طی این سالها به پوشالی بودن شعارهایش پی برده اند.

در شرایط کنونی هر چه زمان می گذرد طینت پلید رجوی بیشتر بر ملاء می شود تا جایی که امروز می بینیم برای اربابان خود اسرائیل و آمریکا چه ها که نمی کند.

رجوی این رهبر مادام العمر چه جوابی در برابر نقض حقوق زنان در داخل تشکیلات دارد؟ حق مادر شدن ، عشق ورزیدن ، انتخاب نوع پوشش و … او زنان تشکیلاتش را از بسیاری از حقوق پایه ای شان محروم کرده است. کاری که رجوی کرده در هیچ سیستم استبدادی در تاریخ بشری دیده نشده است.

وقتی در همان اوایل بحث طلاق از سوی رجوی همگانی گردید خیلی از افراد در تشکیلات بودند که نمی خواستند پای طلاق خود خواسته رجوی بیایند. اما رجوی آنها را مجبور کرد، که یا باید زنهایشان را طلاق بدهند یا زندان ابوغریب را تجربه کنند. نمونه آن ، فردی بنام کشمیری بود که به گفته مسعود خدابنده که در آن نشست حضور داشته رجوی در آن نشست گفت اقدامات کشمیری در حادثه انفجار 8 شهریور حسابش جداست اما الان باید همسرش را طلاق دهد در حالی که نامبرده حاضر به طلاق همسرش نبود اما در نهایت رجوی مجبورش کرد!

رجوی کسانی که در نشست های طلاق شرکت نمی کردند را زیر فشار روحی و روانی قرار می داد. در نشست ها به صراحت می گفت این اشخاص مشکل جنسی دارند، حق رهبری را می خورند و نمی خواهند پس بدهند، ایدئولوژی جنسیتی دارند، خون شهیدان را می خورند و مارک های دیگر! رجوی کاری کرده بوده بود که افراد مجبور شوند از خانواده خودشان بگذرند و پای طلاق بیایند، طلاق مطلقاً از سر انتخاب نبود هر چه بود اجبارات محض بود.

طلاق اجباری شامل مجردها هم می شد. رجوی اعضای خودش را مجبور کرده بود کتبا تعهد دهند که تا ابد به طلاق پایبند باشند، هیچوقت فکر ازدواج به سرشان نزند، عشق به خانواده و همسر و فرزند را باید خط بطلان بکشند. رجوی حتی آنهایی که حلقه خودشان را در نیاورده بودند گفته بود، حلقه نشانه جنسیت است ، به همین خاطر کسی جرات نمی کرد حلقه دستش کند.

در رابطه با طلاق ، افرادی که از سازمان جدا شدند خاطرات زیادی را نقل کردند و علیه رجوی دست به افشاگری زدند. در این زمینه می خواهم به افشاگری خانم بتول سلطانی اشاره کنم ، خانم بتول سلطانی گفت که رجوی چگونه او و چند زن دیگر را مجبور کرد به عقد او در آیند و با او هم خوابگی داشته باشند ! این هم نمونه دیگر از اجبارات جنسی. رجوی در نشست ها گفته بود همه باید در محرمیت وی باشند و حتی اشاره داشت شما فرض کنید من در حال معاصی با زنان تان هستم! ما که در آن نشست پای صحبت اش بودیم مطلقاً فکر نمی کردیم رجوی نسبت به زنان سازمان نیت سوء و پلیدی داشته باشد و این داستان را ایدئولوژیک می دیدیم و سر سوزنی به او شک نداشتیم ، فکر می کردیم این حرفها را مطرح می کند تا مسئله طلاق را سفت و آبندی کند ، اما حالا وقتی از زبان زنانی که خود در سطح شورای رهبری بودند و جدا شدند و دست به افشاگری زدند، می شنویم که رجوی از زنان داخل تشکیلات چگونه سوء استفاده می کرد، تازه می فهمیم ما چقدر ساده و در حقیقت نسبت به رهبری صادق بودیم. آری ما صادق بودیم اما رجوی نسبت به اعضایش ناصادق بود.

اما در رابطه با حجاب اجباری هم نکاتی را متذکر شوم، رجوی در نشست ها می گفت روسری فرم رسمی همه زنان مجاهد خلق است. همگی باید به آن پایبند باشند ( یعنی اجباری است ) همه باید به اجرای آن ملتزم باشند. در داخل تشکیلات زنان به هیچ عنوان حق ندارند بدون روسری باشند، اگر روسری ها کمی عقب باشد و موی خانمی دیده شود، اول تذکر می دهند و در ادامه تهمت و مارک های ناجور به آن فرد می زنند. در واقع آبروی فرد را در بین جمع می برند، حتی در آلبانی من فیلمی را دیدم که خیلی متعجب شدم ، پلیس ضد شورش آلبانی به قرارگاه اشرف 3 جهت بازرسی رفته بود اعضای سازمان با پلیس درگیر شدند در صحنه یکی از خانم ها در حالی که از سازمان دفاع می کرد. و کمی روسری اش به عقب رفته بود ، یکی از زنان سازمان که بغل دستش ایستاده بود به او تذکر داد روسریت عقب رفته خودت را جمع کن ! حالا قضاوت کنید انقلاب مریم رجوی چه کار کرده و در کجای تاریخ قرار دارد .

خانم زهرا میرباقری عضو جدا شده مجاهدین در یکی از افشاگری هایش گفته بود، در درون مناسبات مجاهدین زنان حق ندارند از پوششی مثل شال یا کلاه استفاده کنند جز روسری سبز ، قرمز و خاکی ، بقیه ممنوع بود حتی روسری قرمز و خاکی نیز در محل های خاص مجاز بود. اگر خارج از مراسم های تبلیغی مجاهدین کسی روسری قرمز یا خاکی سرش می کرد مجاز نبود و توبیخش می کردند. زنان حتی در سالنی که فقط خودشان حضور داشتند و در واقع زنانه بود و مردی هم در آن محل تردد نداشت باز هم اجازه نداشتند از روسری استفاده نکنند. در هر حال حجاب اجباری است باید همواره روسری سر کنند.

زنان سازمان هنگام تردد به خارج از مناسبات در داخل عراق و حتی در کشورهای اروپائی باز هم حق نداشتند از روسری استفاده نکنند فقط رنگ روسری را تغییر می دادند و در اصل پوشش که روسری بود تغییری نمی کرد ، در داخل تشکیلات زنان حق هیچگونه آرایش را ندارند و حتی استفاده از کرم ضد آفتاب در هوای داغ تابستان عراق که دما به بالای 50 درجه می رسید نیز ممنوع بود ، در داخل تشکیلات اگر زنی جلو آینه می رفت ، سپس در نشست های عملیات جاری به آن فرد انتقاد می کردند و به او مارک و تهمت می زدند ، وقتی می گویم زنان داخل تشکیلات از پایه ای ترین حقوق انسانی محروم هستند یعنی همین !! البته به استثناء مریم رجوی که برای هر سخنرانی لباس های رنگارنگ می پوشد و بدین شیوه می خواهد وانمود کند مدرنیزه است. جلوی اروپایی ها و آمریکایی ها خودش را بزک میکند تا نشان دهد فردی نو گرا و مدرن پسند است در حالی که در سازمان به طور کلی حقوق زنان بیشتر از مردان نقض شده است. در حقیقت در داخل تشکیلات مجاهدین فشارهای روحی و روانی ، محدویت ها و اجبارات روی زنان بیشتر از مردان اعمال می شود به همین دلیل استثمار مضاعف را زنان داخل تشکیلات متحمل می شوند.

محمدرضا گلی