افشای ترفند و توطئه فرقه تروریستی رجوی تحت پوش نامه نگاری اعضا به خانواده هایشان – قسمت اول
سرکردگان فرقه تروریستی رجوی که بعد از تن دادن به عقب نشینی مفتضحانه به آلبانی وصد البته غلط کردم های غلیظ از شعر و شعارهای ضرورت اشرف نشینی درادامه سوزش از روشنگریهای اعضای جدا شده که با اقبال عمومی وحمایت گسترده خانواده های اعضای تحت اسارت روبرو گشته در ادامه سریال های توطئه های خود […]
فرقه رجوی روز خوش نخواهد داشت
چگونه پسرم فریب خورد! خدا از رجوی نگذرد که جوانهای ما را از ما گرفت و روزگار را بر آنها سیاه کرده است.روزی نیست که برای نجات پسرم از چنگال رجوی دعا نکنم و از خدا نخواهم که سزای کار رجوی را در همین دنیا بدهد.
نامه ای به شکوه قاسمی در آلبانی!
چرا اجازه می دهی یک سری که از انسانیت بویی نبردند برای شما تصمیم بگیرند لااقل مابقی عمرت را آزاد زندگی کن و از زندگی لذت ببر تا آنجایِی که من خبر دارم خیلی از اعضاء جدا شدند و به دنبال زندگی خودشان رفتند شما هم می توانی.
برگ سبزی خدمت برادر عزیزم غلامعلی نریمی (کریم)
غلامعلی جان بخدا همه ما همواره به یاد بودیم،پدرومادرمان که لحظه ایی نبوده درفکرتو نباشند ودراین سالیان همیشه چشم انتظار نشستند تا یکباردیگر تورا ببینند مادرکه از بس گریه کرده چشمانش ضعیف شده
آقای عبدی، پدر احمد عبدی اسیر در فرقه تروریستی رجوی در آلبانی، درگذشت
با کمال تأسف و تأثر مطلع شدیم که آقای عبدی که فرزندش احمد عبدی در اسارت فرقه تروریستی رجوی در آلبانی به سر می برد، بعد از مدتی بیماری دار فانی را وداع گفت. او همیشه می گفت که تنها آرزویش اینست که قبل از مرگ پسرش را ببیند و او را در آغوش بگیرد، اما او هرگز به این آرزو نرسید.
ملاقات با خانم طاهره نوروزی در دفتر انجمن نجات گیلان
خانم طاهره در دیدار با مسول انجمن می گوید: من شخصا امیدم را ازدست ندادم واطمینان خاطردارم که برادر نازنینم هم به زندگی امیدواراست وخبرخوش جدایی و بازگشت به وطن وکانون پرمهرخانواده درآینده ای نه چندان دور اتفاق می افتد.
از کمپ سالمندان رجوی در آلبانی چه خبرها؟
در نشست ها و بحث های درون تشکیلاتی و چشم انداز سازی های فرقه ای به اسیران رجوی نوید داده شده که زمینی به اندازه طول و عرض اشرف نه یک متر کمتر و نه یک متر بیشتر از دولت آلبانی خریداری شده که اشرفی در آلبانی بنا نهاده شود
حضور آقای چاسب بیت مشعل در دفتر انجمن نجات شعبه خوزستان
حاج آقا بیت مشعل ادامه داد حقیقتا من بعد ازاینکه شنیدم پسرم ازعراق خارج شده خوشحال شدم چون خیالم ازبابت امنیت جانی او راحت شده وفکر می کردم وقتی ازعراق رفت حداقل می تواند آزادانه با ما تماس بگیرد اما مدتی است که بسیار نگران شدم
دیدار یک عضو جداشده با خانم ناهید مرادپور خواهر یحیی مرادپور اسیر در فرقه رجوی
خانم مرادپور مصرأ خواهان پیگیری وضعیت برادرش بود که انجمن نجات هم ترتیب این ملاقات را به این دلیل داد که آقای جهانشاه سید محمدی از درجه داران همکار آقای یحیی مرادپور وباهم به اسارت در عراق آمدند و در فرقه تروریستی رجوی هم این دو باهم بودند
پیام تسلیت یکی از جدا شده ها به خانواده مرادخانی
با کمال تاثر و دردمندی مطلع شدیم که خانم خدیجه ارغانی بسوی ابدیت شتافت. ایشان مادر فرامرز مرادخانی یکی از اسرای گرفتار در فرقه رجوی است. حقیقتا هیچکس از دل مادران و پدران اسرای فرقه رجوی خبردار نشد!
دیدار با خانواده عبدی
خانم عبدی می گفت: « حقیقتا دیگر توان قبل را ندارم. پدر احمد (آقای عبدی) نیز به دلیل سانحه ای که برایشان پیش آمد، مریض احوال هستند. تنها چیزی که همچنان به یاد دارد، پسرش احمد است و مستمرا احمد را صدا می کند
مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت شانزدهم
دیری نپایید که دیگرازجهانگیردست خط ونامه به خانواده نمی رسید ونگرانی شدیدی براعضای خانواده خاصه مادرچشم انتظارش مستولی گشته بود.مادرنگران وپریشان حال به اتفاق دیگرفرزندش اقبال بدنبال ردی ازجگرگوشه اش به شهرطالش ونهایتا به رشت مرکزاستان درجستجوبود تا اینکه ازجانب آزاده ای خبردارشد که دلبندش بواسطه باند مافیایی رجوی ربوده شده ودراسارت آنان درکمپ تحت کنترل اشرف محبوس است