جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
نامه محمد سلامی به برادرش رضا سلامی در کمپ آلبانی مجاهدین 02 آذر 1404
بدون خانواده زندگی معنا و مفهوم ندارد

نامه محمد سلامی به برادرش رضا سلامی در کمپ آلبانی مجاهدین

برادرم رضا سلام. خوبی؟ یادی از برادرت نمی کنی. حرفهای زیادی دارم، حرفهایی از جنس غربت و دوری. کلاً ما را فراموش کردی. چندین سال در عراق بودی و الان هم در کشور آلبانی. آلبانی چه خبر؟ در کمپ چکار می کنی. نمی دانم به لحاظ جسمی مشکل داری یا خیر. چشم را بستیم و […]

پیام عبدمحمد چهارلنگ به برادرش رحیم چهارلنگ در کمپ آلبانی مجاهدین 02 آذر 1404
به خاطر روح مادرمان برگرد

پیام عبدمحمد چهارلنگ به برادرش رحیم چهارلنگ در کمپ آلبانی مجاهدین

رحیم چهارلنگ از اسرای دوران جنگ تحمیلی است که متاسفانه در سال 68 فریب وعده های دروغین رهبران مجاهدین را خورد و به کمپ اشرف منتقل شد. این شروع اسارتی به مراتب تلخ تر از اسارت در اردوگاه اسرای جنگی بود. از آن به بعد ارتباط او با خانواده قطع شد. در تمام این سالها […]

پیام امین زارع به عمویش فریدون زارع ساکن در کمپ اشرف ۳ 02 آذر 1404
عمو جان همه منتظر بازگشتت هستیم

پیام امین زارع به عمویش فریدون زارع ساکن در کمپ اشرف ۳

امین زارع برادرزاده فریدون زارع از اعضای دربند تشکیلات مجاهدین خلق است. مرحوم نادر زارع طی سالیان برای نجات برادرش فریدون تلاش کرده بود که متاسفانه عمرش به دنیا نماند. اما وقتی او در بستر بیماری بوده از پسرش امین قول می گیرد که نگذارد تلاش هایی که او برای نجات برادرش انجام داده نا […]

حرف دل صدیقه بازرگانی برای خواهر اسیرش طاهره بازرگانی 01 آذر 1404
روبی جان بینهایت دلتنگتم

حرف دل صدیقه بازرگانی برای خواهر اسیرش طاهره بازرگانی

روبی جان سلام بینهایت دلتنگتم کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی وقت آنست که لطفی بنمایی بازآ روبی عزیزم بی رحم ترین قطعه پائیز چنین است باران بزند شعر بیاید اما تو نباشی… هوالفتاح العلیم بسم الله الرحمن الرحیم رب یسر و لا تعسر سهل علینا یا رب العالمین روبی جان عزیزترینم بیدار […]

پیام تصویری لیلا قاسمی به برادرش حبیب اله قاسمی 25 آبان 1404
در چهارمین سالگرد مادر

پیام تصویری لیلا قاسمی به برادرش حبیب اله قاسمی

خانواده قاسمی؛ از جمله خانواده های آسیب دیده از سازمان ضد بشری مجاهدین خلق، اخیرا چهارمین سالروز در گذشت مادرشان که در فراق فرزندش چشم از جهان فرو بست را پشت سر گذاشتند. حبیب اله قاسمی دهه هاست که در اسارت فیزیکی و ذهنی تشکیلات رجوی به سر می برد و از ارتباط با خانواده […]

نامه فاطمه گل ریزان به برادرش عباس گل ریزان در کمپ آلبانی 25 آبان 1404
عباس جان حسرت دیدنت را دارم

نامه فاطمه گل ریزان به برادرش عباس گل ریزان در کمپ آلبانی

عباس برادرم سلام ای کاش می توانستم گذشته را برگردانم برادر عزیزم. ای کاش می توانستیم دوباره خاطرات با هم بودن در گذشته را با هم زنده کنیم. افسوس که پیش ما نیستی و حسرت دیدن شما را دارم. همیشه به خودم می گویم نگران نباش عباس بر می گردد و مثل گذشته در کنار […]

