از تمامی ظرفیت ها برای رساندن صدای اعتراض خانواده ها استفاده می کنیم جلسه برخط اعضای کمیته بانوان انجمن نجات خوزستان و انجمن نجات آلبانی
دیداراعضای انجمن نجات خوزستان با مادر دردمند محمدرضا راکی
مادرمحمدرضا که کوله باری ازغم وناراحتی دوری ازفرزندش را بردوش داشت بعد ازاینکه رستم به وی معرفی شد با نگاهی به وی گریه کرد وگفت:خداراشکر که شما هم نجات پیدا کردید خوش به حال مادرتان،یعنی می شود که من هم ببینم فرزندم آزاد شده ودرکنارم نشسته؟! چون دراین سالیان آنقدربخاطر بی خبری ازمحمدرضا گریه کردم که هردوچشمم درحال نابینا شدن است
حضور تعدادی از خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی در دفتر انجمن نجات خوزستان
درپایان این جلسه ابتدا همه خانواده ها تاکیدکرده وگفتند اگر رجوی وسران فرقه اش فکر می کنند که با این تهمت ها ورفتاروحشیانه ای که درحق ما خانواده ها روا می دارد ویا اگر دل به بندوبست ویا تفاهم نامه ی پوشالی که می گوید با کمیساربرای عدم حضور ما جلوی لیبرتی امضاء کرده بسته است کورخوانده است وبهتراست بداند که هیچ نهادی دردنیا نمی توانند مارا ازحق قانونی خود که همان دستیابی به عزیزانمان ونجات آنها ازاردوگاه جهل وجنایت رجوی است منع کند
دیداراعضای انجمن خوزستان با خانواده فرخ نامداری از اسیران دربند فرقه رجوی
مسئول انجمن نجات ضمن ابرازهمدردی با مادر و دیگر اعضای خانواده فرخ گفت: حقیقتا ما درد و رنجی که شما ازبابت دوری عزیزتان متحمل شدید را درک می کنیم چون زمانی خانواده های ما هم شرایط فعلی شما را تجربه کردند.بعد ازآن ضمن توضیح مختصری ازماهیت خیانت بارفرقه رجوی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون گفت همانطور که بیان کردید متاسفانه رجوی جنایتکار از احساسات و ساده انگاری همه ما درجهت منافع قدرت طلبانه خودش سوءاستفاده کثیف کرد.
دیدار اعضای انجمن خوزستان با خانواده حشمت الله کاربخش از اسیران دربند فرقه رجوی
آقای کاربخش درمورد خبر حضور اخیر برخی ازخانواده ها جلوی کمپ لیبرتی سئوال کرد وگفت شنیدم که رهبران فرقه مجاهدین بازسروصدا و دادوفغان کردند؟! این بی شرف ها هرچه راکه لایق رجوی است به ما خانواده ها نسبت می دهند،کجای دنیا چنین رسمی است که علاوه برعدم اجازه ملاقات به خانواده فرد زندانی به آنها فحش وفضیحت بدهند واتهام هم بزنند؟! ملاقات با عزیزانمان حق ماست رجوی که سهل است هیچ کس دیگری هم نمی تواند این حق را ازما بگیرد والان ما همه خواهان آن هستیم که جلوی کمپ لیبرتی دوباره تحصن کنیم وباید که دولت عراق وکمیساریا بیشترکمک کنند.
دیدار اعضای انجمن خوزستان با خانواده محمدرضا راکی از اسیران دربند فرقه رجوی
آقای راکی ضمن محکوم کردن اقدامات جنایتکارانه باند رجوی گفت من بخوبی ازنیات پلید گروه رجوی درهمان سال 88 که با خانواده ها به اطراف کمپ اشرف رفته بودم آگاه شدم وفهمیدم که آنها تا چه اندازه ازحضور ما می ترسند،چون همان موقع که جلوی درب کمپ جمع شده بودیم آنها عده ای را بسیج کرده بودند تا به ما ناسزابگویند وحتی مارا تهدید قتل می کردند! که واقعا برای من که شناخت خیلی کمی نسبت به این گروه داشتم جای تعجب بود که چرا آنها چنین رفتاری را با ما دارند!
دیدار انجمن نجات خوزستان با خانواده علیرضا سلیمانی اسیر در فرقه رجوی
هر روز کارمن شده گریه وپدرش هم که فقط درمنزل نشسته وهروقت صدای زنگ درب حیات را می شنود داد می زند بلندشو درب را بازکن شاید علیرضا باشد،اما وقتی می بیند کس دیگری است آهی می کشد ومی گوید پس کی این پسر می خواهد بیآید!! وی ادامه داد راستی کمراو خوب شده؟ پسرم برای دفاع ازوطنش به جبهه رفت بعد ازچهارماه ازپشت ترکشی به او می خورد که کمرش سوراخ شده بود، همان موقع اورا برای مداوا به شیرازاعزام می کنند ولی بعد مدتی درحالیکه هنوزکامل خوب نشده بود دوباره به جبهه برگشت که بعد از مدتی اسیرمی شود ولی وقتی اسراء برگشتند اوبرنگشت و ازآن موقع به بعد هم ما خبری ازاو نداریم.آیا امیدی هست که من بتوانم دوباره اورا ببینم؟!
