دوشنبه, ۱۷ آذر , ۱۴۰۴
افشای نقش رجوی در ایجاد درگیری های ۱۹ فروردین توسط رستم آلبوغبیش 24 فروردین 1401

افشای نقش رجوی در ایجاد درگیری های ۱۹ فروردین توسط رستم آلبوغبیش

بعد از سقوط صدام در سال 82 بصورت منطقی رجوی شیاد می بایست بساط فرقه اش را جمع و گورش را گم میکرد ولی از آنجاییکه وی همیشه در رویای کودکانه و تصورات احمقانه سیر می کند، بعد از حاکمیت دولت عراق در منتهای وقاحت و با دست کشیدن از تمامی شعر و شعارهای ضدامپریالیستی […]

۱۴سال اسارت در اردوگاه اشرف به‌ روایت یک عضو جداشده 17 فروردین 1401

۱۴سال اسارت در اردوگاه اشرف به‌ روایت یک عضو جداشده

نویسنده کتاب «تلخی رهایی» می‌گوید: این اثر خاطرات فردی است که به‌ مدت ۱۴سال در اردوگاه اشرف زندگی کرد و تا مرز خودکشی پیش رفت. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «تلخی رهایی» که در روزهای پایانی سال گذشته منتشر و روانه کتابفروشی‌ها شد، از زاویه‌ای جدید به جنگ و آدم‌هایی که در این […]

عید نوروز در درون مناسبات فرقه رجوی 11 فروردین 1401

عید نوروز در درون مناسبات فرقه رجوی

ایام عید که می رسید بچه ها عزا می گرفتند. تمام کارها را بر سر اعضای بیچاره می ریختند طوری که وقت سر خاراندن هم نداشتیم . پروژه پشت پروژه، از کله صبح تا پاسی از شب مشغول کار کردن بودیم. علاوه بر کارهایی که در داخل مقر خودمان انجام می دادیم، با تعدادی از […]

خاطره ای از نوروز در زندان ابوغریب 24 اسفند 1400

خاطره ای از نوروز در زندان ابوغریب

سال 58 در عنفوان جوانی فریب شعر و شعارهای رجوی را خورده و هوادار سازمانش شدم و از آن زمان به بعد صادقانه در فعالیت های مجاهدین شرکت کردم. تا اینکه اواخر سال 65 شنیدم رجوی به هواداران سازمان برای پیوستن به ارتشی که او در عراق تحت حمایت صدام درست کرده بود فراخوان داده […]

هنگ حنیف تشکیل نشده متلاشی شد 15 اسفند 1400

هنگ حنیف تشکیل نشده متلاشی شد

در پادگان اشرف که بودم مسئول ارکان نشستی گذاشت و در نشست گفت برادر گفته چنان هنگی از بچه های سازمان بسازم که همه در حیرت بمانند و اسم آن را هنگ حنیف گذاشته است. من گمان کردم قرار است نام ارتش آزادی بخش را به هنگ حنیف تغییر دهند! ذهنم تا حدودی درگیر این […]

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت بیست و هشتم 05 اسفند 1400

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت بیست و هشتم

مریم رجوی علیرغم ادا و اطوارهای دموکراسی مابانه و سخنرانی های آتشین و ایجاد حلقه حامی سیاسی از بازنشسته های دولتمردان سابق در آمریکا و اروپا که با هزینه های سرسام آور بدست آمده بود نتوانست نظر دولت های غربی را نسبت به گروه تروریستی مجاهدین در قامت یک آلترناتیو جلب کند. لذا رجوی در […]

قربانعلی ترابی چگونه نفوذی شد؟! 03 اسفند 1400

قربانعلی ترابی چگونه نفوذی شد؟!

قربانعلی ترابی را من از سال 1370 می شناسم. وی در محور 6 مسئول تسلیحات بود. هر روز صبح که برای مراسم صبحگاه به تسلیحات مراجعه می کردیم قربانعلی که مسئول تسلیحات بود به ما سلاح تحویل می داد و پس از پایان مراسم سلاح را تحویل می گرفت. هر روز به استثناء روز جمعه […]

چی می خواستم و چی شد – قسمت پایانی 28 بهمن 1400

چی می خواستم و چی شد – قسمت پایانی

در قسمت قبلی خاطراتم از خلع سلاح مجاهدین خلق گفتم: آمریکایی ها نیروها را خلع سلاح کرده تا هیچ یک از نیروهای سازمان دیگر رنگ سلاح را نبیند و سلاح که ناموس هر مجاهد خلق بود به یکباره تبدیل به چماقی شد که باید با آن نگهبانی می دادیم و این گونه ناموس مجاهد خلق […]

از آغاز تا پایان فریب بزرگ – قسمت پایانی 28 بهمن 1400

از آغاز تا پایان فریب بزرگ – قسمت پایانی

همانطور که در قسمت قبلی خاطراتم عرض کردم، پس از حمله ائتلاف به کشور عراق و سقوط بغداد، سازمان تروریستی فرقه گرای رجوی نیز با تمام نیروها و آرایش نظامی قرارگاه های خود را به خیال تصرف شهرهای مرزی ایران ترک کرد که سرانجام پس از سرقت مهمات ارتش عراق و آوارگی و انهدام تجهیزات […]

چی می خواستم و چی شد – قسمت سوم 24 بهمن 1400

چی می خواستم و چی شد – قسمت سوم

در قسمت قبل گفتم که همه افراد دریافته بودند که فقط چند فاکت را بنویسند و مانند بقیه بندهای انقلاب طلاق مسئولین از روی آن می گذرند و از آنجایی که مسئولین کاری هم نمی توانستند انجام دهند در نهایت عنوان می کردند که با قبول جمع فرد از آن بحث عبور کرده است. *** […]

خانواده ام را با بی احترامی از اشرف بیرون راندند 24 بهمن 1400

خانواده ام را با بی احترامی از اشرف بیرون راندند

سایت فرقه رجوی عکس های کشته شدگان 21 بهمن 1391 را درج کرده است و در بین عکس ها مهدی عابدی را دیدم. مهدی عابدی از سران فرقه رجوی بود و در نشست ها اسیران پیوسته را آزار می داد و هر چه از دهانش در می آمد به اسیران پیوسته می گفت. سال 1382 […]

معجزه مسعود رجوی چه بود؟ 23 بهمن 1400

معجزه مسعود رجوی چه بود؟

رجوی برای این که صفوف خودش را از معترضین و ناراضیان پاک کند در سال 73 نشست حوض را راه اندازی کرد. یکی از بچه ها که کرد بود از پیش گفته بود من نمی خواهم دیگر در سازمان باقی بمانم. می خواهم دنبال زندگی خودم بروم. مسئولین خیلی با وی صحبت کردند اما او […]

blank
blank
blank