با محکوم نمودن حمله به لیبرتی، رجوی را مسبب اصلی این کشتار می دانیم
از طرف دیگر رجوی نیز در این فاصله با زمینه سازی های فکری و مغزشویی های مستمر بار دیگر با دجالیت تعهد نامه دیگری در تاریخ 24 آبان 91 از همه اعضا دریافت کرد که تا آخر در کنار او در عراق خواهند ماند و بدین طریق سعی کرد تا کور سو امیدی که در دل افراد گرفتار و اسیر برای خروج از عراق و رسیدن به دنیای آزاد ایجاد شده بود را خاموش کند.
مریم نماد نفرت و شقاوت وقیحانه
سازمان که همواره با تبلیغات سوء افراد را مسخ کرده بود و همه ما فکر می کردیم که مریم فردی سیاسی و پایبند به اصول اخلاقی است ولی با گذشت ۷ سال از خروج ام از سازمان، با واقعیاتی روبرو می شوم که بسیار تکان دهنده است. شخصی که نماد آزادی و آزادی خواهی بود و به عنوان رئیس جمهور برگزیده از طرف سازمان شناسانده شده بود شخصیت و رفتاری وقیحانه، غیرانسانی و خارج از شئونات زنانگی و همسرداری دارد.
مسعود رجوی مسئول کشته شدن اعضای فرقه اش می باشد
اخیرا رجوی مجددا نسبت به جنایات و سابقه تروریستی خود به صورت مضاعف افتخار کرده و به شدت تلاش می نماید تا طرف های دیگر را تا جائی که میتواند تحریک کند. آخر او تنها کسی است که از تهاجم به لیبرتی و کشته شدن افرادش سود میبرد. او نیازمند خون است تا به حیات خفیف خائنانه اش ادامه دهد و همچون زالو به مکیدن خون قربانیان خود مشغول باشد.
مسئول حمله به لیبرتی شخص رجوی است
اخبار و گزارش حمله خمپاره ای به قرارگاه لیبرتی در ساعت 5 و 45 دقیقه 21/11/91 باعث نگرانی خانواده هایی که فرزندانشان هنوز اسیر فرقه رجوی هستند، گردید. این تهاجم محکوم و باعث تاسف است و مسئولیت آن با رجوی می باشد که اجازه خروج افراد اسیر را از قرارگاه لیبرتی نمی دهد و سعی دارد با خیال خام خود با پافشاری و عدم همکاری با کمیساریای سازمان ملل، فرصتی پیش بیاید تا مجدداً به قرارگاه اشرف بازگردند.
مرحله بی پایان سرنگونی، نگاهی به سخنرانی ۳۰ دی ۱۳۹۱ مسعود رجوی و اعلام موسسان چهارم
هذیانگویی های اخیر رجوی نشان می دهد که به پایان خط رسیده و در بحران عمیق ناشی از بی مصرف و بی اعتبار و بی آینده ماندن، او را شدیداً به بحران روحی و فراموشی دچار ساخته است. پرخاشگری و فحاشی به منتقدان و تهدید نمودن آنها (به برملا کردن پرونده های جنسی که چیزی جز فرار به جلو نیست) تنها ضعف کسی را آشکار می سازد که با آنهمه اقتدارنمایی پوشالین و دم از سرنگونی زدن و خود را در محوریت کل جهان خواندن و دم از تغییر استانداردهای بین المللی زدن، از حضور چند ده جداشده که هیچ امکانی در اختیار ندارند، تمامی قداست و پایه های تشکیلاتش متزلزل گردیده و به مرز فروپاشی رسیده است.
پاسخگویی از نوع رجوی ها
رجوی هیچگاه در این سالیان حاضر نبود نسبت به عملکرد خویش و فرقه اش پاسخگو باشد. چرا که خوب می داند با روشن شدن جواب سوالاتی در مورد ایدئولوژی سازمان، استراتژی سازمان و تغییر پی در پی آن، سیاست سازمان که بر اساس اصل « هدف وسیله را توجیه می کند استوار شده »، تشکیلاتی فرقه ای و ایزوله کردن اعضا از دنیای خارج، رابطه با صدام و مزدوری برای او در جنگ، ترور انبوهی از افراد غیر نظامی در ایران، رابطه با آمریکا و… چهره واقعی او رو می شود.
