از تمامی ظرفیت ها برای رساندن صدای اعتراض خانواده ها استفاده می کنیم جلسه برخط اعضای کمیته بانوان انجمن نجات خوزستان و انجمن نجات آلبانی
دیدار اعضای انجمن خوزستان با خانواده نورمراد کله جویی از اسیران فرقه رجوی
واقعیت این است که قصه های پدرمان جزدرد و رنج اسارت ودوری ازخانواده اش نیست! قصه نورمراد همان قصه دردورنجی است که ما بعنوان فرزندانش درمسیر زندگی کشیدیم وسالها درانتظاربازگشت او بودیم!! مسئولان مجاهدین بهتراست پدرم را آزاد بگذارند تا به میان ما برگردد تا او بتواند بجای کاشتن نهال بید درسرزمین غریب وبی حاصل عراق نهال زندگی خود وخانواده اش را کاشته وپرورش بدهد، بهرحال ما بعنوان فرزندان نورمراد سوءاستفاده مسئولان مجاهدین رجوی ازپدرمان را بغایت محکوم کرده وآن را بعنوان یک اقدام ضد اخلاقی،ضدانسانی می دانیم وما بعدا طی نوشتن نامه ای حتما این اقدام شرم آورعوامل رجوی را پاسخ خواهیم داد.
دیداراعضای انجمن خوزستان با خانواده داریوش کریمی از اسیران فرقه رجوی
رستم آلبوغبیش ضمن تائید صحبت های آقای سیروس کریمی گفت البته امثال من وبرادرشما گناهی جزاینکه فریب یک مردک خودخواه وشیاد یعنی رجوی را خورده بودیم نداریم.اما درمورد برادرتان باید بگویم که وقتی درفرقه رجوی بودم اورامی شناختم وتا مدتها با هم دریک مقر بودیم، فردی کم حرف و واقعا هم باهوش بود همانطورکه گفتید افراد نخبه وباهوش مثل برادرتان درفرقه زیاد بودند، اما حیف ازوقتی که به فرقه می پیوستندرجوی استعدادهای آنها با تحقیرکردن وبکارگیری انواع روش های ضدانسانی سرکوب ونابود می کرد چون او می گفت افرادمی بایست استعداد های خود رادرجهت اقدامات خائنانه فرقه بکاربگیرند!!
دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده ابدال اسدی از اسیران فرقه رجوی
درادامه رستم آلبوغبیش ضمن بیان خاطره مجروح شدن خود درکمپ اشرف وعدم توجهی که سران فرقه برای درمان او داشتند گفت اگر سلامتی اعضای اسیر برای رجوی وسران فرقه اش اهمیت داشت بیهوده درگیری با ارتش عراق درست نمی کرد تا عده ای ازآنها کشته ویا مجروح شوند،اگر حفظ جان اسیران مجروح برای رجوی وسران فرقه اش اهمیت داشت ساعت ها آنها را عمدا درپشت بیمارستان کمپ معطل نمی کرد تا شاید با رفتن خون زیاد ازبدنشان تمام کنند
دیدار اعضای انجمن خوزستان با خانواده حیدر پیرزادی از اسیران فرقه رجوی
رستم آلبوغبیش به آقای پیرزادی گفت واقعا حضور خانواده ها درپشت کمپ اشرف امید را دردل افراد اسیر زنده کرده بود وهمین مسئله هم باعث عصبانیت سران فرقه ازخانواده شده بود و برخوردهای زشت سران فرقه با آنها اتفاقا دربین اعضا هم تناقض ایجاد کرده بود و رجوی با سرکوب درمناسبات سعی کرد جلوی ادامه تناقضات افراد اسیر را بگیرد که باز برای فرقه بدتر شد چون به نوعی همه به تشکیلات بی اعتماد شده بودند.درمورد انتقال به لیبرتی یکی ازعلت هایی که سران فرقه قبول کردند اعضا را به لیبرتی منتقل کنند حضور خانواده ها بود که داشت بنیان فرقه را ازهم می پاشید البته متاسفانه دراین بین فقط افراد اسیر بودند که ضرر کردند به همین خاطر بنظرمن هم خانواده ها وهم همه اعضای جدا شده بایستی تمام سعی وتلاش خود را برای افشای ماهیت فرقه رجوی کرده تا زمینه آزادی ونجات افراد بیشتری ازافراد اسیر فراهم شود.
دیدار اعضای انجمن نجات با خانواده غلامعلی ساجدی فر از اسیران دربند فرقه رجوی
مادر غلامعلی که اشک درچشمانش حلقه زده بود گفت یعنی روزی می رسد که من هم فرزند اسیرم را دوباره درکنار خودم ببینم؟! وی ضمن بیان خاطراتی ازغلامعلی گفت من و پسرم احمد سال 82 رفتیم اشرف برای دیدن غلامعلی خدا لعنت کند رجوی که دونفررا گذاشته بودند بالای سر ما واصلا نمی گذاشتند من راحت با پسرم صحبت کنم آخرش هم دست خالی برگشتیم وازآن موقع من درپایان هرنمازبه درگاه خداوند دعا می کنم که فرجی حاصل کند تا من هم بتوانم قبل ازپایان عمرم یکباردیگر فرزندعزیزم غلامعلی را ببینم وغیرازاین چیزدیگری ازخدا نمی خواهم ومرتب هم رجوی را لعنت می کنم که پسرم را گرفتارکرده.