پیام سید محمد یعقوبی به خواهرش منیژه (هاجر) یعقوبی در کمپ اشرف سه 24 آبان 1404
دلم برایت تنگ شده

پیام سید محمد یعقوبی به خواهرش منیژه (هاجر) یعقوبی در کمپ اشرف سه

سلام خواهر عزیزم منیژه جان خوبی دلم برایت تنگ شده است. چرا نمی آیی. چرا خبری از ما نمی گیری، چرا زنگ نمی زنی، آخه ما هم دل داریم، ما شب و روز برایت گریه می کنیم چرا نمی آیی حداقل به ما زنگ بزن. الان ما در اینجا بهترین آب و هوا را داریم. […]

پیام ویدئویی سعید علویان به برادرش سید هادی علویان در کمپ مانز مجاهدین 21 آبان 1404
سید هادی انتظار داریم که برگردی

پیام ویدئویی سعید علویان به برادرش سید هادی علویان در کمپ مانز مجاهدین

سید هادی علویان از اسیران جنگ تحمیلی بود که متاسفانه سال 68 تحت تاثیر وعده های فریبنده رهبران مجاهدین خلق جذب آنها شده و به کمپ اشرف منتقل شد. خانواده علویان تا سالها از حضور او در کمپ مجاهدین خبری نداشتند ولی از زمانی که متوجه این موضوع شدند، چندین بار به عراق و تا […]

پیام غلامعلی میرزایی به دوست قدیمی اش محمود ذوالقدر در کمپ آلبانی 20 آبان 1404
محمود جان خود را از اسارت رجوی رها کن

پیام غلامعلی میرزایی به دوست قدیمی اش محمود ذوالقدر در کمپ آلبانی

درود و سلامی گرم به دوست صمیمی ام محمود محمود جان، لحظاتی را که در دوران اسارت در اردوگاه های صدام با هم بودیم هیچوقت از یاد نخواهم برد. آن زمان که ما در زیر فشار های روحی و جسمی اسارت بودیم و شما با تعریف های خود ما را شاد و فضای اردوگاه را […]

نامه مجتبی نوری به برادرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین 19 آبان 1404
مرا از وضعیت خودت مطلع کن

نامه مجتبی نوری به برادرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین

سلام برادر عزیزم حالت چطور است؟ خوب هستی؟ من و همه خانواده دلمان برای شما تنگ شده است. اگر یادت باشد دوران بچگی همیشه با هم بودیم. با هم بازی می کردیم. خاطرات زیادی با هم داریم. یادت می آید زمستان چقدر با هم برف بازی می کردیم؟! روزهای خوبی با هم داشتیم. ای کاش […]

نامه صادق غلامحسینی به برادرش ظاهر غلامحسینی در کمپ مجاهدین 19 آبان 1404
نامه ای از برادری دلتنگ

نامه صادق غلامحسینی به برادرش ظاهر غلامحسینی در کمپ مجاهدین

سلام برادر جان ظاهر عزیزم سلامتی و تندرستی شما را از درگاه خداوند خواستاریم، برادر عزیزم، نور چشمانم ظاهر، من برادرت صادق هستم. من و تمام خانواده شب و روز به فکر شما هستیم و نگران حال شما. امیدواریم هر کجا هستی در صحت کامل باشید. برادرجان چرا مثل بقیه همرزمانت که از کمپ مجاهدین […]

نامه میعاده هیوری به محمد هیوری اسیر در کمپ مانز مجاهدین 14 آبان 1404
غم دوری تو ما را از پا درآورده

نامه میعاده هیوری به محمد هیوری اسیر در کمپ مانز مجاهدین

بسم الله الرحمن الرحیم خدمت برادر عزیز و مهربانم محمد هیوری (سالکی) برادر عزیزم مدت 34 سال است دوری و بی خبری تو ما را پیر کرده است، نگرانی و دلتنگی برای تو برادر عزیزم بسیار بسیار بر من و خانواده ام محنت گذاشته است. عزیز دلم در طول این سالها چرا هیچ تماسی با […]

blank
blank
blank