نگاهی اجمالی به طرح کذائی ۱۰ماده ای مریم رجوی – قسمت چهارم

طی قسمت های اول تا سوم این نوشتار به ادعاهای مریم رجوی درمورد التزام او به کثرت گرایی، جمهوریت، آزادی بیان وآزادی احزاب و… پرداخته شد. ماده چهارم طرح کذائی این خانم به ضرورت جدایی دین و دولت، آزادی ادیان و مذاهب پرداخته که بسادگی روشن خواهم کرد که ادعایی سخت نابجا میباشد. چرا که […]

طی قسمت های اول تا سوم این نوشتار به ادعاهای مریم رجوی درمورد التزام او به کثرت گرایی، جمهوریت، آزادی بیان وآزادی احزاب و… پرداخته شد.

ماده چهارم طرح کذائی این خانم به ضرورت جدایی دین و دولت، آزادی ادیان و مذاهب پرداخته که بسادگی روشن خواهم کرد که ادعایی سخت نابجا میباشد. چرا که مسعود ومریم بیش ازهمه دین ودولت را یکی کرده وعملا هیچ بهائی به آزادی ادیان ومذاهب نداده و بلکه دشمن سرسخت این مقوله هستند.

وقتی مسعود رجوی تلاش مداومی انجام میدهد که خود را نماینده ی اولیاء برروی زمین وانمود کند و خود را ازحالت زمینی خارج کرده وغیرقابل دسترس مینماید، دراصل از دین و مذهب به عنوان حربه ای کارآ وآنهم درراستای کثیف ترین مطامع غیرانسانی خود سوء استفاده میکند.
آنگاه ادعا میکند که درآینده ی نامعلوم دست ازاین کار کثیف خود – سوء استفاده ی خشن ازمذهب بنفع اغراض ومطامع سیاسی- برخواهد کشید و روشن نمیکند که این قولها چه ضمانت اجرایی خواهند داشت!

مریم رجوی صراحتا و درجلسات متعدد شستشوی مغزی اعضای سازمان گفته که اگر شما خدا را قبول نداشته باشید من عذر شما را از این بابت که او(خدا) را نمیتوانید ببینید میپذیرم ولی قبول نکردن مسعود رجوی که حی و حاضر است ، گناهی نابخشیدنی است و سازمان ما هرگز این یکی گناه را از طرف منکرین این امر ( منکرین وجود ذیجود مسعود رجوی!) برای هرکس با هر رده و موقعیتی که داشته باشد، نخواهد بخشید.

معنی ساده ی این برخورد مریم آنست که او درتضاد بین دین وسیاست، براحتی حاضر است که دین را فدای سیاست کند وآنگاه بی شرمانه ادعا کند که به امر جدایی دین از دولت اعتقاد راسخ دارد و گو اینکه حالا بر ضد این ادعا عمل میکند، در آینده عمل خواهد کرد!!

واقعیت آنست که در دستگاه مشترک مسعود و مریم و در تضاد احتمالی بین دین و دولت (سیاست)، این دین است که در سلاخ خانه های رجوی ها قربانی میشود و تبدیل به جزئی از سیاست میگردد و هر آنچه را که مسعود و مریم ادعا میکنند، اعتباری در حد یک تک کشک ندارد.

روایات فراوان وجود دارد که افرادی از گروه های ملی ومذهبی غیر مرتبط با علائق رجوی ها، براثر اشتباهات خود یا جبر زمان و شرایط نامطلوب به دام این گروه افتاده اند وهمواره مجبور بوده وهستند که تشریفات مذهبی خاص خود را به روشی که مسعود ومریم اجرا میکنند انجام دهند و ابدا آزادی ای برای انجام مراسم مذهبی خود ندارند و این موضوع دروغگویی رجوی ها را در اعتقاد این خبیثان به آزادی عمل دگراندیشان نشان میدهد.

مسعود ومریم خودپرست، خودشیفته و مستبد تمام عیار با توهمات بی مانند خود هستند و از یک مستبد ودیکتاتور و جوجه دیکتاتوری برنمیآید که اصل جدایی دین ازدولت را رعایت کند و رجوی هرچقدر برخلاف این استدلال جهانشمول من بکوشند تا ثابت کنند که آنها با وجود دیکتاتور بودن ، به این اصل احترام خواهند گذاشت، دردنیای سرریز شدن اطلاعات و ظهور انسان های فهیم تر از گذشته قابل پذیرش نخواهد بود!

اگر مریم و مسعود بار دیگر ادعا کنند که بااینهمه تناقضات موجود بازهم خواهند توانست کار غیرممکنی را ممکن گردانند، پیشنهاد ساده ی من به این دغلکاران این خواهد بود که از حالا جدایی دین و سیاست را درتشکیلا ت خود مرعی دارید که اگر این کار را نکنید ثابت خواهید کرد که وعده ی سرخرمن به مردم و در درجه ی اول به اعضای نگونبخت خود میدهید و دغلکار و دروغگویی بیش نیستید!

ادامه دارد…

رضا اکبری نسب

عضو خانواده اسرا و جانباختگان رجوی
تبریز- ایران