نماینده ویژه سازمان ملل هم مزدور ایران از آب در آمد!!!
مجاهدین در تاریخ هشتم خرداد ماه طی نامه ای به دبیر کل ملل متحد مدعی شده اند که آقای مارتین کوبلر نماینده ویژه سازمان ملل در امور کمپ اشرف با رژیم ایران همکاری میکند! البته این عادت مجاهدین است که هرکس برخلاف میل آنها صحبتی کند یا حرکتی انجام بدهد او را به رژیم ایران وابسته میدانند.علیرغم اینکه خودشان هم میدانند که این ادعایشان دروغی بیش نیست!
رجوی و ترفند اخراج بیماران!
کسانی را که حد اکثر 10 تا 12 سال است به این فرقه پیوسته اند (غالبا کسانیکه در زمان صدام با این فرقه نبوده اند) و اطلاعات اندکی از مزدوریهای رجوی برای صدام و جنایاتش در عراق دارند و یا اطلاعی ندارند ولی بعد از پی بردن به ماهیت کثیف فرقه ای و ضد انسانی و شکست استراتژی آن بنای مخالفت با تشکیلات رجوی و لگاریتم ضوابط و قوانین سرکوبگرانۀ فکری و روانی آن گذاشته اند قبل از اینکه در نتیجۀ تحولات جدید و نقل و انتقال به محل ترانزیت بتوانند فرار کرده و دست به افشاگری حداقل در رابطه با مناسبات سکتاریستی و فرقه ای دستگاه رجوی بزنند تصفیه کند
دور باطلی از فعالیت ها و بهانه تراشی های مجاهدین
آنچه باعث ترس و وحشت بیشتر رهبران مجاهدین میشود، نه گروه اول که خواهان رفتن به ایران هستند بلکه گروه سوم است. چرا که در شرایط فعلی هیچ کشور ثالثی حاضر به پذیرش آنها نیست و رهبران مجاهدین هم از این می ترسند که آنها هم بتدریج تمایل پیدا کنند که به ایران بروند. بنابراین ایران میتواند برای گروه سوم نیز گزینه ای مطلوب باشد که البته این موضوع از نگاه تیز مسئولین ملل متحد هم بدور نیست.
بهانهتراشیهای مجاهدین برای ادامه روند خروج از اشرف
عدی الخدران بیان کرد که گروه تروریستی مجاهدین با انتقال صدها تن دیگر از اعضای این گروه به کمپ لیبرتی مخالفت کرده و برای موافقت با آن شروطی وضع کرده است. وی ادامه داد که از جمله خواستههای سران این گروه انتقال شش دستگاه تانکر آب وابسته به اداره آب دیالی و30 دستگاه بزرگ مولد برق وابسته به اداره برق استان است که البته دو اداره با این درخواستها مخالفت کرده و آن را غیرقانونی و در راستای به دست گرفتن اموال عمومی عراق عنوان کردند.
نامه مجاهدین به دبیرکل ملل متحد و بازهم فریبکاری و دروغ
مجاهدین که طی سی سال گذشته تلاش کرده اند خیانت و هر حرکت ضد ملی و میهنی شان را تنها تحت عنوان”مبارزه با جمهوری اسلامی ایران” سرپوش بگذارند، حال میخواهند همین ترفند را در رابطه با ملل متحد نیز به پیش ببرند و ضمن متهم کردن آقای کوبلر به همکاری با دولت ایران، اقدامات وی را غیر قانونی و جانبدارانه وانمود کنند مبنی بر اینکه:” مجاهدین بر روی خط قرمز هرگونه دخالت رژیم ایران در پرونده مخالفان این رژیم در اشرف و لیبرتی تأکید می کنند چیزیکه مارتین کوبلر پیوسته آن را نادیده می گیرد”.
