تلاش خانم فروزنده برای دیدار با برادرش
آن شب سرما خیلی شدید بود ولی تمام خانواده ها که حالا تعدادمان نزدیک به پانزده خانواده شده بود این سرما را تحمل کردند وهمه منتظر جواب بودیم در این فاصله خانواده ها تمام سوغاتی هایی را که از ایران برای بچه هایشان آورده بودند جمع آوری کردند و به پشت درب اصلی آوردند. شوق را در تک تک چشم ها به وضوح می دیدم همه مثل هم ساکت و بی صدا منتظر بچه ها بودیم.
چشم به راه یک دیدار
خانم امینی در هر بار سفر خود به عراق سختی هایی را متحمل شدند سرما وگرمای عراق را، گرد و خاک و طوفان های شدید بیابان های عراق را هم تحمل کردند؛ به این امید که شاید صدایش به گوش فرزندش برسد و او را از این خواب غفلت بیدار کند و به یاد آورد که مادری دارد چشم انتظار که برای دیدن روی فرزندش از جان و مال و زندگی خودش هم گذشته است. در این سالیان در فراق دوری فرزندش چه شب ها که تا صبح چشمان اشک آلودش را به در دوخته شاید فرزند عزیزش از راه برسد و او را درآغوش بگیرد.
حمله مجاهدین به خانوادههای متحصن در مقابل پادگان اشرف
اعضای مجاهدین که به بهانه فروش لوازم پادگان اشرف در این مکان باقی ماندهاند، به سوی خانوادههای اسیران این گروه با سنگ و تیر و کمان حمله کردند. ابتدا اعضای مجاهدین تا فاصله حدود 50 متری از خانوادههای تحصن کننده جلو آمدند و به فحاشی و هتاکی با زشتترین الفاظ پرداختند.
قرارگاه اشرف و آمدن خانواده ها
رجوی اعلام کرد این یک جنگ است و باید افراد به خانواده های خود به مثابه دشمن نگاه کنند. و دیگر اجازه نداد افراد با خانواده های شان ملاقات کنند. نمی دانست که این رودی که در جریان است،دژ مستحکم رجوی را به خاک سیاه می کشاند و روی سرش خراب می کند. چرا که بعد از این مراجعات تعدادی از آن جا فرار کردند و مناسبات آن جا را به هم ریختند. و حضور خانواده ها به واقع طناب داری شد برای تشکیلات رجوی و قلعه نفوذناپذیرش.
آه مادران، رجوی و سرانش را گرفت!
نزدیک به دوسال ما پشت درب اشرف حنجره خودمان را پاره کردیم که شاید رجوی و سرانش دل شان به رحم آید و یک ملاقات چند دقیقه ای بین ما و فرزندان مان که سال هاست آن ها را ندیده ایم صورت گیرد. ولی متاسفانه مثل این که دل آن ها از سنگ تراشیده شده است.طی این دو سال انواع برچسب ها را به ما زدند. به ما گفتند که شما خیابانی هستید، ساندیس خور هستید، مزدور هستید و گدا گرسنه و مهم تر از آن به ما گفتند که شما هیچ فرزندی در پادگان اشرف ندارید.
خانواده ها اشرف را از جا جنباندند
بسیاری از جداشدگان 2 ساله اخیر که موفق به فرار از چنبره فرقه رجوی شده اند، متفق القول می گویند حضور خانواده ها تنها دلگرمی و تنها انگیزه برای فرار از اشرف بود.بله بیش از 3 سال از تحصن خانواده ها در جلوی پادگان اشرف می گذرد. و اکنون به همت حضور سبز آنها شاهد این هستیم که قلعه مرگ اشرف تاب نیاورد و ازهم گسیخت.
تلاش خانواده های متحصن برای رهایی اسیران رجوی
تلاش خانواده های متحصن برای رهایی اسیران رجوی
حضور خانواده ایرانپور مقابل پادگان اشرف
حضور خانواده ایرانپور مقابل پادگان فرقه ای اشرف
ورود خانواده های استان های کرمانشاه و لرستان به عراق
هفته گذشته تعداد 20 نفر از خانواده های استان های کرمانشاه و لرستان با شعار”پیام ما امید، وعده ما آزادی” در جهت تلاش برای دیدار با عزیزان گرفتارشان در فرقه رجوی به عراق عزیمت نموده و در شهرک آزادی در مجاورت پادگان اشرف به جمع خانواده های متحصن پیوستند.چنین عزم سترگی و چنین اراده قدرتمندی قطعا به ثمر خواهد نشست و روز موعود آزادی اسرا و گروگان های فرقه رجوی به لطف خدا و به همت خانواده ها دور نیست.
شادمانی خانواده های چشم انتظار از انتقال سری ششم اسرای اشرف
ما بین تماس تلفنی خانواده ها، مادری ضمن تمسخر به مریم رجوی اظهار داشت: وی درپیامش حول انتقال ششمین سری ازعزیزانمان از اشرف به لیبرتی گفته است که ما خواستیم بدینگونه حسن نیت خود را به اثبات برسانیم!! وما هم به وی گوشزد میکنیم که زهرعقب نشینی تمام و کمال از اشرف و اضمحلال تشکیلات فریبنده ات را ما خانواده ها به کامت ریختیم و به پیروزی رسیدیم و در ثانی با این حرفت میخواهی به حامیان جنگ طلب بازنشسته و ورشکسته امریکایی و به لابی های صهیونیستی خود پیام بدهید که به زودی ما را ازلیست تروریستی بیرون بیاورید!! آویختن به دامن یک مشت ابر تروریست و بیگانه برای رسیدن به قدرت تخیلی خود تا کی!! زهی بی شرمی و از این همه وطن فروشی!
سنگ پرانی اعضاء مجاهدین به خانواده های شیرازی مقابل اشرف
سنگ پرانی اعضاء مجاهدین به خانواده های شیرازی مقابل اشرف
خاطرات سفر به عراق خانم مهین نجفی خواهر محمد جعفر نجفی اسیر در فرقه رجوی
این بار خیلی خوشحال بودیم که امکان دارد شاید بتوانیم بچه هایمان را ببینیم با ھزاران خاطره تلخ و شیرین راهی عراق شدیم به پادگان اشرف که رسیدیم پادگان اشرف مثل سابق نبود حالت ویرانی به خود گرفته بود و این برای ما خوشحال کننده بود که بالاخره بعد از چندین سال زندان فرقه رجوی درب آن گل گرفته می شود طی روز که برای فعالیت به اطراف اشرف می رفتم با یک سری عناصر توجیح شده که در پادگان اشرف باقی مانده بودند مواجه می شدم عناصری که سران فرقه آنها را توجیه کرده بودند که به خانواده ها بد و بیراه بگویند