رجوی و درماندگی باز هم بیشتر

رجوی در منتهی درماندگی و در حالیکه ته مانده نیروهایش در اشرف علیرغم اینکه بیشتر اوقات خود در طی روز را در نشست های گوناگون و تحت فشارهای شدید تشکیلاتی سپری می کنند باز هم به محض بدست آوردن فرصت از فرقه فرار کرده و یا جدا می شوند و مایه بی آبروئی بیشتر او و رو شدن هر چه بیشتر جنایات او می‌شوند و حتی خبر از نوشتن شب نامه بر علیه رجوی دیکتاتور در اشرف به گوش می رسد، برای ارضاء جاه طلبی و عقده های خود به ترفند جدیدی متوسل شده تا اینطور وانمود کند که در ایران و در بین مردم و جوانان جایی دارد!!!
رجوی که بعد از قریب به سی سال فراخوان دادن و اعلان مرحله پایانی یا مرحله سرنگونی و یا دوران سرنگونی حکومت در ایران و دادن تاریخ های مختلف برای تعیین تکلیف شدن این حکومت راه به جایی نبرد با پر رویی تمام بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری در ایران، اعلام کرد که «استارت سرنگونی» زده شده (ولی جواب نداد که اگر استارت سرنگونی تازه خورده است پس 28 سال جنگ مسلحانه با این حکومت برای چکاری بوده است). او در بخشی از پیامی به تاریخ 8 دی ماه با خر‌مرد ‌رندی اینطور وانمود کرد که گویی اکثریت مردم ایران با او هستند و چنین می‌گوید:
«آهای بچه های اشرف نشان در تهران و شهرهای شعله ور ایران… گوش کنید:
زمان آن رسیده است که اسم خیابان مصدق را هم برگردانید.»
بنظر می رسد که این استراتژی جدید رجوی بعد از شکست خوردن تمام استراتژی های قبلی او اعم از «جنگ چریک شهری»، «زدن سر انگشتان رژیم»، «واحد های آزادیبخش» و آخرین آن یعنی «ارتش آزادیبخش» باشد. یعنی بعد از به کشتن دادن تعداد زیادی از نیروها و کشتن بسیاری از افراد در طرف مقابل و همکاری با صدام، تمام استراتژی هایش در گل نشستند و البته او هیچگاه و به هیچ کس پاسخ نداد که چرا چنین خطوطی را تعیین و چرا آن خطوط جواب نداشته و چرا آنها را تغییر داده است ولی تا دلتان بخواهد او و مریم از دانش شگرف استراتژیکی خود و بخصوص شخص رجوی و یگانه و بی همتا بودن این رهبری صحبت کرده اند!!!
به هر حال به نظر می رسد رجوی بعد از اینکه یادش آمده 30 سال گذشته ماشینش برای سرنگون کردن حکومت خاموش بوده و تازه باید به آن استارت زد، به این نتیجه هم رسیده که استراتژی درست در راه سرنگونی حکومت ایران همانا تغییر نام خیابان ولیعصر به خیابان مصدق است!!!
این استراتژی جدید آن قدر با شرایط ایران منطبق بوده که بعد از نزدیک به یک ماه و نیم سرانجام در سایت سازمان دو عکس از دو کاغذ که در آن نوشته شده بود «خیابان مصدق» درج شد و فورا از آن نتیجه گرفتند که جوانان تهران هوادار رجوی هستند و با این عنوان موضوع را درج نمودن:
« جوانان مجاهد و مبارز تهران، با پاسخ مثبت به فراخوان رهبر مقاومت، نام خیابان مصدق را برگرداندند»
جالب اینجاست که در همان روز 8 دی که رجوی بعد از سالها زندگی در سوراخ موش و فرار از خطر و فکر کردن مداوم، این استراتژی جدید را کشف کرد، همسر او نیز بعد از سال ها فرار از صحنه بمباران های عراق و ترک کردن نیروهایش در زیر آن بمباران و سفر به پاریس و شرکت در جشن های گوناگون و مسافرت به کشورهای مختلف اروپایی و خوش گذرانی، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که:
«حکومت ایران تا 12 ماه دیگر سرنگون خواهد شد»
حال اگر این تاریخ را با آن استراتژی کنار هم بگذاریم می بینیم که در ظرف یک ماه دو عکس درست شده و در نتیجه تا 11 ماه دیگر که مهلت سرنگونی حکومت ایران است با احتساب هر ماه دو عکس، 22 عکس دیگر نیز تهیه خواهد شد. بنابراین نتیجه می گیریم که سرنگونی این حکومت با 24 عکس از «خیابان مصدق» محقق خواهد شد.
رجوی هم که فکرش را نمی کرد چنین استقبال وسیعی از پیامش بشود وقتی متوجه شد چقدر در ایران نیرو دارد، دیگر گذاشتن آموزش برای نیروهای وارفته در اشرف را بی ثمر دانسته و از 30 دی سلسه آموزش های جدیدی را برای نیروهای داخل کشور!!! که در مدت بیش از یک ماه دو عکس درست کردند(از راندمان بسیار بالای!!! آنها می‌توان تعداد آنها را نیز حدس زد) آغاز کرد تا هم عقده های خودش را ارضاء کند و هم داستان های صدبار تکراری را به این اسم، بار دیگر به خورد اسیران گرفتار در اشرف بدهد تا بلکه باز هم بتواند آنها را برای مدتی دیگر بفریبد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا