آیا رجوی از توافق هسته ای که حاصل راه حل سیاسی است درس می گیرد؟
این توافق نامه درس عبرتی برای رجوی می شود که دیگر روی روش و راه حل خشونت و ترور و استراتژی خشونت طلبانه اش تجدید نظر کند و بپذیرد که دیگر راه حلهای نظامی و جنگ طلبانه جواب ندارد و جهان دارد به سمت راه حل های مسالمت آمیز و اصلاح طلبانه و صلح جویانه حرکت می کند لذا رجوی باید از این اتفاق تاریخی و بسیار بزرگ و فرخنده درس گرفته و دیگر از تحلیل های آبکی اش دست بردارد و بیاید بجای اینکه همسو و همگام با سیاست های اسرائیل و جناحهای جنگ طلب در حزب جمهوری خواه آمریکا حرکت کند
زمستان گذشت و روسیاهی به زغال ماند
البته این روش کثیف و غیر انسانی رهبری فرقه مسبوق به سابق است. در دوران جنگ تحمیلی هم رجوی درخط مشترک با صدام اقدام به بمباران و موشک باران شهرها کرد وبعد از یک پروسه فشار و آوارگی مردم درکوه وبیابان می آمد بطور زشت و زننده ای از صدام می خواست بمباران ها را متوقف کند تا اینگونه به خیال خام خود از مردم خسته و ترسیده از موشک باران تعهد به نفع خود بگیرد و آنها را به سوی قیام علیه مملکت خود سوق دهد.
توافق هسته ای اضمحلال فرقه رجوی
رجوى که در درون تشکیلات با برگزارى نشست هاى طولانى و سفسطه بافى و با تحلیلهاى آبکى و دور از واقعیت از برنامه اتمى رژیم و وعده سر خرمن دادن به نیروها که عنقریب بر سر رژیم خواهند ریخت و سرنگونى محقق خواهد شد و اینکه تشکیلات را با این ترفندها سرپا نگهداشتن، راه به جایى نبرد و همانند تحلیلهاى گذشته، برنامه هسته اى رژیم بصورت برد برد، براى طرفین درگیر قضیه پایان یافت. الان است که آثار آن بر پیکره پوسیده رجوى نمایان شود و تار و پود تشکیلاتش را از هم بگسلد.
ضربه سخت توافق اتمی بر سلسله اعصاب باند رجوی
در عقب ماندگی تاریخی مجاهدین و عجز آنان از درک تحولات عظیم پیش رو در روابط بین الملل و فضای سیاسی و اجتماعی داخل کشور، همین بس که رهبران این گروه تنها دلشان را به شنیده شدن برخی شعارها که در جریان شادی مردم برای توافق هسته ای در تهران سر داده شد خوش کردند. ولی باید به آنان گفت: حتی اگر چنین شعارهایی هم داده شود هیچ ربطی به مجاهدین ندارد. چرا که همان کسانی که چنین شعارهایی را سر داده اند نظرشان راجع به مجاهدین آن است که این عده مشتی مزدور وطن فروش هستند. در یک کلام همان کلمه منافقین را بکار خواهند برد که سنبل همه پستی ها و رذالتها برای مردم ایران است.
توافق اتمی و شانس وجه المصالحه شدن فرقه رجوی
بعد از این توافق مسعود و مریم رجوی بیش از هر کس و بیش از هر زمان دیگر احساس میکنند حامیان سیاسی خود در امریکا و اروپا را از دست داده است در دنیائی که تعادل قوا حرف اول وآخر را میزند داشتن احرمهای قدرتمند شرط لازم بقا است و خوشبختانه توافق اصولی ۱+۵ با ایران و پرهیز از جنگ و ویرانی امکان بقای لاشخورانی چون مسعود و مریم رجوی را گرفت و دیگر تکرار کلیشه ای حرفهای مریم رجوی دردی از این فرقه حل نخواهد کرد بگذار این فرقه در برنامه پرونده چه چه بزند که ما بردیم و ویلپنت پاریس را با تمامی هزینه های سرسآم آورش اجرا کردیم اما حقایق گرانتر از این حرفها است که فرقه رجوی فکر میکند.
