جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
چند کلامی با نازنین برادرم فرهاد حسن پور اسیر در کمپ آلبانی رجوی 02 اردیبهشت 1403

چند کلامی با نازنین برادرم فرهاد حسن پور اسیر در کمپ آلبانی رجوی

فرهاد جان عرض سلام و ارادت و با یک دنیا آرزوی بغل کردن و در آغوش گرفتنت. بعد از ملاقات با آقای پوراحمد در پائیز 1402 و گرفتن چند عکس یادگاری و درج گزارش و پیام ویدئویی در سایت نجات انتظار داشتم برای دلگرمی ما هم که شده با ما تماسی داشته باشی و عکس […]

پیام خانواده حسن پور برای فرهاد حسن پور گرفتار در کمپ مجاهدین خلق 18 آذر 1402

پیام خانواده حسن پور برای فرهاد حسن پور گرفتار در کمپ مجاهدین خلق

خانواده حسن پور از جمله خانواده های چشم انتظاری هستند که عزیزی گرفتار در مجاهدین خلق دارند. فرهاد حسن پور، سالهاست که در تشکیلات فرقه رجوی گرفتار است و هیچ ارتباطی با دنیای بیرون و با خانواده خود ندارد. خانواده حس پور از طرق مختلف سعی کرده اند از حال و وضعیت فرهاد مطلع شوند، […]

دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده فرهاد حسن پور 18 آذر 1402

دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده فرهاد حسن پور

چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ به دعوت فرامرز حسن پور از برادران چشم انتظار فرهاد حسن پور عضو اسیر رجوی در اسارتگاه مانز آلبانی، عازم روستای سرسبز کینچاه از توابع شهر لشت نشاء شدیم و ساعاتی خوش مهمان منزل گرم و صمیمی شان بودیم. در این دیدار دوستانه با خانواده فرهاد حسن پور، برادرش فرامرز به […]

آپارتاید؛ سیاست و سرلوحۀ مکتب رجوی 26 بهمن 1396

آپارتاید؛ سیاست و سرلوحۀ مکتب رجوی

*آپارتاید یا جدانژادی یا جداسازی واژه ای به زبان آفریکانس (افریقای جنوبی) است. آپارتاید از نظر لغوی به معنای مجزا و جدا نگه داشتن است. آپارتاید یعنی جدا نگه داشتن افراد، مجبور کردن آنها به اقامت در محلات و مکان های خاص، محروم کردن آنها از کلیه حقوق سیاسی و امکان تحصیل و پیشرفت، در […]

اطلاعات دریافتی شما کذب محض است 13 مهر 1387

اطلاعات دریافتی شما کذب محض است

سالهاست که به دنبالت میگردم به هردری زدم تا سرنخی ازشما بیابم که نهایتا ازطریق صلیب سرخ موفق به این امرشدم. الان خیلی خوشحالم که توانستم بعداز25 سال روی زیبای شما را هرچندکوتاه ببینم. حال وقت آن رسیده که ترتیبی اتخاذ گرددتا به این مشکلات وبدبختیها خاتمه دهی.

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید 28 آبان 1386

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

اما گپی خودمانی و درد دلی برادرانه، خیلی می خواهم بگویم و بنویسم و حرف بزنم ولی از کجا، از چه، مگر میشود فراق 25 ساله را در چند صفحه نوشت. هنگام تحریر باور کن هرکدام از حرفها و کلمه ها سعی می کنند از همدیگر سبقت گرفته و زودتر خود را روی دفتر حک نمایند. خاطرات گذشته ام با هم بودن، روی ایوان خانه خوابیدن، فوتبال بازی کردن، توپ پاره کردن، یا نه دعوای برادر و خواهری، یکی به دو کردن، کتک خودردن از تو که بزرگ همه بودی و کلمه (اَبَی) برادر خطاب کردنت ورد زبان تمام برادران و خواهران کوچکترت و حتی دختر خاله ها و پسر خاله هایت بود.

نامه فرامرز حسن پور به برادرش فرهاد حسن پور 28 آبان 1386

نامه فرامرز حسن پور به برادرش فرهاد حسن پور

بنام خداوند جان آفرین    حکیم سخن در زبان آفرین مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید    که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش       زده ام فالی و فریاد رسی می آید قبل از هر چیز خداوند بزرگ را سپاس و شکر که بعد از […]

blank
blank
blank