جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
نامه آیدا دولت شاهی به عمویش وحید دولت شاهی؛ اسیر فرقه رجوی 13 دی 1390

نامه آیدا دولت شاهی به عمویش وحید دولت شاهی؛ اسیر فرقه رجوی

وقتی بابا در سال 84 به دیدن شما آمد من 7 سال سن داشتم و تصور می کردم که شما در جایی مانند محل خدمت سربازی قرار دارید و فقط به خاطر جنگ در عراق خطرناک است، پارسال که بابا آمده گفتم وقتی پیش عمو شاپور رسیدی زنگ بزن، من راضیش می کنم برگردد اما گویا این سازمان بسیار خطرناک است و تنها راه خروج از آن فرار است

به اندازه ۱۵ سال پیر شدم با مشاهده ظلمی که در اشرف به شما می شود 23 آذر 1389

به اندازه ۱۵ سال پیر شدم با مشاهده ظلمی که در اشرف به شما می شود

. دیدم پدری را که نامه نوه اش را بعد از 10 سال دوری برای پسرش آورده بود و سازمان با بی شرمی و وقاهت تمام او را مزدور می نامید. چه ها که دیدم در این 15 روز. باور کن به اندازه 15 سال پیر شدم به خاطر ظلمی که به شما رفته و می رود دیدم قیافه های در هم شکسته، چشمهای بدون نور و عروسکهای بدون اراده ای را که منتظرند ببینند فردا سازمان برایشان چه ساز جدیدی کوک خواهد کرد.

وحید عزیزم سلام 26 تیر 1386

وحید عزیزم سلام

همانطور که در نامه دیماه 85 یاد آور شده ام من تمام راههای ممکن برای برقراری تماس با تو را امتحان کردم وموفق نشدم.وبه ناچار به انجمن نجات که از مدتها پیش به دنبال برقراری ارتباط با من بود متوسل شدم. به هر تقدیر مقصود اصلی من و تو که همان اطمینان خاطر ازسلامت همدیگر بود حاصل شد.البته مسئولین سازمان که اینچنین از نامه ساده من شفته شدند وتو را وادار به نوشتن جوابیه آن هم به آن شکل مضحک وبی ادبانه نمودند

دیدار با تو بعد از سالها، تجربه ای متفاوت و دور از انتظار 17 بهمن 1385

دیدار با تو بعد از سالها، تجربه ای متفاوت و دور از انتظار

امیدوارم خوب، سلامت و سرحال باشی. در آستانه محرم قرار داریم، محرم سال قبل برای من کاملاً متفاوت بود، سعادت زیارت در نجف و کربلا و البته دیدار استثنایی با تو بعد از سالها، تجربه ای متفاوت و دور از انتظار، شاید زیارت امامان مدفون در عراق برایم خیلی دور از دسترس نمی نمود ولی دیدار دوباره تو مسئله ای بود که دیگر حتی به آن فکر هم نمی کردم اما خواست خداوند مهربان چیز دیگری بود و در آن شرایط سخت و دشوار موفق به دیدار هم شدیم، اما گاهی آرزو می کنم ایکاش ندیده بودمت چون نبودنت، ندیدنت و… داشت به عادت تبدیل می شد اما بعد از ان دیدار ذهنم بسیار بسیار زیاد مشغول توست حتی بیش از زمان بودنت اما نمی دانم چه شد که ارتباطها قطع شد، ایمیل تو غیر فعال شده من از طریق سایت سازمان و سایت شهر اشرف سعی به برقراری ارتباط داشتم که جوابی نیامد

blank
blank
blank