بمناسبت ۱۷ ژوئن و خودسوزی در فرقه رجوی
در این اعتراضات 4 نفر دست به خود سوزی زدند که ندا حسنی در آن اتفاق کشته شد و پس از کشته شدن او بود که فرانسه به علت جو رسانهای موجود مریم رجوی را از زندان آزاد کرد. مریم و مسعود رجوی هم در پیامهای خود بارها نام ندا حسنی را آوردند و مسعود رجوی نام ندا حسنی را به شرکای خداوند افزود و در پیامش آورد:« به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران و نام ندا حسنی و صدیقه مجاوری و به نام اشرف نشینان…»
ابر فرقه – قسمت هفدهم
فرمان قتل اعضاء نیز از اختیارات رهبر یک فرقه محسوب می شود. فرمان قتل و بقول مسعود رجوی اعدام انقلابی عضوی که از گروه فرار کرده است و بقول او به رهبری خیانت کرده، در موارد متعددی ثابت ومحرز شده است و شما فرض کنید وقتی بصورت علنی چنین حکمی را رهبر فرقه در حضور هزاران پیرو خود صادر می کند چه انعکاسی در جمع و اعضاء ایجاد می کند. و قطعا در نشست های محرمانه و پشت پرده همه کسانی که جدا می شوند و سرنوشت خود را از چنین فرقه وحشتناکی جدا می سازند باید به مرگ محکوم شوند.
چگونه فرقه ها میتوانند از اعضاء خود٬ انسانهایی برای عملیاتهای تروریستی بسازنند؟! – قسمت دوم
بطور خلاصه تمامی فرقه ها و بطور خاص فرقه مجاهدین٬ تمامی استراتژی نیرویی خودرا برپایه جهل نیروها استوار کرده بود! داستانهای حماسی از رهبری سازمان را صبح تا شب در گوش آنها تکرار میکردند تا نیروها در ذهنشان٬ فاصله ای پر نشدنی باو حس کنند وهمین امر باعث میشد که فرامینش را تمام و کمال گوش واجرا کنند!
با یک قربانی دیگر قاب عکسی خاک روبی شد
باخواندن خبرتاسف بار و درگذشت و قربانی شدن جلال عابدینی خیلی متاثرشدم ودقایقی به عکس قربانی خیره شدم ومدام این جمله درذهن وضمیرم متبادر می شد که دراین جهان وانفسا وخصوصا درحوضه ودایره اندیشه فرقه ای رجوی چقدرجان انسان بی ارزش وبی مقدارشده است که بی آنکه بخواهند وبفهمند به مرگ لبخند می زنند.
ابر فرقه – قسمت ششم
عموماً افراد به طور فعال و گول زننده برای پیوستن تحت فشار قرار گرفته اند و خیلی زود خود را در تور گروه گرفتار دیده اند و با آرامی از گذشته خود و خانواده شان بریده اند و تماماً وابسته به گروه شده اند. دو پدیده شناخته شده اجتماعی”مفهوم دنیای عدالت” و”سرزنش کردن قربانی” می توانند به ما در فهم آنچه که در امور اجتماعی در رابطه با فرقه ها که با آن برخورد می کنیم کمک کنند. پایه”مفهوم دنیای عدالت” به طور کلی بر وی این اعتقاد استوار شده که” اگر فرد قوانین اجتماع را اطاعت نماید، هرگز اتفاق بدی برایش نخواهد افتاد” و قانون شکنان متقابلاً مجازات خواهند شد.
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت دهم
گام اول، جداسازی بچه ها بود، برای هر کسی فرزند یک شیرینی خاص دارد مگر اینکه آن فرد بین ایدئولوژی خود و فرزندش یکی را انتخاب کند مثلاً ایدئولوژی هایی وجود دارد که به این حریم قدم نمی گذارد و تلاش می کنند که فرد هر دو را داشته باشد اما در ایدئولوژی فرقه گری سازمان مجاهدین قبل از هر چیز رهبر مقدم تر است , در آن ایدئولوژی گام اول رهبر , گام دوم غرق شدن در وجود رهبر , گام سوم فدا شدن برای رهبر.
دمکراسی و… دروغ های مریم رجوی – قسمت چهارم
هم پای نشست های توجیهی که توسط مهوش سپهری (بالاترین زن شورای رهبری) برای زنان برگزار می گردید، نشست هایی هم توسط شخص مریم و مسعود رجوی برگزار می شد که محتوای آن بیشتر گپ زدن و ایجاد رابطه عاطفی بین زنان و رهبری بود تا به اصطلاح خلأ عاطفی آنان با مسعود رجوی پر شود (زنان فرمانده خلأ عاطفی خود را فقط بایستی با مسعود رجوی پر می کردند تا هنگام فرماندهی و کار با مردان تشکیلات از محکمی و صلابت برخوردار باشند).