عیادت اعضای انجمن نجات خوزستان از آقای شمس الله کنعانی در ماهشهر
اعضای انجمن نجات ضمن ابراز همدردی با این مادر رنجدیده و آرزوی سلامتی برای وی وهمسرش،ب ه این مادر رنجدیده دلداری داده و گفتند البته شما بعنوان یک مادر حق دارید که حتی ازدست فرزندتان اقبال ناراحت باشید هرچند می دانیم که گله مندی وشکایت شما ازفرزندتان نه ازسر بدخواهی وعدم دوست داشتن اوست،چون هیچ مادری درهرشرایطی فرزندش را فراموش نکرده ونمی کند. اما باید بدانید که این سران ضد دین وانسانیت فرقه رجوی هستند که باعث شدند اقبال ازشنیدن صدای شما ویا با خبرشدن از درد و رنجی که شما دراین سالیان متحمل شدید محروم شود!
دیدار اعضای انجمن نجات با پدر خلیل انصاریان از اسیران دربند فرقه رجوی
آقای انصاریان گفت من واقعا تا این اندازه ازعلت گرفتاری فرزندم خلیل درگروه رجوی واینکه این مردک یعنی رجوی تا این اندازه رذل وپست است اطلاع نداشتم قطعا ازاین به بعد به کمک دیگر برادران خلیل تمام تلاش خودمان را برای نجات او بکار می بندیم و از شما هم بخاطر این ابراز همدردی واطلاعاتی که از وضعیت پسرم به من دادید بسیارممنونم.
گزارش ملاقت با خانواده محمد رضا نوروزی
وی گفت چند سال پیش که شما آمده بودید منزل بعد ازآن برادرم ازعراق زنگ زد وگفت که چرا افراد انجمن را به منزلت راه دادی وتو اینجا آبرو مرا بردی! که من تا حدود زیادی عصبانی شدم و به وی گفتم قرارنیست که فقط تو حرف بزنی،شما شدید کشکول گدایی رجوی که به هرکجا خواست می برد وبهتراست که به فکر نجات خودتان باشید که تلفن را قطع کرد. من همان موقع هم به دوستان انجمن نجات گفتم که آنها هم جواب دادند نباید با تندی با برادرت صحبت می کردی آنها هم گرفتارند ومی بایست که با آرامش وی را متوجه اشتباهاتش می کردی
دیدار رستم آلبوغبیش با خانواده مهدی حنظل زاده در ماهشهر
عصر روز جمعه 12/10/93 بنا به دعوت اعضای خانواده مهدی حنظل زاده که فرزندشان سالهاست دراسارت ذهنی وعینی فرقه رجوی است،اعضای انجمن نجات به همراه رستم آلبوغبیش با این خانواده دردمند درمنزل شخصی آنها دیدارکردند تا همچون دیگر خانواده هایی که سالهاست ازسرنوشت فرزندان اسیرشان درفرقه ضد انسانی رجوی اطلاعی ندارند اززبان رستم آلبوغبیش خبری ازوضعیت فرزندشان کسب کنند.
دیدار رستم البوغبیش با خانواده نصار شیخ منصور رامهرمزی از اسیران دربند فرقه رجوی
صحبت های مادروخواهران نصار و رنج وعذابی که آنها ازبابت دوری ازفرزند وبرادرشان کشیدند قلب هرانسانی را بدرد می آورد.وقتی رستم آلبوغبیش به خانواده نصارگفت من ازنزدیک نصاررا می شناختم وحتی مدتها با هم دریک مقر بودیم،مادروخواهران نصاراشک شوق ریختن وگفتند خدارا شکر که حداقل فهمیدیم زنده است ومرتب از رستم آلبوغبیش درباره وضعبیت او سئوال می کردند.
حضور خانواده های اسیران فرقه رجوی در دفتر انجمن ماهشهر برای دیدار با رستم آلبوغبیش
در پایان این دیدارکه حدودا به مدت 2 ساعت بطول انجامید خانوده های اعضای گرفتار ضمن تشکر از تلاش های انسان دوستانه اعضای انجمن نجات که همیشه همیار خانواده های دردمند بودند برای رستم آلبوغبیش آرزوی موفقیت در زندگی کرده و گفتند قطعا ما ازهرکوششی که منجر به نجات عزیزانمان ازدست سران فرقه رجوی بعنوان تباه کنندگان انسانیت دریغ نخواهیم کرد ودرنهایت همراه با اعضای انجمن برای آزادی ونجات اسیران دربند فرقه دعا کردند.
نامه محسن حدادی به برادر اسیرش ابراهیم؛ ساکن لیبرتی
ابراهیم جان شنیدم که بعد ازدیدارآقای آلبوغبیش، سرکردگان گروه خائن رجوی تو را مجبورکردند تا آنچه که خواست قلبی تو نبوده ونیست مطلبی بنویسی دررابطه با موضوع دیدارآنها با ما بنویسی!! برادرخوبم باورکن خودت خوب می دانی که الان من فردی جوان،ناپخته ونا آگاه به مسائل سیاسی نیستم آنها فقط حقیقت را گفتند.نگرانی ما ودوری وبی خبری ازتو، عدم اجازه تماس توبا ما ویا عدم اجازه ملاقات ما با تو ازطرف مسئولان گروه رجوی ودیگر اقدامات ضدوطن پرستانه این گروه گویای حقیقت گفتارآنها بود.