حمایت جهانی از توافق هسته ای ایران با ۱+۵ و بور شدن رجوی ها
رجوی سالهای سال تلاش کرد که جلوی هر گونه مذاکره ای را یا بگیرد و یا با افشاگریهای خائنانه که اطلاعاتش را از اسراییل می گرفت کاری کند که میز مذاکرات را چپ کند، و برای این کار هزینه های گزافی را متحمل شد و تمام دنیا را به این نقطه رساند که ایران به دنبال سلاح هسته ای است و هر روز بامبولی را هوا می کرد
دماغ سوختگی مریم قجر در توافق هسته ای ایران با گروه ۱+۵
مادر خوانده تروریسم باید بداند این توافق همانند طناب داری است که بر گردن رهبران فرقه پیچیده شده است و راه فراری هم از آن ندارند و باید منتظر ریزش نیرو در شورا و مناسبات فرقه بود چرا که به خوبی اعضای اسیر در مناسبات فرقه متوجه خواهند شد که رهبران شان جز دروغ چیزی دیگری نگفتند و دیگر خبری از به اصطلاح سرنگونی خیالی رجوی ها نخواهد بود.
توافق هسته ای ایران نقطه پایانی بر تحلیل های آبکی رجوی ها
توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 نفطه پایانی بر تحلیل های بی پایه اساس رجوی ها خواهد بود و دیگر کشوری هم آنان را برای رودر رویی با حکومت ایران مورد استفاده قرار نخواهد داد و این نقطه پایانی سرنوشت سران فرقه خواهد بود.
توافق هسته ای و درماندگی دوباره رجوی
می بایست بجای این همه تلاش بی ثمر و هزینه های هنگفتی که در این راه گذاشت وقت و تلاش بی وقفه خود را برای نجات افرادی که زیر گرمای عراق با کمبود امکانات در کمپ موقت لیبرتی هستند می گذاشت و آنها را به اروپا انتقال می داد نه اینکه آنها را سپر بلای کارهای کثیف سیاسی خود قرار بده. با وجود اینکه بیش از ده سال ایران مورد تحریم قرار گرفت اما به کوری چشم رجوی مردم ایران بار دیگر از این امتحان با سربلندی و پیروزی قبول شدند واین پیروزی رو به ملت ایران بزرگ خصوصا” شهدای هسته ای” تبریک می گویم و این فناوری هسته ای لیاقت مردم ایران است.
فعلا آثار سرنگونی های قبلی را جمع کنید!
پس نتیجه ی این صغرا کبری چیدن های شما این است که سرنگونی واجب؟! رژیم ایران بدست فرقه ی رجوی که دراینجا” مقاومت ایران” لقب گرفته، انجام شود! ایراد این پیشنهاد این است که شما قبل ازروشن کردن مسائلی که من مطرح کرده وقاعدتا جوابی برای آنها دریافت نخواهم کرد که مثلا چرا دیگرانی که هزاران بار تند تر ازایران رفته ومنطقه رابه ویرانی کشیده اند، نباید سرنگون شوند!!
سوزش نهفته و ناگفته رجویها ازغرش سهمگین مردمان ایران زمین در روز جهانی قدس
درمبارزه با اشغالگر صهیونیسم ودرحمایت ازانسانهای مظلوم وستمدیده وقبله اول مسلمین جهان ملت ایران همواره پیشگام بوده وتا به ابد خواهد بود وامسال نیزبسان سالیان قبل البته متفاوت وشکوهمندترازدفعات پیشین آنچنان با دهان روزه برعلیه شیطان مجسم قرن امریکا وصهیونیسم ناخلف ونامشروع شوریدند وسیل بنیان کن شدند که بسا بازتاب بی نظیرجهانی درپی داشت.
باتلاق لبیرتی سم هواداران خارج و اورسو!
اگرچه رهبری سازمان تلاش دارد که خروج از کمپ اشرف را یک پیروزی قلمداد کند ولی این خروج یک شکست بزرگ درتاریخ این سازمان می باشد چرا که هم ظرف استراتژی خود وهم قدرت بادکنکی اش را از دست داد، تا آنروز، این گروه خودش را بالا تراز گروه های دیگر خارج نشین می دانست ولی امروز بعداز خروج از اشرف آن بادکنک ترکید