درد دلی با برادرم علی هاجری اسیر در فرقه رجوی
برادرخوبم مسئولان سازمان تورا مجبورکردند تا درقسمتی ازنامه ات به دروغ اززبان مادرمان درملاقاتی که سال 2005 با تو داشت حرف هایی بنویسی! نوشته بودی”مادرم قبل رفتن ازپیش من گفت هرکس مسیرخودش را دنبال کند،ویا آنچنان تحت تاثیر مناسبات پاک وانسانی مجاهدین!!قرارگرفته بود که موقع ترک اشرف خیلی هم خوشحال بود! راستی می دانی وقتی مادرمان ازملاقات با تو برگشت فقط فحش بود که نثاررجوی ودارودسته اش می کرد که چرا نگذاشته بودند ساعتی تنها با پسرش باشد ودرددل کند!
برپایی جشن فرا رسیدن نوروز با حضور اعضای جدا شده و جمعی از خانواده ها
دراین مراسم که به ابتکار انجمن نجات شاخه خوزستان وبه سبکی جدید برگزارشد ابتدا مسئول انجمن نجات خوزستان مقدم مهمانان عزیز را گرامی داشته و گفت به کوری چشم رجوی ما دراین نقطه جمع شدیم تا پیشاپیش فرارسیدن سال جدید را جشن بگیریم وابراز امیدواری کرد که سال آینده نیزجشن آزادی همه اسیران دربند فرقه اسیرکش رجوی را دردل طبیعت زیبای وطن ودرکنارهم برگزارکنیم.
نامه خانم سمیرا منصوری به برادرش نصار از اسیران فرقه رجوی
زندان سازانی که نه اجازه می دهند بنویسی و نه تماسی بگیری! باورآن روزها که در اسارت دشمن بعثی بودی تحمل دوریت برایمان آسانتر بود چرا که می دانستیم بعنوان یک سرباز وطن و بخاطر دفاع از سرزمین مادری و دفاع از حریم و ناموس مردمت به اسارت افتاده بودی و ازاین بابت ما به توافتخار می کردیم، ولی اینبار چی؟
نامه بهزاد ساجدی فر به برادرش غلامعلی اسیر در فرقه رجوی
برادرم بعد ازاینکه سال 82 احمد ومادربرای دیدار با توبه کمپ اشرف آمده بودند من هم سال 88 با پذیرش هرسختی ومشقتی به امید دیدار با تو به عراق و پشت کمپ اشرف آمدم اما درهمان بار اول مسئولان مجاهدین درکمپ اشرف با پرتاب سنگ و نثاربدترین توهین ها به من وبقیه خانواده هایی که به امید دیدار باعزیزانشان درپشت سیاج اشرف جمع شده بودند امید ما را برای دیدار باتو به یاس تبدیل کردند!
دیدار اعضای انجمن خوزستان با خانواده فریدون زارع از اسیران فرقه رجوی
ظاهرا درفاصله ای که فریدون نزد من نبود با او صحبت هایی کرده بودند،وقتی فریدون دوباره نزد من آمد به وی هم گفتم مادرهرروز بخاطر تو گریه می کند وخیلی نگران است همه اهل خانواده منتظرند تا تورا با خودم برگردانم ایران با مسئولتان هم صحبت کردم که گفتند مشکلی نیست!بیا برگردیم ایران که متوجه شدم اشک ازگوشه هردوچشمان او جاری شد وگفت اینها می گویندچون من اسیربودم که به سازمان پیوستم اگربرگردم ایران اذیتم می کنم،مرا برای مصاحبه می برند وممکن است که حتی اعدامم کنند!! درهمین حین آن دونفر سازمان سررسیدند که فریدون سریع اشکهایش راپاک کرد! هرچه به او گفتم اینطور نیست باورنکرد من متوجه شدم درفاصله ای با فریدون نبودم اورا ترسانده بودند! بهرحال بعد ازسه روز با اشک وناراحتی من مجبورشدم کمپ اشرف را بدون اینکه توانسته باشم برادرم را با خودم برگردانم ترک کردم وقتی هم به ایران رسیدم ومادرم دید که من دست خالی برگشتم بیشتر گریه وناله کرد.دیگر خبری ازبرادرم نشد تا اینکه سال 88 تا 91 چندین باربه همراه خانواده ها به امید دیدار با او رفتم جلوی کمپ اشرف که متاسفانه مسئولان کمپ با رفتارهای وحشیانه خود مانع ازدیدارما با عزیزانمان شدند.
دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده محمود والی زاده از اسیران فرقه رجوی
آقای محمود والی زاده گفت درابتدا باید بگویم که حقیقتا تلاش انساندوستانه شما برای نجات امثال برادراسیرم ازمناسبات کثیف مجاهدین قابل تقدیراست.اما وقتی شما درباره ماهیت و همچنین تشبثات مذبوحانه رجوی خائن برای نگه داشتن بیهوده اعضای اسیر درعراق برایم توضیح دادید می خواستم این مطلب را اضافه کنم که رجوی ازاول فقط به دنبال منافع شخصی خودش بوده وبس وبه همین خاطرهم دراوایل پیروزی انقلاب اسلامی با فریبکاری ودروغ عده ای ازجوانان این مملکت را جذب سازمانش کرد تا با سوءاستفاده ازاحساسات پاک آنها برای خودش بی شرمانه کسب وجه کند!