عدم خاتمه یافتن حرفهای دروغ مسعود رجوی
پرونده قطور این جنایتکار از این مسئله دهها هزار برگ را در خود جای داده است. از بمب گذاری در معابر عمومی و تجمع نمازگزاران جمعه گرفته تا خمپاره زنی به ساختمان آموزش و پرورش در تبریز یا از ترور مسئولین ایرانی تا کشتن کارگران و کارمندان بعنوان سرانگشتان رژیم!! و یا از هواپیما ربایی تا جمع آوری اطلاعات نظامی مملکت در زمان جنگ عراق علیه ایران تا بلوا سازی و انفجار لوله های نفتی ایران
خطوط قرمز سران مجاهدین در”لیبرتی”
بنا به دستور سرکردگان فرقه رجوی اعضایی که اسامی آنها در ریل خروج از لیبرتی قرار دارد موظفند پس از انجام مصاحبه و گفتوگو با نماینده کمیساریا در بازگشت به کمپ، ضمن ارائه گزارش مشروح مصاحبه خود با کمیساریا، با شرکت در نشستهای ایدئولوژیکی (غسل هفتگی) هرگونه شبهه و تردید ایجاد شده (نسبت به باورهای سازمانی و درون تشکیلاتی فرقه) در ذهن و افکار خود را مطرح، وروح و روان خود را مجددا تطهیر کنند!
هشدار به دجالیت جدید سران فرقه رجوی
چرا رجوی دجال بعد از 8 سال تازه به یاد آورده که نفرات ناراضی را باید در اشرف به نیروهای عراقی تحویل داد؟ تا آنجا که ما می دانیم این مسئله همواره در تشکیلات مرز سرخ بحساب می آمده است. رهبران سازمان تاکید داشتند که تا زمان تعیین تکلیف کسی حق جدایی از تشکیلات فرقه را ندارد. حال این مرز سرخ بعد از انتقال حدود 2000 نفر به کمپ ترانزیت و بسته شدن راه انتقال اکیپ گروه ششم چگونه شکسته میشود؟
معرکه گیری های جدید مجاهدین برای انتقال
سازمان بشدت از برملا شدن رازها و اسرار تشکیلاتی خود می هراسد و لذا به واسطه هر بهانه ای در صدد است روند انتقال را با کندی مواجه سازد تا هم از بسته شدن پرونده اشرف ممانعت کند و هم ازدست دادن نفرات خود را نبیند. همچنین با انحلال اشرف دیگر موردی برای طرح رسانه ای مجاهدین آنهم در کریدورها و سالن های کنگره امریکا باقی نمی ماند.
تخلیه اشرف، مصیبت مرگباری که رجوی ها نمی توانند جلوی آنرا بگیرند
حال رجوی ها که هم چوب را خورده اند و هم پیاز، وقتی دیدند علیرغم پذیرش ذلیلانه خروج از اشرف و خط بطلان کشیدن بر یک استراتژی و عقب نشینی از تمام ادعاها و منجمله اینکه « کوه ها بجنبند اشرف نمی جنبد»، باز هم آمریکا براحتی حاضر نیست استخوان «خارج کردن نام فرقه از لیست سیاه » را پیش شان بیاندارد، یک بلوای جدید راه انداخته اند و ادامه انتقال را منوط کرده اند به بازرسی کامل اشرف!!!
پایداری به سبک فرقه رجوی
مسعود رجوی برای این که این حماقت بزرگ را تا آخر به سر کند از دید مردم فراری شده است اما مریم میخواهد با شگردهای سابق اش و مجدداً برای مطرح کردن سازمان دست به بزرگ نمایی بزند. ضمن اینکه این حرف ها فقط در داخل تشکیلات خریدار دارد و میتوان خرج اش کرد. و علت آن هم نبود اطلاع رسانی و سانسور و خفقان برای همه اسیران ساکن اشرف میباشد.
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی
در کنار این آمار فوق العاده قلیل، نگاهی به القاب من در آوردی که رجوی ها برای خود ساخته اند، شدت جاه طلبی و قدرت پرستی آنها را خیلی بهتر نمایان خواهد کرد. القابی که دیگر نه تنها نمی تواند نیروهای درون فرقه را بفریبد بلکه در بیرون از فرقه نیز باعث تمسخر آنان می شود، اما با تمام این اوصاف رجوی ها بدلیل خوی جاه طلبانه خود کماکان از این القاب استفاده می کنند.