ما حاضر به پرداخت هزینه درمان و مداوای فرزندان مان هستیم – قسمت چهارم
فریبکاری رجوی های دجال و دروغگو را ببینید از یک طرف دستور تشکیلاتی برای درخواست و آمادگی خود سوزی بچه های اشرف را می دهند و از طرف دیگر در اروپا اعلام می کنند که این عمل خود جوش توسط هواداران بوده است و تازه ما مانع ادامه کار شدیم جالب است بدانید در همان موقع که این دستور را داده بود تعدادی از بچه ها این درخواست را نوشتند که مورد برخورد مسئولین باند در اشرف قرار گرفتند و به بچه ها گفتند شما چرا از رهبری قطع هستید و با ضد انقلاب در ارتباط هستید
مجاهدین سازمانی انقلابی یا فرقه ای؟ – قسمت پنجم
اساسا در تمامی گروههای فرقه ای رهبر مایل است که قدرت مطلق باشد.او هرگز نمیپذیرد که کسی باصطلاح موی دماغش باشد یا بخواهد حتی در کنارش بنشیند. در سازمان مجاهدین هم اینچنین بود. بارها از مریم شنیده بودم که میگفت: مسعود فقط بخدا پاسخگوست! و ادامه میداد که او به نقطه ای از کمال و نزدیکی بخدا رسیده که میتوان او را جانشین خدا بروی زمین بدانیم. او بمانند ائمه، معصوم و پاک است و هرکس شکی باو بکند پنداری به حقانیت خدا شک کرده است!
زندان در اردوگاه فرقه رجوی!
این پنجمین بار بود که من به سلول زندان فرقه رجوی زندانی شدم بعد سران فرقه می گویند ما نه زندان داریم ونه شکنجه. در حالی که هر کس در زمان صدام کوچکترین مخالفتی می کرد یک راست سر از زندان فرقه در می اورد که من خود یکی از انها هستم باید که سران فرقه در یک دادگاه عدالت به خاطر زندان و شکنجه کردن افراد ناراضی محاکمه شوند و پاشخگوی جنایات خود باشند.
مصاحبه آقای غلامرضا نوربخش ازاعضای جدا شده فرقه رجوی
غلامرضا نوربخش هستم که درسال79 توسط یکی ازپیکهای فرقه اغفال شدم وبه بهانه گرفتن پناهندگی انگلیس مرا ابتدا به عراق برد ودرهتلی واقع دربغداد با تعدادی ازاعضای این فرقه مواجه شدم.که برایم نوارهای ویدیویی ازارتش به اصطلاح آزدی برایم گذاشتند سپس عکس برادرم راکه درعملیات مرصاد کشته شده بود را نشانم دادند وبا فریب واغفال وسوء استفاده ازاحساس وعواطف برادری، ازمن خواستند که مثلا انتقام خون برادرم رابگیرم
افشاگری یکی دیگر از دجالگریهای فرقه رجوی
در مرداد ماه سال 88 و زمانی که نیروهای عراقی برای اعمال حاکمیت خود، وارد پادگان اشرف شدند و نیز در فروردینماه سال جاری، زمانی که نیروهای عراقی برای اجرای حکم دادگستری عراق بر زمینهای اشغال شده این پادگان، وارد محل استقرار مجاهدین شدند، با استفاده از خون مصنوعی بر روی سر و صورت نیروهای خود و سپس پوشش تبلیغاتی گسترده، تلاش کردند کشته و زخمیهای فراوانی بسازند و ماجرا را به اطلاع شبکه های مختلف رسانه ای در سرتاسر جهان برسانند.
اسارتگاه اشرف صدای سرکوب آزادی یا قبرستان زندگان
.. عملکرد مسعود و مریم رجوی است که خود، آگاه هستند که به دلیل عملکرد غیر صحیح و غیر اصولی همه پل های پشت سر خود و فرقه خود را خراب کرده اند و جایی و روزنه ی امیدی برای خود در منطقه باقی نگذاشته اند، پس بنابراین به دنبال ادامه راه و استراتژی غیر اصولی خود سعی شان بر این خواهد بود که با تهدید مقامات حقوق بشری به خودکشی و یا خودسوزی قضیه را هرچه پیچیده تر کنند. مسئول اصلی این فاجعه های انسانی خود مسعود و مریم رجوی می باشند که با در تنگنا قرار دادن نفرات نگون بخت و مرده های متحرک، خود مهیا کننده این شرایط می باشند. لذا تمامی نهادهای بین المللی و حقوق بشری و صلیب سرخ درعراق که در این رابطه فعال هستند باید…
مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت پنجم
فرقه مجاهدین فرقه ای است که فریب کاری و دغل کاری از جمله راه کارهایی است که برای رسیدن به اهداف خود انجام می دهند و انسانها را فریب داده و از آنها سواستفاده می کنند از مثال ساده ای شروع می کنم که رهبر فرقه همان جانشین و بهتر بگویم مریم فریبکار که مسعود را (خدا) معرفی می کند و خودش را انسان رها شده از طریق طلاق و ازدواج با مسعود، که این طلاق او را غسل داده است و رها شده است.
