نامه شماره دو ابراهیم خدابنده. اردیبهشت ۱۳۸۵
تهران – 27 اردیبهشت 1385 مسعود جان سلامامیدوارم خوب و خوش و سالم باشی. نامه ات به دستم رسید که بی اندازه خوشحال شدم. فکر نمیکردم به این زودی جوابی دریافت کنم. نامه ات را چندین بار خواندم و از ته دل آرزو کردم که بزودی زود از نزدیک ببینمت و با هم حسابی صحبت […]
نامه شماره دهم ابراهیم خدابنده مهر ۱۳۸۵
نامه شماره 10 به دکتر مسعود بنی صدر8 مهر 1385 مسعود جان سلامنامه شماره 9 تو را روز 4 مهر دریافت کردم و بسیار ممنونم. هم از بابت نامه و هم از بابت مطالبی که فرستاده بودی که خیلی کمک کننده بود. نامه ات هم فوق العاده روشنگرانه بود و ابهامات زیادی را در ذهنم […]
پاسخ به نامه شماره دو ابراهیم خدابنده خرداد ۱۳۸۵
دوست عزیز، سلام:از ای میل تو بسیار خوشحال شدم و آنرا برای سروی نیز خواندم، باید بگویم که ای میل قبلی تو و پاسخ من به آن، حسابی اشک او را در آورد و وقتی از جمیل سئوال کرد و به او گفتم که او کیست. گفت عجیب است که این هر دو از دوستان […]
پاسخ به نامه شماره دهم ابراهیم خدابنده مهر ۱۳۸۵
ابراهیم عزیز سلاممن هم به نوبه خود فرارسیدن ماه رمضان را به تو تبریک گفته و مطمعنم که با قلبی که تو داری نماز و روزه هایت هم قبول واقع خواهند شد. قبل از هر چیز از اشتباهی که در نامه قبلی کرده بودم پوزش میخواهم. درست است نمیدانم چرا ولی برای یک لحظه ترا […]
نامه شماره سه ابراهیم خدابنده. خرداد ۱۳۸۵
تهران، خرداد 1385 نامه شماره 3 مسعود جان سلامنامه دوم تو به دستم رسید و بی نهایت خوشحال شدم. احساس میکنم که به طرز عجیبی در موارد زیادی اشتراک نظر داریم. وقتی نامه تو را میخواندم احساس میکردم که انگار یک نفر دارد ذهن مرا بر روی کاغذ ماده میکند. نمیدانی دریافت یک نامه از […]
پاسخ به نامه شماره سه ابراهیم خدابنده خرداد ۱۳۸۵
دوست عزیز سلام: ای میل محبت آمیز تو مثل همیشه زمانی رسید که بیش از هر زمان دلم میخواست حرف دوستی را شنیده و با دوستی اختلاط فکری کنم. مطمئن باش که احساسی که در نامه ات بیان کرده بودی متقابل است. بقول قدما دل به دل راه دارد.دوران انقلاب را بخوبی به یاد میآورم […]
نامه شماره چهارم ابراهیم خدابنده. خرداد ۱۳۸۵
نامه شماره 4 خرداد 1385 مسعود جان سلام، معروف است از میرزا رضای کرمانی، ضارب ناصر الدین شاه در حرم عبدالعظیم، پرسیدند که کدام حاکم عادلی را پشت دروازه تهران سراغ داشتی که شاه را ترور کردی، و میرزا جوابی نداشت تا به این سؤال بدهد. این مطلب را در پاسخ به بخشی از نامه […]
پاسخ به نامه شماره چهارم ابراهیم خدابنده تیر ۱۳۸۵
دوست عزیز ابراهیم، سلام،امیدوارم که خوب باشی و زندگی پر ثمری را پیش روی خود داشته باشی. در نامه ات شوخی ای کرده بودی که بی مناسبت ندیدم که این ایمیل را با آن شروع کنم. و آن مناظره با سازمان بود. بنظر میرسد که چند سال دوری از سازمان تو را دچار فراموشی کرده […]
نامه شماره پنج ابراهیم خدابنده. تیر ۱۳۸۵
نامه شماره 5 به دکتر مسعود بنی صدرتاریخ : 6 تیر 1385مسعود جان سلامامروز نامه ات به دستم رسید و طبق معمول خیلی خوشحال شدم. امیدوارم با این نامه نگاریها وقتت را نگیرم. بهرحال قطعا تو فراغت مرا نداری و وقتت خیلی تنگ تر است اما در هر صورت من از دیدن نامه هایت خیلی […]
پاسخ به نامه شماره پنج ابراهیم خدابنده تیر ۱۳۸۵
دوست عزیز: ابراهیم: سلام، امیدوارم که خوب باشی، از دریافت ای میلت خیلی ممنونم. من هم از دریافت ای میلهای تو خیلی خوشحال میشوم و همانطور که تو مرا در جریان تجربیات جدیدت میگزاری من نیز امیدوارم بتوانم تو را در جریان فضای اینجا قرار دهم. اینکه چرا میگویم هواداران مجاهدین را اعضأ واقعی مجاهدین […]
نامه شماره شش ابراهیم خدابنده. مرداد ۱۳۸۵
نامه شماره 6 به دکتر مسعود بنی صدرمرداد 1385 مسعود جان سلامچند روز پیش نامه ات به دستم رسید و داشتم این مدت فکر میکردم که خوب است باب چه بحثی را با هم باز کنیم تا از این نامه نگاری حداکثر استفاده را ببریم. آنچه که بیشتر از هر چیزی در حال حاضر ذهن […]
پاسخ به نامه شماره شش ابراهیم خدابنده مرداد ۱۳۸۵
دوست عزیز سلامیادم میآید حدود بیست و چهار سال قبل وقتی اسرائیل به لبنان حمله کرد، ما بعنوان هوادار مجاهدین چه حال و روزی داشتیم، روز و شبی نبود که در تب و تاب برادران و خواهران و همنوعان خود در آنجا و آنچه بر آنها میگذشت نباشیم. شاید به یاد داشته باشی که یکی […]