دیدار اعضای انجمن نجات با خانواده غلامعلی ساجدی فر از اسیران دربند فرقه رجوی
مادر غلامعلی که اشک درچشمانش حلقه زده بود گفت یعنی روزی می رسد که من هم فرزند اسیرم را دوباره درکنار خودم ببینم؟! وی ضمن بیان خاطراتی ازغلامعلی گفت من و پسرم احمد سال 82 رفتیم اشرف برای دیدن غلامعلی خدا لعنت کند رجوی که دونفررا گذاشته بودند بالای سر ما واصلا نمی گذاشتند من راحت با پسرم صحبت کنم آخرش هم دست خالی برگشتیم وازآن موقع من درپایان هرنمازبه درگاه خداوند دعا می کنم که فرجی حاصل کند تا من هم بتوانم قبل ازپایان عمرم یکباردیگر فرزندعزیزم غلامعلی را ببینم وغیرازاین چیزدیگری ازخدا نمی خواهم ومرتب هم رجوی را لعنت می کنم که پسرم را گرفتارکرده.
سازمان مجاهدین در سراشیبی سقوط
او می گوید در همان موقع که انقلاب پیروز شده بود و از طرفی جنگ نابرابر عراق و متحدانش علیه کشورمان آغاز شد، امام بدرستی سازمان مجاهدین خلق که با هدایت مسعود رجوی جنایتکار تشکیل شده بود را غیر مردمی دانسته و حتی از کاندیداتوری آنها برای ریاست جمهوری نیز به دلیل نداشتن صلاحیت جلوگیری نمود، ولی از آن طرف این نامردان روزگار با ملحق شدن به کشور متجاوز در حق مردم کشورمان خیانتهای بسیاری نمودند از جمله شستشوی مغزی جوانان آن زمان که جوانان زحمتکشی بوده و کمک خانواده بودند
دیدار خانواده های اسیران فرقه رجوی استان مازندران با آقای علی محمد خاتمی – قسمت سوم
آقای خاتمی در ادامه در ارتباط با نقش خانواده ها گفت در این نقطه می خواهم یک واقعیتی را به شما بگویم خانواده هایی که به اشرف می آمدند نقش آنها را در رابطه با جابجائی اشرف به لیبرتی نباید فراموش کرد باید از خانواده ها قدردانی کرد اگر این هوشیاری و حضور خانواده ها در اطراف اشرف نبود به این راحتی رجوی قبول نمی کرد که اشرف را تخلیه کند.
ماجرای پول تو جیبی های مجاهدین
اصلا مقوله پول در فرقه رجوی داستانهایی دارد بدبختانه از آنجایی که افراد مدتهای طولانی پول ندیده اند و در جریان اقتصاد روزمره و داد و ستد و بده بستان پولی جامعه قرار ندارند مانند انسانهای غار نشین و اصحاب کهف ارزش پول را نمی دانند تا بفهمند چه مبلغی زیاد یا کم است و اصلا پولی که توی جیب آنها می گذارند چه مسئله ای از آنها حل می کند. آنها فکر می کرده اند لابد با 200دلار می توانند در اروپا شاهانه زندگی
گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت دوازدهم
هر کسی در درون خودش یک پیشوا و رهبر خودبخودی درست کرده است. این را رجوی به قبر تعبیر می کند و می گوید برای رستگاری و هدایت باید این سنگ قبر برداشته بشود تا افراد بتوانند خودشان را به آن رهبر واقعی بیرونی وصل کنند. به قول خودش دوشاخه شان را به پریز رهبری وصل کنند و از او انرژی بگیرند. این صورت مسئله ای است که رجوی از وضعیت خودش و ملاء اش ارائه می دهد. اما به دنبال همین صورت مسئله رجوی یک راه حل را مطرح می کند به این معنا که اگر قرار باشد از این قبر بیرون بیاییم و از نور آن رهبری منتفع بشویم، قبلش باید یک کسی آن سنگ قبر را از روی قبر ما بردارد. اگر چنین کسی نباشد بخودی خود ما نخواهیم توانست از این قبر بیرون بیاییم. کسی که این سنگ قبر را بر می دارد، همین مریم است. کسی که ما را به آن نقطه آرمانی و پریز رهبری وصل می کند همین مریم است. شاید یک جمله ای از قول مهدی ابریشم چی که خوشبختانه همراهم دارم بتواند کلیت این مفهوم را بیان کند.