آزادی از زندان اشرف، تولدی دوباره
تا لحظه ای که سیاج اشرف را رد نکرده بودم، هیچ تصوری از احساسم بعد از آزادی نداشتم. خیلی به آن فکر کرده بودم، ولی نمی توانستم در آن فضا آن طور که باید تصورش کنم. اما لحظه ای که پایم به زمین بیرون قرارگاه رسید، حتی با این که باز نمی دانستم بعد از آن چه اتفاقی می افتد، ولی شیرینی آن احساس آزادی برای یک لحظه تمام خستگی و تمام نگرانی ام را از میان برد.
دستگیری مریم قجر و خودسوزی اعضا به دستور مسئولین فرقه
به بچه ها که هنوز از شوک بازگشت به اشرف و خلع سلاح در نیامده بودند ضربه بعدی وارد شد و آن هم دستگیری مریم و لو رفتن وی و اینکه او به فرانسه گریخته بود، و همه می گفتند که مریم قرار بود جلودار ارتش در امر سرنگونی باشد او حالا در فرانسه چکار می کند. وی ما را در زیر بمباران رها کرده و اکنون در فرانسه جا خوش کرده است. اکنون دلمان را به چی خوش کنیم و رهبران سازمان ابتدا به فکر جان خودشان می باشند. و اگر او را به ایران استرداد کنند ما باید چکار کنیم.
فرار اعضاء و درماندگی تشکیلات رجوی
موج فرار ازاسارتگاه اشرف ادامه دارد وتدابیرایذایی وشدت سرکوب واختناق عوامل رجوی نتوانسته کوچکترین خللی درمقابل عزم جزم واراده سترگ اسیران برای رهایی ایجاد کند.فرار 4 نفر درطی یک ماه به خوبی عمق پوسیدگی این تشکیلات جهنمی را برملا میسازد.بعد ازحوادث 19 فروردین که بیش از 35 نفرازاسیران دربند قربانی مطامع قدرت طلبانه رجوی شدند روحیه ها به شدت پائین آمد.واعضاء از تکرار حوادث احتمالی درآینده وبه قربانگاه رفتن تعداد دیگری بشدت نگرانند.
اسیران اشرف هم دیگر رجوی را نمی خواهند
در داخل تشکیلات با فشار نفرات را به تلویزیون می آورند تا خانواده اش فکر کند خودش درخواست کرده اما اینطور نیست نفرات از روی فشار تشکیلات به جلو دوربین می آیند و یک کاغذ را می خوانند که برای همه روشن شده است اما جا دارد دولت عراق و دادگاه عراق سران فرقه رجوی را در عراق دادگاهی کنند و نگذارند در داخل قلعه اشرف بیشتر از این فاجعه ببار بیاید و امیدوارم خانواده ها و جدا شده ها شاهد صحنه در جلوی خبرنگاران و روزنامه نگاران تماما حقیقت را بگویند و تمام دنیا از این داستان باخبر شوند.
فرار از پادگان فرقه ای اشرف را چگونه تبیین می کنید؟
از تمامی کسانی که معتقدند”درهای ورودی سازمان بسته ولی درهای خروجی آن باز هستند و افراد به میل و اراده خود در اشرف مانده اند” باید پرسید که پس مقوله فرار از پادگان اشرف را با این همه مشکلات چگونه تبیین میکنید و چه لزومی دارد که افراد از اشرف فرار کنند؟ فرقه مخرب و کنترل ذهن رجوی بارها علنا اعلام نموده که فرار از سازمان بالاترین خطائی است که یک فرد میتواند مرتکب شود که مجازات آن قطعا مرگ است.