چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
خواهر خرم رمضانی: در آستانه سال نو شرایط دیدار با برادرم را فراهم کنید 25 اسفند 1400

خواهر خرم رمضانی: در آستانه سال نو شرایط دیدار با برادرم را فراهم کنید

خانم مهناز رمضانی خواهر چشم انتظار خرم رمضانی در پیامی تصویری برای چندمین بار از مقامات آلبانی درخواست کرد که در آستانه سال جدید بتواند با برادرش دیدار یا ارتباط تلفنی داشته باشد. آقای خرم رمضانی اهل خرمشهر در ابتدای جنگ ایران و عراق و هجوم نیروهای عراقی به داخل شهر خرمشهر به عنوان یک […]

پیام نوروزی برادر سید حسن سادات محسنیان 25 اسفند 1400

پیام نوروزی برادر سید حسن سادات محسنیان

سید جعفر سادات محسنیان از اسیران فرقه رجوی در آلبانی ست که بیش از 40 سال است که از خانواده خود دور است و هیچ گونه ارتباطی با خانواده ندارد. برادرش داوود که سالهاست از او بی خبر است در دیداری که با مسئول انجمن نجات گیلان داشت ضمن تبادل نظر درباره وضعیت مجاهدین خلق، […]

علی جان امیدوارم سال جدید سال تحول و رهایی برایت باشد 25 اسفند 1400

علی جان امیدوارم سال جدید سال تحول و رهایی برایت باشد

سلام به برادر خوبم، امیدوارم در صحت و سلامت جسمی و روحی باشید. حال ما هم خداروشکر خوب است از جمله پدر. همه ما برایت سلامتی و عاقبت بخیری آرزومندیم. مهربانم حواست هست که یکسال دیگر به سال های فراق تو و انتظار ما اضافه میشود علی جان. علی جانم از روزها و شبهای دوری و […]

برادر جان امیدوارم این نوروز آخرین نوروز جدایی مان باشد 23 اسفند 1400

برادر جان امیدوارم این نوروز آخرین نوروز جدایی مان باشد

خانم آمنه یوسفی گیلاکجانی در دیداری که در تاریخ 22 اسفند 1400 با مسئول انجمن نجات گیلان در دفتر انجمن داشت با تهیه پیامی تصویری از برادر اسیرش خواست که هر چه زودتر تصمیم به جدایی بگیرد تا در کنار خانواده باشد. ایشان ابراز امیدواری کرد که نوروز 1401 آخرین نوروزی باشد که محمد تقی […]

نامه محمد جواد خلیلی فیجانی به فرشته خلیلی فیجانی در کمپ آلبانی 19 اسفند 1400

نامه محمد جواد خلیلی فیجانی به فرشته خلیلی فیجانی در کمپ آلبانی

سلام فرشته، عمو جان خوبی؟ هر موقع دلم برای شما تنگ می شود نامه ای برای شما ارسال می کنم که شاید نامه مرا ببینی و جواب مرا بدهی. من می دانم شما در کمپی در آلبانی زندگی می کنی و من نگران شما هستم. با کسانی زندگی می کنی که برادر مرا از من […]

نامه حسین مملوکی به برادرش جعفر مملوکی در کمپ مجاهدین در آلبانی 18 اسفند 1400

نامه حسین مملوکی به برادرش جعفر مملوکی در کمپ مجاهدین در آلبانی

جعفر جان سلام سال 1400 رو به اتمام است و خبری از شما نشد حتی تماسی با من نگرفتی که بدانم در چه وضعیتی هستی! من بیشتر نگران وضعیت جسمی شما هستم. خبر ندارم که بیماری شما مداوا می شود یا خیر؟! و از طرفی نمی دانم ویروس کرونا در کمپی که هستی در چه […]

نامه محمد زنگنه به برادرش رضا زنگنه در کمپ آلبانی 15 اسفند 1400

نامه محمد زنگنه به برادرش رضا زنگنه در کمپ آلبانی

امیدوارم حالت خوب باشد. خیلی وقت است خبری از شما ندارم و دلم برای شما تنگ شده است. نمی دانم در کمپ آلبانی در چه وضعیتی هستی! تمام خانواده نگران حال شما هستند. چرا با خانواده ات تماسی نمی گیری و آنها را از نگرانی در بیاوری؟! در بین خانواده فقط جای شما خالی است. […]

علی جان منتظر تماس تلفنی تو هستم 15 اسفند 1400

علی جان منتظر تماس تلفنی تو هستم

سلام به برادر عزیزتر از جانم علی جان منم زهرا خواهر کوچکت، حالت چطوره؟ خوبی نازنینم؟ با تمام وجودم برایت از خدای مهربان سلامتی و عاقبت بخیری آرزومندم داداش جونم . فرا رسیدن اعیاد شعبانیه رو بهت تبریک می گویم علی جان. داداشی جان همه اعضای خانواده خوبند. پدر خداروشکر خیلی بهتر شده و جای […]

نامه ولی الله گل ریزان به فرزندش عباس در کمپ آلبانی 09 اسفند 1400

نامه ولی الله گل ریزان به فرزندش عباس در کمپ آلبانی

عباس سلام من در شرایطی این نامه را برای شما می نویسم که به لحاظ جسمی خوب نیستم. چرا این کار را با من می کنی؟ چرا تماسی با من نمی گیری و دل مرا شاد کنی؟! یادت می آید زمانی که در عراق بودی در پادگان اشرف شما را ملاقات کردم. با هم حرفهایی […]

نامه مادر مصطفی قائدی به فرزندش در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 08 اسفند 1400

نامه مادر مصطفی قائدی به فرزندش در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

مصطفی سلام حالت خوب است؟ در کمپی که زندگی می کنی نمی دانم در چه وضعیتی هستی؟ نمی دانم در شرایط ویروس کرونا چگونه از خودت مراقبت می کنی؟ تماسی با من نمی گیری که از نگرانی در بیام. ذهنم درگیر توست و تا به حال چندین نامه برای تو ارسال کردم. منتظرم تماسی با […]

نامه سمانه نوری به پدرش حمیدرضا نوری در کمپ آلبانی 07 اسفند 1400

نامه سمانه نوری به پدرش حمیدرضا نوری در کمپ آلبانی

سلام پدر عزیزتر از جانم که بدون گرمای دستانش زندگی معنایی ندارد. می خواهم برایت نامه بنویسم اما نمی دانم چه بگویم و چه بنویسم؟! چون از بچگی گرمای دستان پدر و مهر و محبت پدر را حس نکردم. پدر عزیزم من الان سی و سه سال دارم و دارای دو فرزند پسر هستم و […]

علی جان تو را بخدا پدر را به آخرین آرزویش برسان 04 اسفند 1400

علی جان تو را بخدا پدر را به آخرین آرزویش برسان

سلام به برادر عزیزم، امیدوارم حالت خوب خوب باشد. حال و احوال خانواده ات مخصوصا پدر الحمدلله خوب است و تنها نگرانی و پریشانی پدر برمیگردد به سالها دوری و بی خبری از فرزندش که تنها داروی دردش دیدن و در آعوش کشیدن پسرش است. بله داداشی مهربانم ، پدر نگران است. بشدت نگران که […]

blank
blank
blank