راهی بی بازگشت، آلان محمدی قربانی در فرقه رجوی
آلان و تعدادی دیگر از همین بچه ها از سازمان می خواستند که به قول خودش وفا کند و حالا که خانواده هایشان را دیدند از اشرف بروند ولی رجوی می گفت که اشرف دربهای ورودش باز است ولی خروجی در کار نیست من یادم هست که مهوش سپهری به صفت نفر شماره یک مجاهدین بعد از مریم رجوی می گفت که دربهای اشرف به روی همه باز هستند ولی خروجی در کار نیست و حتی می گفت که مگر چشمتان نمی دید که کجا می آیید! اینجا مبارزه و سختی است و همه این را می دانند و ما نقل و نبات اینجا پخش نمی کنیم
پیام ۵ دی رجوی، سخنرانی یا انحطاط اخلاقی؟
رجوی در سخنرانی 5 دی 1391 که ابتدا بطور کامل در 59 صفحه در سایت های این فرقه قرار داده شد (و بعدا بدلیل انتقادات گسترده از غیر اخلاقی بودن مطالب تنها 27 صفحه از آن باقی ماند و بقیه از سایت حذف شد) در واکنش به افشاگری های یکی از جدا شدگان از سازمان، بصورت دیوانه وار به وی حمله کرده و او را متهم نمود که مشکل جنسی داشته و همجنس باز بوده و برخی مطالب دیگر که بدلیل رعایت ادب نمی توان آنها را بازگو کرد.
مصاحبه با خانم نسرین ابراهیمی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت چهارم
حقیقت این بود که مجاهدین می دانستند گناهی ندارم و فقط می خواستند مدتی آزارم بدهند به قول خودشان حالم را بگیرند که یاد بگیرم رجوی هر چقدر هم بگوید ازانتقاد استقبال می کند ولی حق انتقاد را نخواهم داشت و چند تا اعتراف اجباری را باید که حالا توضیحش را خواهم داد، بگیرند و حسابی بترسم. بعد هم من را برگردانند به داخل قرارگاه. کتکم نمی زدند ولی شکنجه روحی را به خوبی اجرا می کردند. از داد و بیداد کردن گرفته تا تهدید کردنم به انتقال به زندان استخبارات عراق
در اردوگاه لیبرتی چه خبر است؟
از آنجا که محیط اردوگاه لیبرتی بسیار کوچک بوده و آپارتاید جنسی به شکلی که در پادگان اشرف اعمال می شد امکان پذیر نیست، لاجرم به هر نحو نگاه آقایان به همسران و نوامیس مسعود رجوی (در حال حاضر تمامی زنان داخل تشکیلات رسما و علنا با این عنوان نامیده میشوند) می افتد که گناه بزرگی محسوب میگردد. در چنین حالتی مرد مربوطه می بایست فورا چشم ها را دستگیر کرده یعنی آنها را ببندد.
افسار پاره کردن بی سابقۀ رجوی در سوزش از افشاگریهای اخیر جداشدگان
رجوی در این سخنرانی خود حتی یک مورد هم اظهارات و نوشته ها و افشاگریهای من و خانمهای جدا شده را حتی به صورت مضمونی نقل نکرده و به آنها جواب نداده ولی تا دلش خواسته همانند تهمت زدنهایش به دیگر مخالفین بویژه خانمهای جداشده تهمت جنسی و اخلاقی به من زده است و این یعنی اثبات حرفهای همۀ ما جدا شدگان. هر کسی که حتی به مدتی اندک در این فرقه بوده است می داند که رجوی و سران فرقه اش در این سالیان به همۀ مخالفان خودشان در داخل سازمان برچسب و اتهام اخلاقی و جنسی می زد
اندر آخرین احوالات مسعود رجوی
رجوی در واکنش های هیستریکش مارتین کوبلر رئیس یونامی (دفتر ملل متحد در عراق) و فرستاده ویژه دبیر کل ملل متحد را هم تحت عنوان”تسهیل کننده” بعد از خانواده ها و دولت عراق و صلیب سرخ بی نصیب نمیگذارد. از نظر سران فرقه ای هر کس که با آنها نیست لاجرم بر آنان است و می بایست دشمن تلقی شود. جالب است که او از شرم و حیا هم حرف میزند که این واقعا مضحک ترین بخش از بیانات رجوی است.