سوال از خانم مریم رجوی
ایا این فاجعه نیست که در مناسبات درونی خود، همین مردان و زنان را هر روز مورد بدترین شکنجه های روحی و روانی قرار می دادید و جهنمی بزرگ را در مناسبات کوچک خود ایجاد کرده بودید بطوریکه تعدادی برای رهایی از این فرقه جهنمی خود را ناچارا از بین بردند. البته فاجعه می تواند بوجود بیاید وانهم چیزی نیست به جز اعتصاب غذای اجباری و به اتش کشاندن افرادی در اشرف و یا در قلعه مریم رجوی در پاریس انهم به خواست بی مهر تابان این باند مافیایی و یا شیر در سوراخ خفته این فرقه.
جیره خواران ریز و درشت فرقه مافیایی رجوی تهی از شرافت انسانی هستند!
ولی این نوشته را به یاد قربانعلی ترابی مینویسم به یاد کسی که در زیرشکنجه وبه دستورپدر خوانده این فرقه(رجوی) به قتل رسید،بیش از یک ماه در سلول انفرادی بودم زیرشدیدترین شکنجه های جسمی و روحی شکنجه گران فرقه مافیایی رجوی.البته به پشت گرمی و همکاری ماموران اطلاعاتی ارباب سابق شان صدام سقط شده. تا اینکه نصف شبی صدای بهم خوردن درها سکوت سلول انفرادی راشکست طبق معمول فکر کردم خودم را باید اماده شکنجه بکنم در باز شد و بهرام جنت (مختار) شکنجه گر گفت عقب،عقب بیا به سمت در مثل دفعات قبل چشم بند را بست وبه دستهایم از پشت دسبند زد
گرگها رام شدنی نیستند
گرگ و روباه، هم رام می شوند و هم رام می کنند، همین گرگی که برای ارباب و مربی خود به شکار می رفت تا تکه استخوانی را نصیب خود نماید، قلعه ای ساخت تا گرگهایی را تحت امر خویش رام نموده و از آنها بهره ببرد. جناب آقای کریمی مشکل شما آن است که در قلعه گرگها به عنوان معترض و حتی یک منتقد ساده هم وارد نشده اید تا متوجه گردید که گرگها بدون دریافت همان تکه استخوان هم رام می شوند!
باد کردن بادکنک مریم قجر عضدانلو
مریم قجر عضدانلو به شکلی باور نکردنی عاشق نسل کشی و تغییراست و ایمانش به نسل کشی و تغییر انسانها خدشه و شکاف بر نمیدارد. آری مریم قجر زندگیش را وقف نسل کشی وتغییر دیگران کرده است مریم قجر عضدانلو می خواست زنان و مردان پیشتاز مقاومت را با سر چشمه اصلی اسیر و زندانی و موتور محرکه نسل کشی پیوند دهد و این کار را کرد.
سران فرقه دیگران را سپر بلای خود کرده اند
فرمان تحویل دادن نفراتی که نمی خواستند در این فرقه بمانند به نیروهای سرکوبگر صدام حسین وزندان ابوغریب توسط همان خانم فرشته ای که شما را توجیه کرده صادر شده و شوهرش مسعود رجوی فرمان 2 سال زندان اشرف 8سال زندان ابوغریب وبعد تحویل به ایران ابتکار اقای مسعود رجوی وخانم مریم عضدانلو است چرا راه دور می روید از خودشان بپرسید.
گفتگو با حسن پیرانسر
فرقه رجوی اساسا هیچ تمایلی به آمدن نیروهای جدا شده اش و حتی نیروهای خودش به کشور های اروپایی و امریکایی را ندارد. چون نیروها حامل اطلاعاتی از مناسبات تماماً فرقه ای در درون تشکیلات هستند و همچنین شاهدین زنده ای از همکاری تمام عیار این فرقه با دیکتاتور عراق صدام حسین در کشتار مردم کرد و شیعه عراق می باشند.
داستان کشته شدن یاسر اکبری نسب
خانم مریم قجر عضدانلو واقعیت را بگویید یاسر را به قتل رساندید و جسدش را سوزاندید آن هم در ساعت ورزش که همه مشغول ورزش کردن بودند و این بهترین سناریو بود. می دانم اگر بگید یاسر را به قتل رساندید باید جواب گوی قتل نفرات دیگر باشید. خانم مریم قجر عضدانلو خوب خودتان میدانید که کسی بخواهد خودکشی کند در سنگری که هیچ کس در آن نیست نمی رود. مطمئن باشید یاسر می آمد داخل سالن یا یک جمعی که همه ببینند و اعتراض خودش را نشان میداد.
دروغی دیگر از رجوی – به قتل رساندن سهیل ختار
گفتم نوید برو جنازه سهیل را نگاه کن. سازمان سهیل را کشته است. نوید رفت و این اجازه را ندادند که ببیند چون اگر سازمان سهیل را نکشته بود حتما می گذاشت نوید چک کند. سازمان می گوید تیر زیر چانه سهیل اصابت کرده ولی 3 تیر از پشت به سهیل خورده بود پا و پشتش نه زیر چانه اش. حتی تشیع جنازه سهیل نوید را نبردند؟؟؟؟
نقش مجاهدین در شکنجه اسرای ایرانی افشا شد
نقش سازمان مجاهدین خلق در شکنجههای روحی و جسمی اسرای ایرانی جنگ با عراق در سفر گروهی از اعضای انجمن عدالت)خانواده شهدای ترور (و ملاقات با اعضای سازمانهای غیر دولتی و فعالان حقوق بشری سوئیس افشاء شد.
گفتگو با آقای غلامرضا شیردم – قسمت نهم
مجاهدین حتی به کادرهای قدیمی خودشان هم رحم نمی کنند عماد باقری و پرویز فرهمند از کادرهای قدیمی سازمان بودند آنها تمام هستی و عمر خودشان را برای اهداف سازمان گذاشتند عماد و پرویز با 25 سال سابقه مبارزاتی، هنگام جدا شدن از سازمان به آنها مارک اطلاعاتی زدند و در تلویزیون خودشان اعلام کردند آنها مزدور دولت ایران هستند
پای صحبت مجید روحی و شکنجه در پادگان اشرف
در بازجویی ها مدام میگفتند که زندگی نامه ات را بنویس و من در عوض وصیت نامه مینوشتم که عصبانی میشدند و کتک میزدند. بالاخره گفتم می مانم و به پذیرش برده شدم و وارد آموزش های نظامی و بحث های انقلاب ایدئولوژیک و طلاق شدم. بعد گفتند که حالا که انقلاب کرده ای زندگی نامه ات را بنویس و من از ترس زندان و کتک و بازجویی هر کاری میگفتند انجام میدادم.
مجاهدین و اسلام بردبار و ضد بنیادگرائی
مجاهدین در تمامی طول موجودیتشان درخانه های تیمی،قلعه ها، کمپ ها، دور از جامعه و مردم بوده اند. اعضایشان سه دهه است که در ایزوله میباشند و با مردم ایران و حتی نزدیکترین عضو خانواده اشان تماس نداشته اند.