چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
دلنوشته آمنه یوسفی به برادر اسیرش محمد تقی یوسفی 26 مرداد 1399

دلنوشته آمنه یوسفی به برادر اسیرش محمد تقی یوسفی

همه منتظر بازگشت تو به کانون گرم خانواده هستیم سلام به روی ماه داداش گلم محمد جان من خواهرت آمنه یوسفی گیلاکجانی هستم. خوبی عزیزم؟! محمد جان دیگه خیلی دلتنگتم طوریکه هوش و حواسی در بی خبری از تو برام نمونده. برادرعزیزم اینقدر این در رو میزنم تا تو در رو برام باز کنی . […]

درد دل خواهر دردمند در سالگرد عروج ملکوتی مادر 25 مرداد 1399

درد دل خواهر دردمند در سالگرد عروج ملکوتی مادر

به نام مادر، به یاد مادر و برای مادر سلام به داداشی غریب و تنهام . خوبی عزیزم از ته قلبم برای داداشی عزیزم آرزوی سلامتی می کنم وفرج گشایش در زندگیت. نمیدانم حال و روزت چگونه است نه جواب نامه هام رو میدهی و نه تماس باهام میگیری . حالم اصلا خوش نیست . […]

درد دل های خانم محمودی با فرزندش اسکندر ارجمندی 25 مرداد 1399

درد دل های خانم محمودی با فرزندش اسکندر ارجمندی

فرزند عزیز و دلبندم سلام . آنقدر تشنه دیدار توام که اگر آب دریاها را روی جسم و جانم بریزند آتش درونم خاموش نمیشود. پسرم من با هزاران زحمت ، رنج و فقر و تنگدستی تو را بزرگ کردم و تمام آمال و آرزویم این بود که در این سنین پیری عصای دستم بشوی . […]

پیام محبت و عکس های یادگاری از اعضای فامیل برای برادرم محمد تقی یوسفی 22 مرداد 1399

پیام محبت و عکس های یادگاری از اعضای فامیل برای برادرم محمد تقی یوسفی

برادر نازنینم محمدتقی جان سلام عزیزم قربونت برم خوبی؟ سلامتی؟ تو وانفسای کرونای لعنتی خیلی خیلی نگرانتیم . خصوصا اینکه اجازه نمیدن خبری از درون مقرتان به بیرون درز کند . قبل تر هم برایت نامه نوشتم اما بی جواب گذاشتی و نگرانیم بسا بیشتر و بیشتر شد و تو این وسط بابا مدام توصیه […]

پیام آقای حسینعلی ریگی به برادرش براتعلی ریگی 22 مرداد 1399

پیام آقای حسینعلی ریگی به برادرش براتعلی ریگی

پیام آقای حسینعلی ریگی به برادرش براتعلی ریگی ( گرفتار در فرقه رجوی )

پیام خانم صدیقه عباسی به همسرش رضا علی میرزایی 21 مرداد 1399

پیام خانم صدیقه عباسی به همسرش رضا علی میرزایی

پیام خانم صدیقه عباسی به همسرش رضا علی میرزایی

همه ما در آرزوی دیدار تو هستیم علی جان 21 مرداد 1399

همه ما در آرزوی دیدار تو هستیم علی جان

سلام علی جان منم حجت چطوری برادر؟ خوبی عزیزم ؟ اگر از احوالات ما خواسته باشی خدا روشکر ما همه خوبیم و همه برایت سلام گرم می رسانند. برادرم علی جان همه ما در آرزوی دیدار تو هستیم . کجایی علی جان ؟ چکار با خودت و ما کردی ؟ علی جان ما همه دلتنگ […]

پیام از طرف مادر چشم انتظار مهدی حمیدفر 21 مرداد 1399

پیام از طرف مادر چشم انتظار مهدی حمیدفر

مادر چشم انتظار «مهدی حمیدفر»: دلم برات خیلی تنگ شده عزیزم.

امروز مادر نیست؛ اما همیشه برای آمدنت دعا می کرد + فیلم 20 مرداد 1399

امروز مادر نیست؛ اما همیشه برای آمدنت دعا می کرد + فیلم

محمد آق آتابای از مکانی مقدس و پاک؛ از استراحتگاه مادری که دیگر نیست با برادرش؛ حمید محمد سخن می گوید: تو گرفتار سازمانی شدی که سی و چهار سال است حتی نتونستی صدای خانواده را بشنوی! صدای پدر و مادری که چشم به راه تو بودنداما نتوانستند تورا ببینند. مادر همیشه منتظر بود و […]

رضا جان شما که می گویید آزادید. چرا تماس نمیگیری؟! 19 مرداد 1399

رضا جان شما که می گویید آزادید. چرا تماس نمیگیری؟!

سلام ! رضا جان امیدوارم حال شما خوب باشد. می بخشید درگیر یک سری کارها بودم و نتوانستم به موقع برای شما چند خطی نامه بنویسم. تا به حال من چندین نامه برای شما نوشتم و ارسال کردم. نمی دانم نامه ای به دست شما می رسد یا خیر؟! نه فقط من بلکه کل خانواده […]

نامه مادر مصطفی قائدی به فرزندش 19 مرداد 1399

نامه مادر مصطفی قائدی به فرزندش

مصطفی سلام حالت چطور است؟ حالت خوب است؟ انشالله که سلامت باشی و تنت سالم باشد . خدا کند که به آغوش خانواده برگردی و من منتظر دیدارت هستم. انشاالله هر مشکلی که داشته باشی حل شود و دیدارمان تازه شود . اهل فامیل همه منتظر دیدار شما هستند که شما را ببینند و احوال […]

داداش گلم صدایت به ما روح تازه میدهد- برای علی قلیزاده 19 مرداد 1399

داداش گلم صدایت به ما روح تازه میدهد- برای علی قلیزاده

داداش عزیزم علی جان سلام . داداشی گلم منم شهربانو امیدوارم هرجاهستی خوش وخرم باشی. اگرازاحوالات خانواده خواسته باشی شکرخداخوبیم. داداش گلم دوریت خیلی برایمان سنگین است. حساب کردی چندسال ازهم دور افتاده ایم؟! علی جان من به اتفاق حسین و فاطمه و زهرا چندین بار پشت درب اشرف آمدیم، صدایت زدیم و از نگهبانان […]

blank
blank
blank